مرتضی نجفیقدسی در یادداشتی نوشت: شب گذشته هنگامی که در اخبار تلویزیون گفت وزیر آموزش و پرورش استعفا داد و رئیسجمهور استعفای او را پذیرفت من ابتدا توجه به اهمیت موضوع نداشتم تا اینکه پس از ساعتی دخترم که در کلاس هفتم درس میخواند با دل نگرانی دستش را روی شانهام گذاشت و گفت: بابا! دعا کن وزیری که برای آموزش و پرورش میآید آدم خوبی باشد و الا همه ما بدبختیم!
در پی استعفای وزیر آموزش و پرورش مرتضی نجفیقدسی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی یادداشتی تحت عنوان "وزیر آموزش و پرورش چه کسی باید باشد؟!" به شرح ذیل ارسال کرده است.
بسمالله الرحمن الرحیم
"رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنتَ العَزِیزُ الحَکِیمُ" ( سوره بقره آیه 129)
حضرت ابراهیم (ع) هنگامی که با همیاری فرزندش اسماعیل مشغول ساختن خانه خدا بودند چند دعا کردند که یکی از آنها در حق ذریه و امت خود بود و از خدا خواستند برای آنها فرستادهای از خودشان برانگیزد تا آیات الهی را تلاوت کند و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد و آنان را مهذب و پاکیزه کند.
در قرآن کریم بحث تعلیم و تعلم و تزکیه 4 بار با هم ذکر شده که در سه مورد آن تزکیه مقدم بر تعلیم است و در یک مورد در آیه مورد اشاره فوق تعلیم مقدم بر تزکیه آمده است. مفسرین در توضیح این مطلب اظهار داشتهاند چون هدف اصلی انبیاء ساختن انسانها و تربیت آنهاست لذا سه بار به خاطر تاکید بر هدف، تزکیه مقدم بر تعلیم آمده است و البته بدیهی است که تا تعلیمی نباشد تزکیهای در کار نخواهد بود و ابتدا باید تعلیم و تعلم باشد تا در مرحله بعدی تزکیه نفس حاصل شود اما اگر از تعلیم و تعلمی تربیت و تزکیه حاصل نشود این علم ارزش ندارد فلذا به عنوان تاکید و توجه و اهمیت به تربیت در سه جا در قرآن کریم تزکیه مقدم بر تعلیم آمده است.
از قدیم گفتهاند معلمی شغل انبیاست یعنی کار یک معلم صرفا تعلیم و تعلم نیست بلکه تربیت و پرورش انسانها نیز هست و هدف اصلی باید تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان در پرتو علم باشد.
پس بنابراین نظام آموزش و پرورش باید طوری طراحی شود تا جوانان مسائل تربیتی را در کنار علوم فرا گیرند و خروجی آموزش و پرورش باید جوانان مهذب دانشمند باشد یا به تعبیری متخصص متعهد باشند.
شب گذشته هنگامی که در اخبار تلویزیون گفت وزیر آموزش و پرورش استعفا داد و رئیسجمهوری نیز استعفای ایشان را پذیرفتند من ابتدا توجه به اهمیت موضوع نداشتم تا اینکه پس از ساعتی دیدم دخترم که در کلاس هفتم است با دل نگرانی دستش را روی شانهام گذاشت و گفت: بابا ! دعا کن وزیری که برای آموزش و پرورش میآید آدم خوبی باشه و الا همه ما بدبختیم!
من از این جمله دخترم تکان خوردم و دیدم که چقدر برای اینها مهم است چه کسی وزیرشان شود و او چون قادر به بیان معیارها نبود فقط گفت آدم خوبی باشد. یعنی همه خوبیها در او باشد! بیان سادهای است اما خصایص و ویژگیهای یک وزیر را در کلمه" خوب" خلاصه کرده است.
تعلیم و تعلم و آموزش و پرورش رکن رکین جامعه است و وزارتخانهای است که میلیونها نفر ورودی و خروجی دارد و با احتساب خانوادههایشان تقریبا تمام ملت را شامل میشود، پس وزراتخانهای با این عظمت و گستردگی ایجاب میکند برای پیدا کردن گزینه مناسب آن وقت گذاشته شود، بحث یک وزارتخانه نیست، بحث تربیت نسل آینده است که این سکان را به چه کسی میخواهیم بسپاریم؟
وزیر آموزش و پرورش باید مجمع فضائل و مکارم باشد، او باید از میان دانشمندان باشد. او باید متخلق و خودساخته باشد تا بتواند پرورش و آموزش و تعلیم و تربیت را به موازات هم پیش ببرد.
وزیر آموزش و پرورش باید برای جامعه فرهنگی و معلمین کشور مقبولیت داشته باشد یعنی آحاد شخصیتهای فرهنگی او را بشناسند و محسنات او را بدانند.
وزیر آموزش و پرورش باید یک اندیشمند باتقوا باشد تا خود الگویی برای اصحاب فرهنگی و دست اندر کاران تربیت و تعلیم باشد.
در طول سالهای پس از انقلاب، شایستهترین وزیری که در آموزش و پرورش میشناسم مرحوم استاد سیدعلی اکبر پرورش بود که الحق و الانصاف همه ویژگیهای اصلی را در برداشت. در علوم انسانی ید طولایی داشت، به قرآن و نهجالبلاغه بسیار تسلط داشت و برای هر موضوعی از قرآن کریم یا نهجالبلاغه ارائه طریق میکرد.
او بیش از 30 دوره تفسیر قرآن را مطالعه کرده بود که یکی از آنها تفسیر 20 جلدی المیزان علامه طباطبایی بود و بارها مباحث غامض آن را از خود علامه توضیح خواسته بود.
در ادبیات که رشته اصلی و تخصصی او بود بسیار متبحر بود و هزاران بیت شعر را در حافظه داشت و غالب دیوانهای شعرای مشهور مانند حافظ، سعدی، مولانا، فردوسی، نظامیگنجوی، خاقانی، عطار نیشابوری، باباطاهر، خیام، هاتف اصفهانی، ملکالشعرای بهار، پروین اعتصامی و قاطبهای از شعرا را در سینه خود محفوظ داشت و من از ایشان سؤال کردم شما چطور این همه اشعار را حفظ کردید؟ او گفت خدا به من حافظهای داده است تا هر شعری را دو یا سه بار بخوانم حفظ میشوم، همچنین حافظ قرآن و بسیاری از احادیث بود.
از همه اینها مهمتر او یک انسان عارف دلباخته و مهذب باتقوا بود که هر کسی پای سخن او مینشست سحر بیان و کلامش آنان را تحت تاثیر قرار میداد.
او در پی پست و منصب نبود و وزارت را هم با دستور و تکلیف بزرگانی مانند شهید آیتالله دکتر بهشتی پذیرفت و عشق و علاقه او در حقیقت به معلمی بود، به لحاظ اینکه همواره در پی تربیت نسل جوان بود و به حدی به معلمی اهمیت میداد که میگفت اگر مرا مخیر بگذارند یا وزیر باشم یا در نقطه دوردستی مانند ابرقو معلمی ساده باشم، سر سوزنی وزارت را بر ابرقو درس دادن، ترجیح نمیدهم!
الان هم شاید در گوشه و کنار بزرگانی که دارای این صلاحیتها باشند و به دنبال نام و منصب و عنوان هم نباشند، وجود داشته باشند ولی باید قدری تفحص کرد تا بتوان آنها را پیدا کرد. چرا که مرحوم شهید مظلوم آیتالله بهشتی معتقد بود "قحطالرجال نیست بلکه جهلالرجال است!"
یعنی این طور نیست که مردان بزرگی نباشند بلکه همیشه رجال و مردان بزرگی برای اداره جامعه هستند ولی آنها را نمیشناسیم و باید تلاش کنیم تا شایستهترینها را پیدا کنیم.
تقاضا و خواهشی که از جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری داریم این است که برای وزارت آموزش و پرورش که خیلی اهمیت دارد فرصت گذاشته و سریعا تصمیم عجولانه نگیرند، گزینههای متعدد را بررسی کنند تا انشاالله هر کسی صلاحیت و شایستگیاش بیشتر از همه بود، او را برای وزارت آموزش و پرورش معرفی کنند چرا که اگر آموزش و پرورش اصلاح شود صلاح مملکت را در پی دارد و کشور و نظام هم به صلاح و فلاح میرود.
به هر حال برای پیدا کردن گزینه خوب و استاد برجسته باید تلاش کرد، حضرت موسی (ع) هم که از پیامبران اولوالعزم بود، در عین حال دنبال استاد میگشت تا رشد پیدا کند. تا اینکه حضرت خضر نبی را پیدا کرد و از او درخواست کرد از علوم الهی خود به او بیاموزد. "فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً" (سوره کهف آیه 65)
یعنی خدای متعال میفرمایند: بندهای از بندگان ما را یافتند که از رحمت خود به او داده بودیم و او را از علم الهی (لدنی) بهرهمند کرده بودیم.
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
اگر برای انتخاب هر وزیر یا مسئول بلند پایهای به اندازه کافی تحقیق و تفحص شود تا واقعا شایستهسالاری به معنای واقعی انجام شود مسلما خسارتهای جامعه کمتر میشود، برای انتخاب وزرا به توصیه لابیها نباید توجه کرد، معیارها و صلاحیتها باید مدنظر باشد تا جامعه دچار فساد و تباهی نشود و حق مسئولیتها نیز ضایع نگردد، گرچه بسیاری از انتخابها و انتصابها با این دقت نبوده و ضعیف بودن اینگونه افراد در هنگام بحرانها به خوبی پدیدار میشود. به طوری که بود و نبودشان هیچ تفاوتی ندارد که البته در این صورت جایشان خالی باشد بهتر است!