بازمانده از مبارزه با سرطان، دوچرخه را برمیدارد و قصد میکند جادههای زمین را درنوردد تا کمکی جمع کند برای تامین هزینههای انجمنی ترویجی برای کودکان و جوانانی که با سرطان مبارزه میکنند. او از آلمان مسیر جنوب هند را در پیش میگیرد. اما زمانی که به ایران میرسد، با یک حادثه تلخ سفرش نیمه تمام میماند.
فیلیپ مارکگراف دوچرخهسوار آلمانی، در اینستاگرام خود در دفاع از فرهنگ ایرانی، سنگ تمام گذاشته و نوشته که این اتفاق را به دل نگرفته است، با این حال تصویر پس از ضرب و شتم وحشیانه او، سوژه کاربران شبکههای اجتماعی (بدون ضمیمه کردن توضیحات مهربانانه مارکگراف) شد، به طور مثال کاربری به نام هادی با انتشار دو تصویر دلخراش از او در توئیتر نوشت: «دوچرخهسوار آلمانی که به تازگی بیماری سرطانش درمان شده و با دوچرخه جهانگردی و برای مبارزه با سرطان تبلیغ میکرد، تو نشتارود مازندران ۷ نفر ریختن سرش تا حد مرگ زدنش و فک و دندوناش شکسته و همه وسایلش رو هم دزدیدن» البته این بخشی از واقعیت غیرقابل انکار است.
با این حال همان روزهای ابتدایی پس از وقوع حادثه خبر آمد که سارقان دستگیر شدند. ایسنا، پنجم مرداد گزارش داد که این دوچرخهسوار چهارشنبه ۲ مرداد ساعت حدود ۲۲ شب در شهر نشتارود و در نزدیکی تنکابن توسط ۷ نفر مهاجم مورد ضرب و شتم قرار گرفته و وسایلش نیز به سرقت میرود. او که به شدت از ناحیه صورت آسیب دیده و دچار شکستگی فک و دندان شده بود، به بیمارستان شهید رجایی تنکابن منتقل میشود. اما بلافاصله پس از اینکه فرمانداری تنکابن و نیروی انتظامی در جریان ماجرا قرار میگیرند، در مدت زمان کوتاهی ۷ متهم این پرونده دستگیر و به زندان منتقل شدهاند و اموال مسروقه نیز کشف و تحویل مالباخته شده است. این دوچرخهسوار اکنون با مساعدت مسئولان استانی برای درمان بهتر به بخش VIP بیمارستان خاتمالانبیا تهران منتقل شده تا برای درمان بهتر و جراحی شکستگی فک تحت مداوای بهتر قرار گیرد.»
آن زمان همچنین در خبرها آمده بود که قرار است مادر این دوچرخهسوار نیز به زودی وارد تهران شود. نکته قابل توجه این که پلیس از این دوچرخهسوار دلجویی کرده و بستگان او نیز از عملکرد پلیس و مقامات محلی تقدیر کردند. اما در مقابل این حرکت پلیس گویا بیش از سلامتی این دوچرخهسوار صرفاً سلب مسئولیت از حادثه برای فدراسیون دوچرخهسواری ایران اهمیت داشت. چنانکه در خبری آمد فدراسیون دوچرخهسواری ایران اعلام کرده که این دوچرخهسوار مجوز سایکل توریست برای تردد با دوچرخه در شهرها و استانهای ایران را نداشته است. نکته اینجاست که این مجوز از الزامات دوچرخهسواری در جاده نیست و اخذ آن فرآیند آسانی حتی برای گردشگر داخلی ندارد چه برسد به گردشگر خارجی.
این موضوع با یک جست و جوی ساده «مجوز سایکل توریست» قابل درک است. به هر حال این دوچرخهسوار آلمانی سرانجام سه روز پیش با انتشار عکسی از خود پس از اندکی بهبودی، به شرح این ماجرا پرداخت. در این تصویر، نیمه راست صورت این دوچرخهسوار ورم کرده، چشم راست خونین و البته پلک زیرین آن بخیه خورده است؛ صحنهای که دیدنش هم آسان نیست، چه برسد به تجربه ضرب و شتمهایی که چنین التهابی را به وجود آوردند.
او در مطلبی با عنوان «چه داستان غم انگیزی» نوشت: «۱۰ روز پیش، گروهی جوان سفر شگفتانگیز من در ایران را با روشی وحشیانه به پایان رساندند. هنگام کمپ در دریای خزر، من مورد ضرب و شتم شدید و سرقت قرار گرفتم. چهره من درهم شکست. بعد از عمل، دهانم به فولاد پیچ شد. حداقل یک ماه طول میکشد تا این عمل درمان شود.
آن شب میخواستم مطلبی را منتشر کنم درباره اینکه چهار ماه زندگی در جاده بر من و دنیای اطرافم، چه نشانی باقی گذاشت. من به بسیاری از جهات تغییر کردهام و اکنون یک چیز را بهطور ویژه باید اعلام کنم: این حادثه چیزی در درونم تغییر نداد. من نمیگذارم زمان فوقالعادهای که با تمام افراد خارقالعاده داشتم با جاهطلبی خودخواهانه گروهی از بزهکاران جوان مورد تجاوز قرار بگیرد. من هرگز نتوانستم اجازه دهم این پروژه که همه شما بخشی از آن هستید، به نوعی تحت تأثیر چنین رفتارهای بدوی قرار بگیرد. مطمئنا تأثیری خواهد گذاشت: برای بازیابی و سازماندهی مجدد تجهیزات سرقت شده و نابود شده، باید مرخصی بگیرم و بدتر از همه: پروژه جاده ابریشم ۲۰۱۹ (Silk Road Mountain Race) حالا یک موضوع از دست رفته برای من است. تدارکات بسیار خوب پیش میرفت و این رویداد حماسی میتوانست یک داستان کامل (ماجرای همه چی تمام) در این سفر عالی باشد. اما اتفاقاتی افتاده است و حال فرصتی نیست. در عین حال، با تشکر از همه شما افراد نگرانی که سخنانی دوستداشتنی برای من ارسال میکنید! یک بار دیگر باید بگویم که تجربه شگفتانگیز من از فرهنگ ایرانی تحت تأثیر دستهای از احمقهای بدوی قرار نخواهد گرفت. سفر من به پامیر به محض اینکه دوباره بتوانم از دهانم استفاده کنم ادامه خواهد یافت.»
مارکگراف با انتشار پست دیگری در صفحه اینستاگرام خود با انتشار تصویری از یک تسبیح، به تمجید از فرهنگ ایران، کمک دوستان ایرانیاش و تمام احساسات، آرزوها و عذرخواهیهایی که کاربران ایرانی برایش ارسال کردند پرداخت و در بخشی از این پست نوشت: «سفر شگفتانگیز من از میان چشماندازها و فرهنگ ایرانی، خاطره بدی بهخاطر آن واقعه با خود به همراه نخواهد داشت.»