به گزارش فارس اما پهلوان داستان ما نقل دیگری دارد. پهلوان سمیرا نه به دنبال زورآزمایی است و نه در پهلوانی ادعایی دارد. حتی خودش را لایق حضور در گود زورخانه هم نمیداند؛ اما با همه این اوصاف، او اولین زنی است که نشان پهلوانی را در طول تاریخ ورزش باستانی دریافت کرده است. «سمیرا کاظمی فرد» نشان پهلوانیاش را از پهلوانان بنام کشورمان گرفته این در حالی است که او با فعالیت خانمها در ورزش کشتی و ورزشهای زورخانهای کاملاً مخالف است.
خیرخواهی او نشان پهلوانی است
سمیرا متولد سال ۱۳۶۱ تابهحال پایش را در گود زورخانه نگذاشته و معتقد است پهلوانی آئین و قوانین خاص خودش را دارد. اما در بین همه خصائص پهلوانی، صفت خیرخواهی کاملاً در او مشهود است. پهلوان سمیرا تمامروزهای جمعه سال را به دارالایتام شهرری میرود و بهعنوان یکی از کارمندان داوطلب این مرکز کار میکند بدون اینکه ریالی دریافت کند. کارهایی از قبیل اندازهگیری لباس برای کودکان نیازمند، بستهبندی هدایایی که قرار است به مناسبتهای مختلف به خانوادههای نیازمند داده شود؛ اما رفتن به شهرری بهانه دیگری میخواست که حدود ۲۱ سال متداوم او را به آرامگاه ابنبابویه برساند. عشق به کشتیگیر بنام و پهلوان معاصر «آقا تختی». سمیرا در همان دوران کودکی شیفته اخلاق و سبک زندگی پهلوانی تختی میشود و همین درک از زندگی این پهلوان راه روشنی در زندگی برای او میسازد و زندگی او بهسوی پهلوانی هدایت می شود. اینهمه اتفاقهای زندگی او نیست آنچه باعث شد این خانم شایسته کسب عنوان پهلوانی شود پژوهشهای او درزمینهٔ کشتی و ورزش زورخانهای است. هرچند در این مسیر درهای دیگری نیز به رویش باز شد او برای جمعآوری تاریخ شفاهی کُشتی معاصر با پیشکسوتان ورزش زورخانهای همراه شد گاهی برای عیادت میرفت گاهی برای دلجویی. گاهی برای شنیدن داستانهای زندگی آنها که در سینهشان حبس شده بود. کار بهجایی رسید که حتی بخشی از مسئولیت فدراسیون ورزش کشتی را بدون هیچ چشمداشتی بر عهده گرفت؛ هماهنگی با اعضاء برای عیادت و دلجویی از ورزشکاران خانهنشین.
سمیرا کاظمی فرد در حال حاضر یکی از پژوهشگران بزرگ در جمعآوری تاریخچه ورزش پهلوانی و جمعآوری زندگینامه بزرگان ورزش کشتی و زورخانهای است.
پهلوان سمیرا و حق صلوات
سمیرا دانشآموخته دو رشته دانشگاهی مدیریت و تربیتبدنی است. او را در سرمای اسفند ما در آرامگاه ابنبابویه و در مزار آرامگاه تختی ملاقات میکنیم. مکانی که برای او مأمن آرامش است و ۲۱ سال متوالی هر جمعه در این مکان حاضرشده. دیدار با او مصداق این شعر است «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد». لب به سخن که باز میکند نشان میدهد که سالهاست در سبک زندگی پهلوانان و آئین زورخانهای مطالعه داشته، گفتار سنجیده و جملات پرمغز او نشان از یک حرکت خودجوش میدهد. وقتی ساعتها کتابها و اسناد قدیمی را تورق کرده انگار شیره جملات برجانش نشسته است. امروز این دختر، پهلوان نشان درجه سه پهلوانی و حق صلوات دارد. وقتی وارد زورخانه میشود به احترامش ورزش را نگه میدارند.
پهلوان تختی ستاره راه روشن من
بر سر مزار تختی ایستاده و از اتفاقی میگوید که راه زندگیاش را روشن کرد تا به پهلوانی برسد از وقتی میگوید که آنقدر کودک بود که هیچ برداشتی از ورزش پهلوانی نداشت؛اما فقط دیدن یک عکس و شنیدن شرح مهربانی و گذشت صاحب عکس او را شیفته کرد تا امروز اینجا بایستد: «دوران جنگ بود و مادرم پرستار یکی از بیمارستانهایی که مجروحان جنگی را پرستاری میکردند؛ دوران سختی بود به ملایر رفته بودیم برای استراحت چندروزه مادر. همانجا بود که برای اولین بار زورخانه را دیدم. پرده زورخانه که کنار رفت فقط عکسی جلوی چشمم نمایان شد چهره مردی که تجسمی از پهلوانی برای من ساخت؛عکس پهلوان تختی. مدتی طول کشید تا باسواد شوم و اولین کتابی که بخوانم کتاب سرگذشت پهلوان تختی باشد این در حالی بود که خانواده تلاش میکردند من را از این فضا دورنگه دارند تا اینکه وقتی اول دبیرستان بودم برای اولین بار با مادرم برای سالگرد تختی به شهرری آمدم. از همان موقع تمام جمعهها را به اینجا میآیم.
وقتی نام پهلوانی بر او نشست
سمیرا اولین باری که با واژه پهلوانی آشنا شد و همه آن واژه را در قاب عکس جهانپهلوان تختی خلاصه کرد اصلاً فکرش را نمیکرد مدیریت برگزاری بزرگداشت جهانپهلوان تختی را در چند سال متوالی دریکی از فرهنگسراهای تهران بر عهده بگیرد. حتی امسال در بزرگداشت تختی و در مزار آن پهلوان سخنران هزاران مخاطب باشد.
در سال ۱۳۹۲ در انتهای مراسم بزرگداشت جهانپهلوان تختی حمایلهایی به گردن ۷ نفر از پهلوانان و پیشکسوتان انداخته شد که با وساطت تعدادی از پهلوانها یکی از همین حمایلها برای تشکر و قدرانی از مدیریت برنامه به سمیرا کاظمی فرد اهداء شد. بعدازاین اتفاق، پهلوانها و ورزشکاران بیشتر سمیرا را شناختند و نگاه اهالی ورزش زورخانهای به سمیرا و فعالیتهای او جدیتر شد. او طی ۲۰ سال پژوهش و تحقیق، تکتک پهلوانها را با زندگینامههایشان میشناخت و این ویژگی، او را از دیگر پهلوان شناسان متمایز میکرد. تا اینکه در سال ۹۳ بعد از پایان بزرگداشت جهانپهلوان تختی در زورخانه تختی در محله ابنبابویه شهرری بزرگان کشتی از او دعوت کردند تا در زورخانه حاضر شود. وقتی زورخانه را ترک می کرد پهلوان «محمد محمودی» برای او حق صلوات قائل شد و تا لحظه بیرون رفتن او از زورخانه، اهالی زورخانه ورزش را به احترامش نگه داشتند و صلوات فرستادند. پهلوان سمیرا میگوید: «حس و حال عجیبی داشتم بهتزده نگاه میکردم و خوشحال بودم که بعد از سالها دویدن در این مسیر حالا پذیرفتهشده بودم. این هدیهای بود که به من داده شد و رسم ادب نبود که این هدیه را پس بزنم. هرچند با مطالعاتی که داشتم میدانستم که در تاریخ ورزش زورخانهای تابهحال برای هیچ خانمی حق صلوات قائل نشده بودند.»
نشان پهلوانی در منزل حاجآقا طالقانی
و این شروع اتفاق تازهای بود. سمیرا در جمع پهلوانها حاضر میشد تا بتواند پژوهشهای خود را کامل کند و همچنین در عیادت از بزرگان کشتی نقش هماهنگکننده را بر عهده داشت خودش از روزی که نشان پهلوانی را میگیرد اینطور میگوید: «هنوز چند ماه از ۱۷ دی در سال ۱۳۹۳ (سالگرد جهانپهلوان تختی) نگذشته بود که طی مراسمی در منزل حاجآقا طالقانی حکم نشان درجه سه پهلوانی به من داده شد هرچند بعدها شنیدم که این اتفاق مخالفانی را هم داشت اما بازهم رسم ادب نبود و نیست که این هدیه را قبول نکنم.»
این ورزش برای خانم ها نیست
کاظمی فرد می گوید:«ورزش زورخانهای وقتی ثبت جهانی شد همه کشورها به خودشان اجازه دادند آن را اجرا کنند بدون اینکه فلسفه این ورزش را بدانند یا آن را درک کنند. ورزش زورخانهای در آداب مسلمانی گنجاندهشده است وبی نام امیرالمومنین شناختهشده نیست. افرادی که حتی آداب مسلمانی را نمیدانند با هر شرایطی در گود زورخانه وارد میشوند. باوجوداینکه خودم خانم هستم اما با تحقیقاتی که داشتهام و مصاحبههایی که با پزشکان ورزشی و غیر ورزشی انجام دادهام می دانم این ورزش مختص به خانمها نیست و انجام ورزش کشتی و زورخانهای برای خانمها مضرات جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت.»
آرزوی نماز در گود زورخانه
«ورزشهای زورخانه از روزگاران قدیم مقدس بوده است و مکانی برای گرهگشایی از کار مظلومان و احترام بسیاری دارد». اینها را کاظمی فرد میگوید و ادامه میدهد: «بدون چادر وارد زورخانه نمیشوم درحالیکه با حفظ کامل حجاب در کوچه و خیابان رفتوآمد میکنم اما پایم که به زورخانه میرسد حتماً باید چادر بر سرم باشد».
او تابهحال وارد گود زورخانه نشده است و در توضیح این انتخاب میگوید: «وقتی وارد زورخانه میشوم و به این فکر میکنم که چه انسانهای وارستهای با منشهای پهلوانی مثل «سید حسن رزاز» و پهلوان «بلورفروش» و... وارد گود این زورخانهها شدهاند اصلاً خودم را در آن مرحله نمیبینم که وارد گود شوم. فقط آرزو دارم روزی در گود زورخانه دو رکعت نماز حاجت بخوانم.»
صاحب دانشنامه ورزشهای پهلوانی
گرفتن نشان پهلوانی تنها به دلیل علاقه سمیرا به جهانپهلوان تختی نبوده است بلکه این علاقه سبک زندگی پهلوان سمیرا را رقم زد او حالا بیشتر پهلوانهای زورخانه را میشناسد فقط کافی است از آنها نام ببرید مثل یک دانشنامه سخنگو تمام اطلاعاتشان را در اختیارت میگذارد. پهلوان سمیرا حدود ۲۱ سال در احوال و تاریخ پهلوانی ایران پژوهش کرده است و معتقد است این آئین پهلوانی در سه دوره ۷ هزارساله ۵ هزارساله و ۲ هزار و پانصدساله قابلبررسی است. میگوید: «از تاریخ ۷ هزارساله سنگ تراشههایی در دست است و از دوره ۵ هزارساله اسناد و مدارکی موجود است اما در دوره ۲ هزار و پانصدساله مدارکی مستند و قابلمطالعهای موجود است که با آئین مهری یکی شده است. کتابی با عنوان دانشنامه در ۲ هزار ۱۰۰ صفحه آماده چاپشده است.
۵ کتاب من
او تمام سبکهای ورزش کشتی و انواع ورزشهای زورخانهای و فلسفه آنها را میداند و بیشتر این اطلاعات بر اساس مصاحبه با اساتید، مربیها و کشتیگیرها جمعآوری کرده است میگوید: «۵ عنوان کتاب نوشتهام که همه آنها به مرحله چاپ رسیده است اما به دلیل اینکه تمایل دارم اولین کتابی که به چاپ برسانم کتاب دانشنامه آئین پهلوانی باشد فعلاً دست نگه داشتم. کتابهای دیگری که در دست چاپ است زندگینامه پهلوانان مثل پهلوان «غلامرضا تختی»، «پهلوان سید حسن رزاز»، «پهلوان بلورفروش» و «تاریخ ورزش کشتی ایران» است.
پهلوان سمیرا راه پرفرازونشیبی را در زندگی پهلوانیاش دارد. اما ترجیح میدهد بیهیچ ادعایی در مسیر روشنی که برای خودش انتخاب کرده یک پژوهشگر یا سالک درراه کشف زندگی پهلوانی باقی بماند.