تعریف موسیقی پاپ با معدود کارهایی نو در حال ارائه بازتعریفی از موسیقی پاپ است و انگار به دنبال کسب اعتبار و آبروی از دست رفته خود میگردد. هر پدیدهای از فقدانی رنج میبرد. موسیقی اصیل ایرانی از جایگاهی فاخر برخوردار است لیکن در انزوا و گوشهای دور از هیاهوی موسیقیهای روز در دل تک شنوندگان پرمایه و بعضا گعدههای روشنفکری از غم ثقالت رنج میبرد و پاپ سرمستِ شکالتِ ظاهری و مغموم پوپولیته از پاپیستهایی که حق خود را بیشتر از آنچه که امروزه تنها به عنوان هابی و سرگرمی و بزن و بکوب و اسلَب استیک از آن تلقی میشود میدانند و آن شور و شلوغی و پرطرفداری را برایشان بیارزش کرده است و محسن چاوشی همچنان که بارها در این کلیپ خود را صدا میزند، هم به مرحله غمخوردن رسیده و دیگر از شهرت هیاهوی صِرف آنچنان شاد و سرمست نمیشود و گیرایی اوایل را برایش ندارد و کارها و محتوای کلامش نشان از همین دارد...
به گزارش فارس غمی سربلندانه در آهنگ و صدای محسن چاوشی با چاشنی نوستالژی، همه با گرهی به تصویر اذان موذنزاده درمیآمیزد و نتیجهای متبوع و مطلوب در آخر که با کاستههای الکتریک گیتار تاثیرگذارتر میشود.
یکی از قدمهایی که محسن چاوشی برداشت و نشان از سیر صعودی و بلوغ فکری هنریاش داشت خلق آلبومی با عنوان «من خود آن سیزدهم» بود که در آن از اشعار بزرگانی چون مولانا، وحشی بافقی، خیام، بابا طاهر و شهریار بهره برد یا در آلبوم «امیر بیگزند» که از اشعار شاعران جوانی چون «حسین صفا» در کنار بزرگانی همچون سعدی و مولانا استفاده کرد.
«پسرم» نام کاری به خوانندگی و آهنگسازی خواننده نامدار این روزهای موسیقی پاپ «محسن چاوشی» است. این اثر را موسسه هنری مأوا تولید کرده که از زیرمجموعههای سازمان فرهنگی اوج است.
کلید واژه ایران آنچنان که از حنجره محسن چاوشی برون میآید احساسات شنونده را متاثر و درگیر میسازد پس از آن کلیدواژه «اذان موذنزاده» و بهره از جناسهایی همچون «دل تنگم خونه/ دل خونم مسته» و تلفیق درست ملودی و کلام، تاثیرگذاری احساسی را توام با نوستالژی به گیرایی اثر میافزاید.
گیتار الکتریک با نوازندگی «عادل روحنواز» با جملاتی که به بهترین نحو در خدمت فضاسازی مینیمال اورتورها قرار گرفته، نقش خود را تا به آخر برهمین روایت پیش میبرد.
یکی از ویژگیهای کلام این اثر گستره جغرافیایی بهره گرفته شده در آن است که از هر نقطه از ایران میتوان با آن ارتباط برقرار کرد و گره زدن رمضان و هنر و شجریان و حتی چاوشی که همه این عناصر را میتوان یکجا در این اثر شنید و متاثر شد.
همچنان که از شعر برمیآید یکی از نیات اثر تاکید بر زیستن در مملکت خود است و به نوعی اشارهای مستقیم بر نکوهیدن مهاجرت دارد. تصاویر فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره) و ساک و سفر و مسافری مردد که این تردید در بازی هنرپیشه با لحن و صدای خواننده درمیآمیزد، غربت را فریاد میزند. به نوعی نکوهشی به فرار مغزها نیز محسوب میشود. و در آخر ویدیو جوان بلیت سفر خود را پاره کرده و قید غربت را زده و تصمیم ادامه زندگی در مملکت خویش میگیرد.
«آخه من کجا برم رمضوناش رنگِ ربنای مستِ شجریان باشه؟ یا موذنزاده اذان افطارش جادوی خلوتی شهر تهران باشه؟...» این مصراع که به دنبال تریل(سه بر دو) سایدرام که ریتم را درهم میشکند، به میان میآید حس نوستالژیک اثر را دوچندان میکند. این بخش از کلام به عنوان «کُروس» یا همان «ترجیعبند» چند بار در کلیت آهنگ تکرار میشود. جالب اینکه سه ضلع مثلث آهنگسازی، ترانه و خوانندگی اثر را خود محسن چاوشی خلق کرده و نشان از ذوق این هنرمند دارد.
البته قطعا چنانچه در این اثر حرفهایتر برخورد میشد و سه عنصر ترانه، آهنگسازی و خوانندگی را سه نفر با حرفه تخصصی در حوزه خود خلق میکردند، حتما با اثری باکیفیتتر و مطلوبتر مواجه بودیم. هرچند چاوشی با تجاربی که اندوخته توانسته اثری درخور خلق کند لیکن همیشه بدین شیوه آثار خوب و استاندارد خلق نخواهد شد.
به عنوان نمونه همانجا که شاعر میگوید «موذنزاده اذان افطارش جادوی خلوتی شهر تهران باشه...» و بعد از آن میگوید «بچه غمگین شطِ خرمشهرم که تموم دنیاش، قد آبادانه دل تنگم خونه، دل خونم مسته سرخی خورشیدِ غروب هرمزگانه»، «دل خون» و «غروب هرمزگان» و «دل تنگم» که یکباره به کلامی ورود میکند که تا پیش از این از حس نوستالژیای دم میزند که چیزی نمیتواند جای آن را پر کند و به نوعی دلبستگی به میهن را نشان میدهد و اینجا این واژگان سراسر ناامیدی، سنخیتی با ساختار کلی کلام و آن امید و نوستالژی شیرین مصراعهای پیشین ندارند و اینجاست که اگر چاوشی از شاعری حرفهای بهره میجُست شاید کمتر از این تناقضها در اثرش دیده میشد.
حال از جنبه فنی موسیقایی که بنگریم، یکی از دلایلگیرایی و سوزناکی قطعه بهره از گام «لا مینور»(گام کوچک) که معادل آواز «اصفهان» در موسیقی اصیل ایرانی است بخصوص همین تونالیته لا مینور که نسبت به دیگر گامها از این نوع همچون «رِ مینور» یا «سی مینور» از گیرایی و سوز بیشتری برخوردار است و جملات الکتریک گیتار در این مایه، آواز و تونالیته شنیدنیتر است که همین باعث بهره بسیار بالای آهنگسازان از «لا مینور» است که بر جذابیت این قطعه افزوده است.
خَشِ صدا محسن چاوشی یکی از برگهای برنده این خواننده موسیقی پاپ است که گیرایی خاصی به آثارش میدهد. البته این خواننده در موسیقی تمامیتخواه و توتالیتر است و از جنبه حساسیت میتوان این تمامیّتخواهی را در مراحل اولیه، مثبت ارزیابی کرد چراکه همواره نسبت به کلام و آهنگ و ارکستراسیون و تنظیم آثارش دغدغه داشته و دارد و میزان خطای او را کاهش میدهد لیکن همیشه باید به این امر نیز اهتمام ورزد که این خصلت در او افراطی نشود و بداند که باید با موسیقی حرفهای برخورد کرد و هر بخش را به متخصصش سپرد چراکه به شدت در درازمدت بر آثار او تاثیر منفی خواهد گذاشت و به تدریج به «مگالومانیا» که نوعی بیماری روانی از شاخه «گرَندیوس دِلوژنز» یا «هذیان خود بزرگبینی» است، منتهی خواهد شد. در آن صورت به نقطهای خواهد رسید که خود را در شعر سرائیدن و آهنگسازی و خوانندگی سرآمد همه میداند و آن روز، روز مرگ هنرمند است.
در آخر، فایل تصویری ویدیو کلیپ «پسرم» به خوانندگی محسن چاوشی را اینجا میتوانید مشاهده کنید: