امیرحسین قاضی زاده هاشمی، نماینده مردم مشهد در مجلس و عضو هیئت رئیسه پارلمان است وی از وضعیت اقتصادی کشور می گوید و به تحلیل شرایط برای بهبود مشکلات معیشتی مردم می پردازد.
ما در یک ساله اخیر تقریبا هر روز شاهد افزایش قیمت کالاهایی بوده ایم که با زندگی مردم رابطه نزدیکی دارد. روشن است که بخشی از این گرانی مربوط به مشکلات داخلی و مباحث مدیریتی است و بخشی هم به دلیل شرایط خاص کشور به وجود آمده است. می خواهم بدانم نقش و برنامه مجلس در رابطه با حل مسائل اقتصادی چیست؟ چون برخی معتقدند بهارستان آنطور که باید نسبت به این مشکلات حساسیت نشان نداده است؟
برای پاسخ به پرسش شما اجازه بدهید که من مقدمه ای را عرض کنم. هر ملتی در دنیا یک شغلی دارد، شغل آمریکایی ها تولید تکنولوژی است، شغل چینی ها تولید کالا است، شغل ما و برخی از کشورهای جهان تولید نفت است. ایران قبل از نفت در دوران قاجار خیلی خراب بوده است. قبل از نفت در ایران مرگ ومیر زیاد بود و وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم خیلی بد بود. تا زمانی که نفت آمد و تغییرات مثبت زیادی را در کشور ایجاد کرد. تمام رشدهایی که شما در زیرساخت ها می بینید، تشکیل طبقه متوسط در جامعه و مواردی از این دست نتیجه کشف نفت در ایران است. حالا در شرایط جدید شغل ما در جهان با تهدید مواجه شده است، نه تنها ما بلکه عربستان و دیگر کشورهای تولید کننده نفت هم این مشکل را دارند. ما داریم یک خانواده ای می شویم که پدر خانواده دارد شغل خود را از دست می دهد، تحریم ها و تحدید های آمریکا دارد سرعت این کار را بیشتر می کند، یعنی اگر قرار بود ما 20سال دیگر با مشکل شغل روبه رو شویم این موضوع با سرعت دارد اتفاق می افتد. بنابراین باید به فکر تغییر شغل باشیم.
ما یک ظرفیت های اقتصادی داخل کشور داریم، مثل کشاورزی و صنعت. اما آن چیزی که ارزش افزوده و رشد تمدنی ایجاد میکند، فراتر از اینهاست. ما وقتی از یک تمدن شکوهمند اسلامی حرف میزنیم نیاز به یک اقتصاد کارامد و بزرگ داریم که ارزش افزوده زیادی دارد. ما می توانیم راه چینی ها و هندی ها را برویم، اما باید ببینیم وضعیت جمعیت، معادن، زیرساخت ها و دیگر شرایط ما چگونه است. وقت ما هم محدود است. آمریکایی ها این را فهمیده اند که ما در حال عبور از گذشته به سمت شرایط جدید هستیم. از زمانی که رهبر انقلاب موضوع جنبش نرم افزاری و بحث تولید علم را مطرح کردند، پایه آینده ایران مبتنی بر علم و فناوری گذاشته شد. در نتیجه ما نمی توانیم مثل هند و چین باشیم. اسلام به ما اجازه نمیدهد که ما حقوق کارگر را نادیده بگیریم و کارگران را به بردگی بگیریم مثل چین و هند که به قیمت فشار بر نیروی کار، مزیت اقتصادی به وجود می آورند.
پس اگر ما رشدمان را براساس فناوری قرار داده ایم در نتیجه داریم با آمریکا رقابت میکنیم؟
بله، هرچند ما هنوز به سطح رقابت با آمریکا نرسیدیم، ما داریم با اروپا رقابت میکنیم. آمریکا در حوزه تولید دانش دارد جلو می رود و تولید فناوری را در کشورهای دیگر انجام می دهد. دهکده جهانی است و تعریف شده است که هرکسی کجا باید قرار بگیرد. ما یک کشوری هستیم که داریم شغلمان را از دست می دهیم. در واقع همه کشورهایی که شغل آنها نفت بوده دارند تغییر شغل می دهند یا مقدمات این کار را فراهم میکنند. شما به سرمایه گذاری های عظیم عربستان بر روی فناوری نگاه کنید. آنها هم دارند شغل نفت فروشی را تغییر می دهند. ما باید از فرصت تحریم استفاده کنیم و از نفت عبور کنیم، به نظر من آمریکایی ها احمق هستند، آنها دارند با تحریم به ما کمک می کنند. برای اینکه ما این تصمیم را بگیریم، دل بکنیم تا شرایط را برای تغییر آماده کنیم. ما امروز بالاترین ضریب مهندس را نسبت به جمعیت در کشور داریم. ما ظرفیت داریم اما باید افزون بر آن، آینده نگر هم باشیم. سرعت پیشرفت در آینده خیلی سریع است و ما ناچاریم خود را تطبیق دهیم.
تا وقتی ما شغل مان نفت فروشی است مدام درحال تهدید هستیم.
موضوع ضرورت عبور از اقتصاد نفتی درست، مردم می پرسند برای حل مشکلات کوتاه مدت، مثل قیمت پیاز، مسکن، نوسانات ارز و مسائلی از این دست، چه کار باید کرد؟
برای حفظ ارزش پول ملی باید به سرعت دوکار را پیش ببریم. اول، نقدینگی باید کنترل شود. سود تسهیلات بانکی و نقش بانک ها در تسهیل اعتبار که بدون پشتوانه است، باید کنترل شود. دوم اینکه قوانین مرتبط با چک و نظام اعتباری ما باید اصلاح شود. و البته مورد دیگری که در مقدمه عرض کردم، یعنی نفت هم هست و نباید از یاد ببریم که وجود نفت در بودجه کشور، خودش یک مشکل است. یعنی وقتی 100هزار میلیارد تومان نفت می فروشیم، دلار می رود به بانک مرکزی و تومان توزیع می شود. امسال اگر 1500میلیارد تومان نقدینگی ماست، معنایش این است که همین الان در بودجه ما پیش بینی کرده ایم که 100هزار میلیارد تومان دیگر به این اضافه شود. خودمان تصویب کردیم. یعنی ما همین الان داریم یک پانزدهم ارزش پول ملی ایران را کاهش می دهیم. دولت ها و مجلس ها در این هشتاد سال، از زمانی که نفت آمده وارد چرخه اقتصادی کشور شده است، همین کار را کرده اند که باید متوقف شود.
شما از مشکل بانکها می گویید، اما سالهاست روند اصلاح نظام بانکی با دست اندازهایی روبرو بوده است. چرا؟
در موضوع بانکها چند مساله داریم. در دنیا از بانکها بهره منفی میگیرند به دو دلیل است اول اینکه به آنها اجازه داده نمی شود که خلق اعتبار کنند. در هیچ کجای جهان ورشکستگی بانکها از جیب مردم تامین نمی شود، اما اینجا می شود. مثل ورشکستگی کاسپین و بانکهای دیگر که از جیب مردم ایران تامین شد. یعنی هر ایرانی 500هزار تومان تقریبا داد تا بحران ورشکستگی موسسات مدیریت شود.
علاوه بر این، هیچ کشوری اجازه نمی دهد پول در حوزه های غیر مولد رسوب کند. اما ما دوست داریم پول بگذاریم بانک سودش رو خرج کنیم. این خاصیت نفت است و اجازه نمی دهد که موسسات تخصصی درست شود. ما باید یک نظام سرمایه گذاری خرد تعریف کنیم که میشود بخش سوم اقتصاد.
همچنین مساله چک باید حل شود. ما در مجلس وارد چک شدیم، در گذشته یک چک ده دست میچرخید، بدون هیچ پول حقیقی. خب این تورم درست می کرد. یعنی اقتصاد برپایه اعتباری که وجود نداشت شکل می گرفت و تورم به بار می آورد. الان باید پول وجود داشته باشد تا چک بچرخد و این خلق نقدینگی و اعتبار مازاد ایجاد نمیکند. علاوه بر این اصلاحات بانکی، نیاز کشور، ایجاد یک نظام تامین اجتماعی کارامد است، ما باید برای جمعیت هشتاد میلیون نفری مان، یک پرونده معیشت داشته باشیم. در رابطه با درامد و هزینه جمعیت کشور باید یک پرونده اصولی تدوین شود که هدفمندی یارانه ها یک بخش آن است. ما میتوانیم با طرح سرشماری به این شفافیت برسیم و به افراد جامعه نسبت به وضعیت شان کمک کنیم.
خب چرا همه از بایدها می گویند، اما کسی کاری نمی کند؟
این وظیفه دولت است. یکی از مشکلات ما در ایران این است که ایدده های 50سال قبل جهان را نشخوار می کنیم. در جهان امروز نقش بانک خیلی کمرنگ است. اما امروز برای ما بانک مرکزی موضوع مهمی است.
نظام تصمیم گیری دولت مشکل دارد یا نظام اجرایی دولت؟
هردو؛ عدم تصمیم گیری نظام اجرایی را گیج کرده است. ما ساختار اجرایی داریم که باید به کار گرفته شود. ما زیرساخت اجرایی داریم. دولت باید با تصمیم گیری کند که چگونه از ظرفیت های موجود استفاده کند.
اینجاست که موضوع اصلاح ساختار که چندی پیش رئیس مجلس مطرح کرد، جدی می شود؟
بله، اصلاح ساختار به همین معنا است. ما تصمیم گیر هستیم اما تصمیم ساز نیستیم.
شما می گویید مشکل از دولت است، درحالیکه خیلی ها نظر به مجلس دارند. در رابطه با مجلس فعلی انتقادهای زیادی است، نظر شما چیست؟
در این رابطه باید مصداقی حرف بزنیم. من در مجلس هشتم، نهم و دهم بودم. فرق این مجلس با مجلس های دیگر این است که هوادار ندارد. مجلس یک اشکالات ساختاری دارد. ربطی به این مجلس هم ندارد. ما چون نظام مان ریاستی است در تصمیم گیری ها دخالتی نداریم. حداکثر توان ما استیضاح است. با تغییر ادم ها شرایط کمی تغییر میکند. مثل رفتن آقای اخوندی و آمدن آقای اسلامی.
این رویکردها مهم است. ما در حوزه بخشی رشد کردیم، بخش صنعت، بخش آموزش. مشکل ما در ارتباط این پارادایم هاست. مشکل در ستاد دولت است. ما از اول انقلاب در بخش های مختلف داریم رشد می کنیم. اما مساله ما در سیاست کلان است. وقتی تصمیمات خرد میخواهد برنامه بشود مشکل داریم. وقتی ستاد دولت گیج است همه جا گیج هستند. نقطه پرگار ما دولت است، درست است که رهبری بالاست اما جای دولت نیست. ما موافق هستیم که یارانه ها را متفاوت تر اعطا کنیم اما اجرا با دولت است. مثلا ما می دانیم که با ارزش فعلی پول، حفظ ارزش یارانه یعنی پرداخت حدود یک میلیون تومان یارانه، اما خب اجرای آن پیچیدگی های اجرایی دارد که ربطی به مجلس ندارد.