جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۴ مهر ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۸

بین‌الحرمین در دل بازار بزرگ تهران +عکس

خوب یا بد مسجدها همیشه‌ی خدا هسته اولیه بازارها بودند. مسجدهای دوقلو بازار که راسته‌های بین شان به دلیل حضور و نزدیکی آن‌ها به هم بین الحرمین خوانده می شود این قاعده را کمی بر هم زدند. پیشنهاد می‌کنیم حتما سری به این مساجد فاخر دویست ساله بزنید و به تماشای معماری کم نظیرشان بنشینید.
کد خبر : ۴۷۷۵۷۳

بازار هیچ وقت تکراری نمی‌شود. نه، اشتباه نکنید. این به خاطر اجناس رنگارنگ و کالاهایی که از فرط رنگ و تنوع و احتمالا قیمت‌های پایین‌تر که هر لحظه می‌تواند شگفت‌زده‌مان کند نیست. اگر از نقاب این روزهای بازار که پوشیده شده در اجناس چشم‌بادامی‌های آن سر دنیا است بگذرید با دنیایی چشم در چشم می‌شوید که نمونه آن را هیچ کجای پایتخت نمی‌توانید پیدا کنید. در قلب این شهر شلوغ خیلی از محله‌ها شبیه هم هستند اما محله بازار همتا ندارد. راسته‌های تجاری که پشت‌بند هم دنباله‌دار می‌شوند، تیمچه‌هایی که به هنر معماری اصیل ایرانی _اسلامی آمیخته شده اند _جمعیتی چند هزار نفری که با قدم‌های شتابان از کنارتان می‌گذرند و گاریچی‌هایی که به گذرهای تنگ فرسوده هیاهو می‌دهند همه و همه بازار را جایی شبیه خودش می‌کند. اما در میان همین تفاوت‌ها بازار نقطه‌عطف‌هایی دارد که سال‌ها محل تلاقی و ملاقات اهل آن بوده است. مسجدجامع و مسجد امام خمینی (ره) همسایگی دیرینه‌ای با هم دارند و منهای این که از دیرباز محلی برای عبادت و برگزاری آیین‌های مذهبی بوده‌اند با معماری بی‌نظیرشان پای گردشگران را به رواق‌ها و دالان‌ها و شبستان‌های‌شان باز کرده‌اند.

 

اگر تا به حالا به چشم یک گردشگر در این مسجدها گشت و گذار نکرده اید حتما بازدید از این اماکن را در برنامه‌تان قرار دهید. قول می‌دهیم بعد از یک بازدید نیمروزه از بین‌الحرمین و این مساجد مشوق دیگران برای بیشتر دیده شدن مسجدهای دوقلوهای بازارشوید.

 

 

جلو خان و آخور آخر

گذر زمان و دست روزگار حالا محوطه تاریخی پله‌های مسجد امام خمینی (ره )  را تبدیل به بورس نقره و بدلیجات کرده است. صنفی که کمترین همخوانی را با مسجد چند قرن پیشینه‌دار پایتخت می‌تواند داشته باشد. از همین ابتدای کار ذهن نقادمان تشر می زند که چرا اینجا نباید جایگاه اصنافی باشد که قرابت بیشتری با معماری ایرانی و اسلامی این بنا داشته باشد.

 

دست بر قضا روایت‌های «نصرالله حدادی» مورخ تهران قدیم هم با انتقاد از مردمان نابخرد دوره میرزا تقی‌خان امیرکبیر و ریاکاری‌های فتحعلیشاه آغاز می‌شود:«بست‌نشینی سنتی بود که امیر آن را غلط می‌دانست. برای همین در پی این شد که بست‌نشین‌ها را از آخورهایی که کنار پله مسجدشاه علم کرده بودند بتاراند. آنها مدام در پی قتل و غارت بودند و در همین بساط هم انواع فسق و فجور را انجام می‌دادند و کسی کاری به آنها نداشت. تا این که امیر دستور داد این آخورها را تخریب کنند. امام جمعه وقت هم که رابطه تنگاتنگی با دربار داشت و از مخالفان این کار بود هنگام تخریب آخرین آخور سر رسید و به امیر گفت جای تو بودم این آخور آخری را برای خودم حفظ می‌کردم و این ضرب المثل ریشه در این حکایت تاریخی دارد.

 

امیر با صلابت همیشگی‌اش پاسخ داد روزی نمی‌رسد که من محتاج این آخور شوم» مولف کتاب‌ها و مقاله‌های تاریخ معاصر از حفظ ظاهر پادشاهان بی‌کفایت تبار قاجار هم می‌گوید:«فتحعلیشاه نقاب دیانت به چهره می‌زد و این مسجد را هم برای همین بنا کرد. در واقع این بنا با ریاکاری او عجین است و ذهن هوشمند مردم کوچه و بازار این ریا را خوب می‌شناسند و به آن محلی نمی گذارد. اما به هر روی واقف مسجدی که امروز بیش از 2 قرن قدمت دارد این شاه بی‌کفایت از دودمان قاجار است و این ماجرا در کتیبه های منقش به گل‌های اسلیمی که بر سردر ورودی‌ها دیوار کوب شده‌اند نیز پیداست»

 

گنبد این مسجد دو پوش دارد

از جلو خان خنک مسجد که داخل حیاط آن می‌شویم تازه می‌فهمیم که آفتاب در این ساعت از نیمروز چه تند و بی امان بر سر و روی این جماعت می‌تابد. محوطه حیاط اصلی فراخ و مستطیل شکل است. در پایین دست پاشیر حوض شاگرد حجره‌ها و پادوی مغازه‌ها مشغول شست وشوی استکان‌های چای صبحانه‌شان هستند. بعضی‌ها هم وضو تازه می‌کنند تا فرصت نماز خواندن در شبستان‌های تاریخی این مسجد را از دست ندهند.

 

هنوز چند ساعتی تا اذان ظهر باقی مانده و جماعت بیشتر در حال آمد و شد برای رسیدن به تیمچه‌های اطراف مسجد هستند. حدادی از معماری مساجد دوره قاجار که وام گرفته از معماری دوره صفویان است می‌گوید:«گنبد این مسجد دوپوش است و اگر داخل آن برویم می‌بینید که بر خلاف دیگر گنبدها در آن از نقش گل‌های اسلیمی  خبری نیست و تنها رنگی بر آن کشیده‌اند. این گنبد را دوپوش ساختند تا سواد شهر تهران باشد. آن زمان در هرکجای شهر که می‌ایستادید می‌توانستید این گنبد را ببینید و این نشان از عظمت این بنا داشت.»

 

 

مولف کتاب‌های تاریخی تهران قدیمی می‌گوید به طور دقیق از سازندگان بنای این مسجد اطلاع دقیقی در دست نیست:«این مسجد 203سال قدمت دارد. سازندگان این بنا نامی در تاریخ ندارند. اما اصول معماری آن نشان می‌دهد که در این بنا نیز راهکارهایی برای جلوگیری از تخریب آن بکار گرفته شده است. استفاده از سنگ برای پیشگیری از نفوذ رطوبت در بنا یکی از این راهکارها بوده است. انحراف شدید و استهلاک قبله این مسجد نیز یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد آن به شمار می رود.»

 

 

 بعد از ورودی غربی سکوی مستطیل شکل بزرگی از کف پوش بالا آمده است. نصرالله حدادی می‌گوید رفت و آمد مردم به بازار به گونه‌ای بود که این محوطه نیز بخشی از راسته‌ها به حساب می‌آمد به همین دلیل این بخش را برای نمازگزاران جدا کردند تا آن‌هایی که طهارت نداشتند از کناره‌های این سکو ها بگذرند و نمازگزاران نیز نگران پاکیزگی محل عبادت خود نباشند.»

 

 

 

مسجد جامع و موزه‌ای برای قرآن‌ها

مسجد جامع بازار هنوز که هنوز است برای خودش ابهتی دارد. حدادی می‌گوید حوض این مسجد تغییر چندانی نکرده است و می‌توان معماری ایرانی را که نگران هدررفت آب بوده است را در این حوض ببینیم.

 

آب از پاشیر سر ریز نمی‌شود و در عین حال همیشه پاک و زلال باقی می‌ماند. حدادی از بست نشین‌های این مسجد هم روایت‌هایی دارد :«یکی از کسانی که در این مسجد حضور دائمی داشت میرزا مسیح استرآبادی بود. او با صریح الهجه بودن خود حتی با ناصرالدین شاه هم در می‌افتاد و اسوه مقاومت و ایستادگی در برابر بیگانگان بود.»

 

 

موزه و کتابخانه مسجد درست درضلع شمال شرقی آن قرار گرفته است. متولیان این کتابخانه سوت و کور با خوشرویی ما را می‌پذیرند و اجازه می‌دهند چند لحظه‌ای در کنار قفسه کتاب‌ها به تماشای قرآن‌ها و تابلو خط‌ها بپردازیم. نقل است برای اثبات تحریف نشدن قرآن کریم نسخه‌های مختلف آن را از سرتاسر ممالک اسلامی جمع‌آوری کرده و به اینجا آورده‌اند و در مجلسی که علمای سنی و شیعه مهمان آن بودند آیه به آیه این کتاب‌ها را بررسی کرده و به یک قرآن واحد رسیده‌اند.» مسجد جامع بازار بی‌شک کهنسال ترین محل عبادت و تجمع تهرانیان قدیم بوده است.برخی ازمورخان با استناد به معماری و برخی از کاشیکاری های داخل صن ها قدمت این بنا را به دوره آل بویه نسبت می دهند. با احتساب این نظر کارشناسی قدمت این بنا به بیش از هزار سال پیش می‌رسد.

 

نام دیگر مسجد جامع مسجد عتیق است. حدادی می‌گوید این مسجد دارای حوض و سقاخانه و شبستان‌های متعددی است که معماری مستقل از هم دارند اما در یک محوطه دوار با هم پیوند پیدا می‌کنند. مسجد چهلستون، مسجد آیت الله استرآبادی، مسجد زیر زمین، مسجد گرم‌خانه، مسجد آیت الله شاه آبادی و مسجد بهاره یا عتیق نام‌هایی است که در طول زمان بر روی این شبستان‌ها گذاشته‌اند.

 

مسیریابی

واقعیت این است که مساجد دوقلوی پا به سن گذاشته بازار نشانی سر راستی دارند. درست است که بیشتر رهگذران این هزار تو خیلی وقت‌ها در این دنیای رنگارنگ اجناس و حجره ها گم می شوند، اما اگر از ورودی‌های اصلی به سراغ این مساجد بروید راه را گم نمی‌کنید و در کمتر از 10 دقیقه به صحن اصلی آن‌ها در بازار بین الحرمین می‌رسید.

 

برای رفتن به بازار می‌توانید از ایستگاه مترو 15 خرداد استفاده کنید. بعد از قدم گذاشتن در چهارراه گلوبندک باید به سمت شرق خیابان 15 خرداد حرکت کنید.

 

از پله‌های نوروزخان می‌توانید به سادگی خودتان را به مسجد جامع برسانید. برای رفتن به مسجد امام خمینی هم کافی است قدم زدن‌تان را تا ابتدای خیابان ناصر خسرو ادامه دهید و سراغ پله‌های مسجد امام خمینی را بگیرید.