این روزها در فضای مجازی و بسیاری از پوسترها میخوانیم که: «به هنگام عصبانیت نفس عمیق بکشید تا آرام شوید و پشیمانی به بار نیاورید.»
به گزارش برترین ها خیلی از ما، این مطالب را روزانه چندبار میخوانیم، ولی چند بار از این سخن بزرگان استفاده کردیم؟! شاید هم چند باری به کارمان آمده است و اتفاقا نتیجهی مثبتی هم داده باشد، ولی آیا این نسخه برای همه قابل پیچیدن است؟!
پس قابل توجیه نیست اگر ما درمان قطعی اضطراب و عصبانیت را نفسهای عمیق بدانیم. درمانگراها توضیح میدهند که چرا بعضی جملهها مانند همین جمله معروف: (نفس عمیق بکش) بعضی اوقات نه تنها کار را درست نمیکند بلکه خرابتر هم میکند.
اگر در دورهای از زندگی خویش عصبانیت و اضطراب ... قابل کنترل را تجربه و به روانپزشک و روانکاوها مراجعه کرده باشید، حتما مهم بودن مسئلهی نفسهای عمیق را درک کردید. نفس عمیق باعث کم شدن فشار بر رگهای مغزی، کنترل میزان ضربان قلب و مرتب کردن ذهن شما میشود.
اگر نفس کشیدنهای عمیق میتواند به ما کمک کند دلیل نمیشود روی همه افراد در مواقع عصبانیت و اضطراب جوابگو باشد. درمانگرهایی که عموما با بیماران عصبانی برخورد داشتند برای ما توضیح میدهند که چرا گفتن جملهی نفس عمیق بکش نه تنها کمک کننده و مفید نیست بلکه افراد را عصبانیتر نیز میکند.
تسکین دهنده یا منفجر کننده
هنگامی که شخص در افکار منفی و مضطرب کننده خود غرق شدهاست، گفتن کلمه نفس بکش حتی با نیت خوب ممکن است اینطور به نظر برسد که احساسات و شخصیت او را به مسخره گرفتهایم.
ملیسا فیشر گلدمن یکی از روانشناسان بالینی کالیفرنیا، میگوید: «مردم در اکثر مواقع برخوردهای خیلی تند و تکانهای از خودشان به شخصی که میخواهد برای پایین آوردن عصبانیت به آنها کمک کند نشان میدهند.
گاهی اوقات باید باور کنیم که گفتن نفس عمیق بکش به شخصی که خیلی عصبانی است جملهای درست است، ولی در موقعیتی نامناسب؛ و باید حواسمان باشد که رفتار و احساسی که سرکوب میشود در زمان دیگری با شدت بیشتری شخص را غافلگیر میکند.
خودت را جای او بگذار
درست است که ما میخواهیم به آنها کمک کنیم که عصبانیت خود را کاهش دهند، اما باید باور کنیم که خیلی از مواقع کنترل عصبانیت به این راحتی نیست؛ و ما سعی داریم این قضیه را مانند یک کار راحت نشان دهیم، ولی همین مسئله باعث میشود که او از این کار حرص بخورد چرا که مردم دوست ندارند مشکلات و احساساتشان دست کم و دم دستی به نظر برسد.
خیلی اوقات ما این جمله را با لحن و میزان صدای نامناسب میگوییم، پس نمیشود انتظار داشت کسی به آن گوش و عمل کند. احساس بعد از عصبانیت شرم است و ما با نوع به قول خودمان آرام کردن، احساس شرم را همزمان با عصبانیت به شخص تحمیل میکنیم که این کار باعث میشود او در حالت دفاع از احساسات خود قرار گیرد و رفتاری نشان دهد که ما نیز آن را دوست نداریم..
بین احساسات منفی مانند عصبانیت، نگرانی و اضطراب و افکاری که در سرمان میچرخد یک سیکل طبیعی وجود دارد که مکمل بروز احساسات منفی است و با گفتن کلمات کلیشهای و سطحی که برای فرد عصبانی معنا و مفهومی ندارد ممکن است ذهن او را در این سیکل و روند افکار منفی نگه دارد و مغز اجازه بازپروری عواطف را ندهد.
حرفهایی که با فکر گفته نمیشوند باعث میشود شخص زمان بیشتری را با آن افکار آزار دهنده سپری کند. بهتر است حواسمان به کوچکترین کلماتی هم که به افراد عصبانی میگوییم باشد؛ چرا که روحیه این افراد در حساسترین و ضعف پذیزترین نقطه ممکن قرار دارد و تصمیمات کاملا تابع احساس میگیرند.
نفس عمیق کشیدن از نظره فیزیولیکی برای بعضی فرد مناسب نیست
انواع نفس کشیدنی که ممکن است بدن و ذهن ما را آرام کند زیاد است، ولی همه آنها مناسب برای همه افراد نیست. پس نباید به کسی گفت که نفس عمیق بکش تا آرام شوی، شاید نفس عمیق کشیدن برای بدن او مناسب نباشد و در بعضی از شرایط پر اضطراب جواب برعکس میدهد. دکتر گلدمن اشاره میکند که بسیاری از افراد ترجیح میدهند به صورت نفس کشیدنهای شمارهای این راه را امتحان کنند. اصول نفس کشیدن شمارهای به این صورت است که در ۳ شماره با بینی نفس بکشید و ۱ ثانیه آن را حبس کنید در ۵ شماره آن را از راه دهان به بیرون دهید یا برعکس. گلدمن میگوید بهتر است که شما این راه را برای اولین بار با یک درمانگر تمرین کنید. با گفتن جملهی نفس عمیق بکش شما راهی را در پیش روی آن شخص قرار میدهید که از لحاظ تکنیکی برای او مناسب نیست.
ممکن است شما شخص مناسبی برای گفتن این جمله نباشید
گفتن این جمله علاوه بر لحن، میزان صدا و نوع گفتار به نسبت و نوع رابطهای که با فرد دارید نیز بستگی دارد. به طور مثال در بعضی از فیلمها دیدهاید که شخصی به دوست عصبانی خود میگوید: «آرام باش و نفس عمیق بکش» جالب اینجاست که آن شخص به حرف دوستش گوش میکند و انجام میدهد و در نهایت حالش بهتر میشود.
شاید بیشتر افراد در زندگی واقعی ناظر این مکالمه با سرانجام خوش نباشند، اما دور از واقعیت هم نیست. در این موقعیت دو عامل خیلی مهم است: نسبت صمیمیت ما با آن شخص و علت عصبانیت او.
بهتر است که اگر شما علت عصبانیت آن شخص هستید این گونه جملهها را خیلی آرام و با ملایمت بگویید، بدون هیچ تاکید و تکرار دوبارهای؛ و اگر دوست صمیمی شما عصبانی است این کار برای شما راحتتر است. اگر نه صمیمیت دارید و نه علت عصبانیت هستید بهتر است بگذارید که فوران آتشنشان تمام شود و بعد از خالی شدن احساسات منفی با او صحبت کنید.