ساعت 10:15 صبح است،محدوده متروی شهید حقانی؛ داد و بیداد و صدای فحاشیهای یک زن توجهم را جلب میکند؛ مانتویی است، روسری گلدار صورتی بر سر کرده؛ نمیدانم چه شده، در حال خروج از ساختمان مترو است که فریاد میزند، فحش میدهد، به زمین و زمان میکوبد و در آخر همه را نفرین میکند و میرود.
دلم لرزید بی محابا؛ چراکه ناگاه سکوت حاضر در محوطه مترو را شکست؛ به طوری که همه رهگذران با تعجب به رفتار زن و سپس به همدیگر مینگرند؛ سری تکان داده و به مسیر خود ادامه میدهند.
نزدیکتر که میروم خودروی پلیس را میبینم؛ دو ون پلیس با یک خودروی سمند و تعدادی مامور زن با تعدادی مامور مرد که در بالای پلههای متروی حقانی در خروجی ایستادهاند.
جو دوباره آرام می شود؛ به پلهها که نزدیک میشوم صدا میآید. زن با ظاهری عجیب با پوششی که پوشش نیست (!) و شاید فقط تزئینی است جلوی ماموران زن ایستاده و فریاد میزند و با دست به سرو صورت ماموران میزند و میگوید:« تقصیر شماست که من کار ندارم؛ تقصیر شماست که باید این وقت روز بیرون باشم و ...».
حرفهایش وحشتناک است... اما ماموران زن با طمانینه وی را دعوت به ارامش میکنند.
یکی از ماموران که انگار سرتیم گروه زنان است از زن بدحجاب میخواهد که آرام باشد؛ اما او اینقدر عصبانی است که حرفها را نمیشنود؛ به دو مامور زن جوان هرچه میتواند دشنام، نفرین و فحشهای ناموسی میدهد؛ ماموران فقط سکوت میکنند.
سراکیپگروه، «زن» را مشایعت میکند. زن با همان فریادها میگوید که از ایران میروم و از دست شما خلاص میشوم .عکسالعمل ماموران برایم جالب است؛ نه دادی، نه فریادی، نه دفاعی؛ فقط آرام و مقتدر ایستادهاند.
***
زن میرود و من همان گوشه، دم ورودی مترو میایستم. ماموران پلیس که متوجه حضورم میشوند از من سوال میکنند که چرا ایستادهای و من در پاسخ میگویم که به عنوان یک شهروند میتوانم در اینجا حضور داشته باشم؛ میمانم و این توقف 45 دقیقه طول میکشد- البته باید بگویم در این مدت چند بار هویتم مورد سوال قرار گرفت و با ارائه کارت شناسایی و مجوز خبرنگاری اجازه یافتم که در صحنه حضور داشته باشم-.
بعد از احراز هویت زیر نگاه سنگین مامورانی که چپچپ نگاهم میکنند در گوشهای میایستم؛ جمعیت وارد ساختمان مترو شده و خارج میشوند و ماموران به محض ورود فرد یا افرادی که وضعیت حجابشان اسفبار است به سویشان رفته و تذکر میدهند.
جالب است بدحجابان با دیدن ماموران، شالهایشان را به جلو میکشند؛ با دستانشان به زور گوشههای مانتو را به هم میچسبانند و سعی میکنند شلوار کوتاهشان را تا آنجا که جا دارد به مچ پا نزدیک کنند؛که البته هیچکدام از اینها از نگاه ماموران مغفول نمیماند.
دختران و زنان بیشماری می آیند و می روند. در این بازه زمانی که من در محوطه حضور دارم نشانی از دستگیری نیست، البته در خودروی ونی که جلوی ایستگاه ایستاده است چند نفر خانم بدحجاب را قبلا برای مشایعت به پلیس امنیت اخلاقی سوار کردهاند.
ماموران با دیدن برخی از افراد به سمتشان میروند؛ برایم جالب است گلچین کردن موارد برای تذکر.
کمکم با ماموران همکلام میشوم از کنجکاویام برایشان میگویم میپرسم که چرا برای تذکر یا حتی دستگیری تبعیض قائل میشوید؟
یکی از آنها میگوید: ما دستورالعمل و شیوهنامه برای تذکر به افراد داریم؛ اگر خانمی بدحجاب باشد و بدحجابیاش شامل مواردی باشد که اصلاحپذیر نباشد وی را به مقر پلیس امنیت هدایت میکنیم؛ مواردی همچون مانتوی کوتاه و بدننما، شلوارهای کوتاه و چسبان و از این جمله؛ اما اگر فقط مواردی را داشته باشند که قابل اصلاح باشد مثل عقب بودن شال یا روسری با دادن تذکر و اصلاح آن در محل، اجازه میدهیم فرد به تردد خود ادامه دهد.
سرگرم گفتوگو هستم که دختر نوجوانی همراه با مادرش درصدد ورود به محوطه مترو است. مامور پلیس به سمتشان میرود و به دادن تذکر بسنده میکند. دخترک شلوار کوتاه پوشیده؛ مانتو که نه، بلوزی جلوباز با شالی که با دیدن ماموران به جلو آمده است. وضعیت مادر نیز کم و بیش از دختر ندارد.
میپرسم فقط تذکر داشت؟ که می گویند وقتی فرد همراه با مادر، خانواده یا همسر باشد حتی اگر مواردش اصلاح شدنی نباشد به دادن تذکر بسنده میکنیم چرا که اگر وی را هم به مقر پلیس امنیت ببریم باید همین خانواده برای تعهد حضور یایند.
آن طرفتر دختری تنهاست؛ آنقدر آرایش کرده که چهره، سن واقعی را نشان نمیدهد. مامور از وی کارت شناسایی میخواهد.برایم جالب است. سؤال می کنم که چرا کارت شناسایی؟ و میگویند چون سن دختر زیر 18 سال بود بعد از احراز هویت به دادن تذکر بسنده میکنیم.
این طرفتر میآیم تا بتوانم از گوشهای که در زاویه آنها نیست عکسی از تذکر ماموران به زنان بدحجاب بگیرم؛ دختری جوان با شالی که بیشتر همانند شال گردن است به ماموران نزدیک میشود. یکی از ماموران به سمت وی رفته و از او میخواهد که شالش را درست کند. دخترک ناراحت میشود؛ غرولند میکند. مامور پلیس اما آرام است، دخترک نگاهش میکند و در ادامه وقتی به پلهها نزدیک میشود برمیگردد و بر پدر و مادر و خانواده مأمور لعن و نفرین میفرستد.
از مامور میپرسم هر روز اینقدر فحش میخورید؟ میگوید: چند سال است که در گشت ارشادم و اینقدر از این نمونهها دیدهام که برایم عادی شده است.
ساعت کارش را سوال می کنم؟ میگوید: از 8 صبح تا 8 شب. میپرسم: میارزد هر روز این همه ناسزا بشنوی؟ که قاطع میگوید به کارم اعتقاد دارم؛ هرچه میخواهند بگویند، فحش و دشنام دهند و ناسزا بگویند... من فقط برای رضای خدا کار میکنم و اینها را به او میسپارم.
***
45 دقیقهای که آنجا ایستادهام با آن حجم داد و بیداد و فحش و ناسزا دیگر اعصابی برایم نمیماند. با سردار رحیمی تماس میگیرم و از او در مورد گشت امنیت اخلاقی و صیانت رئیسپلیس از ماموران خود در اجرای ماموریت می پرسم.
سردار رحیمی با تاکید بر این مطلب که پلیس به هیچ وجه در بحث امنیت اخلاقی کوتاه نمیآید، اظهار داشت: پلیس طبق ماموریتی که قانون برعهدهاش گذاشته در بحث امنیت اجتماعی و اخلاقی وارد شده و به هیچ وجه کوتاه نخواهد آمد؛ پلیس در مقابل مردم نیست؛ ما در کنار مردم هستیم و برای ایجاد آرامش و امنیت مردم با هر کسی که قانون را زیر پا بگذارد و حقوق عامه مردم را تضییع کند برخورد میکنیم.
فرمانده انتظامی پایتخت عدم رعایت شئونات اسلامی، مزاحمت برای نوامیس و هنجارشکنی را خط قرمز پلیس دانست و گفت: پلیس با افرادی که شئونات اسلامی را رعایت نکنند با قاطعیت برخورد میکند همانطور که به صورت شبانهروز برخورد با سارقان، موادفروشان، مزاحمین خیابانی و نوامیس و ... را در دستور کار دارد.
فارس
سردار رحیمی در پاسخ به دیگر پرسش فارس درخصوص صیانت از ماموران پلیس در برابر توهین اعلام کرد: بنده به عنوان فرمانده ماموران پلیس حداقل کاری که میتوانم انجام دهم این است که از حقوق و شخصیت مامورانمان به شدت دفاع خواهم کرد چرا که آنان برای ایجاد آرامش و امنیت در حال انجام وظیفه هستند.
وی در پاسخ به این سوال که ماموران گشت امنیت اخلاقی از 8 صبح تا 8 شب مشغول فعالیت هستند و آماج همه توهینها و فشارهای روحی و روانی قرار میگیرند؛ آیا حقوق آنها با سایر پلیسها متفاوت است یا نه؛ خاطرنشان کرد: با افتخار اعلام میکنم که حقوق پلیس حداقل حقوق کارمندان دولت است و ماموران ما با این حقوق اندک اینگونه در راه خدمتگذاری به مردم و ایجاد نظم،آرامش و انضباط اجتماعی به صورت شبانهروز ماموریتهای متنوعی را انجام میدهند.
کاش از گذشته ها درس بگیریم و تکرار نکنیم