اخیراً یکی از نمایندگان مجلس درباره توجه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات واکنش نشان داده و اظهار داشته است؛
«رئیس کمیته فضای مجازی کمیسیون فرهنگی مجلس، گفت: امروز وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات فقط مسئولیت زیرساخت و سخت افزار را برعهده دارد و نه نرم افزار را، اما متأسفانه در حوزه مسائل نرمافزاری دخالت میکند، ورود پیدا کرده و سفارش کار هم میدهد... این تذکر را به وزارت ارتباطات دادهایم، اما به هر حال فرامسئولیتی عمل کرده و احساس میکنند در همه موضوعات باید ورود پیدا کنند... کار روابط عمومی وزارت ارتباطات غلط و غیرقانونی است و تذکر هم دادهایم و اگر از این اقدامات پرهیز نکنند، برخورد خواهیم کرد.»
هنگامی که این نحوه مواجهه نمایندگان یا سایر کنشگران را درخصوص فعالیتهای یک وزارتخانه میبینیم، یاد آن داستان مشهور مرحوم شهید مرتضی مطهری میافتیم که در مجموعه آثار ایشان آمده است که:
«یکی از دوستان ما که یک تعبیر بسیار لطیف داشت، اسمش را گذاشته بود منطق ماشین دودی. میگفت من یک درسی را از قدیم آموختهام و جامعه را روی منطق ماشین دودی میشناسم. وقتی بچه بودم منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن زمان قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران- شاه عبدالعظیم بود. من میدیدم که قطار وقتی در ایستگاه ایستاده بچهها دورش جمع میشوند و آن را تماشا میکنند و به زبان حال میگویند ببین چه موجود عجیبی است! معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به آن نگاه میکردند. کم کم ساعت حرکت قطار میرسید و قطار راه میافتاد. همین که راه میافتاد بچهها میدویدند، سنگ برمی داشتند و قطار را مورد حمله قرار میدادند. من تعجب میکردم که اگر به این قطار باید سنگ زد چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمیزنند، و اگر باید برایش اعجاب قائل بود اعجابِ بیشتر در وقتی است که حرکت میکند. این معمّا برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هرکسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است، مورد احترام است. تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است، اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت، نه تنها کسی کمکش نمیکند بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب میشود. این نشانه یک جامعه مرده است، ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلّم هستند نه ساکت، متحرّکند نه ساکن، باخبرترند نه بی خبرتر.»
واقعاً باعث تأسف است که به جای تقدیر از توجه وزارت ارتباطات به مسأله اینترنت و کاربرد آن، تیغ تخطئه را برمیکشیم و با منطق ماشین دودی به مواجهه آن میرویم. درخصوص اظهارات این نماینده محترم اصولگرا باید چند نکته را به عنوان پرسش مطرح کرد.
اولین نکته این است که اگر وزارت ارتباطات در انجام وظایف سختافزازی خود کوتاهی کرده است، میتوان در آن باره نقد کرد. البته مشروط بر اینکه انتظارات متناسب با امکانات و بودجهای باشد که در اختیار آن قرار داده شده است. میتوان عملکرد آن وزارتخانه را براساس اهداف تعیین شده ارزیابی و داوری کرد. بنابراین نیازی نیست در زمین دیگری به مواجهه آن بروید.
پرسش دوم این است که مگر بودجه یا امکاناتی که صرف این برنامهها میکنند، چند درصد کل بودجه این وزارتخانه است. بعید است که حتی به یک ده هزارم بودجه آنجا برسد، چون کل بودجه وزارتخانه حدود 4 هزار میلیارد تومان است و هزینه این کارها در مقایسه با آن بودجه در حد صفر است.
برای نمونه اگر یک ده هزارم بودجه نمایندگان مجلس را در نظر بگیریم کمتر از یک وعده غذا میشود. حال اگر یک نماینده به اندازه یک وعده غذا بودجهاش جابجا شود، این همه اعتراض و تخطئه دارد؟
به علاوه اگر این وزارتخانه در نگاه نرمافزاری با آقایان اصولگرا همسویی داشت، آیا هیچ اعتراضی به این عملکرد میکردند؟ قطعاً خیر. نه تنها اعتراضی نمیکردند، بلکه از او تقدیر و تشکر هم میکردند. همچنان که در دولت اصولگرای سالهای 1384 تا 1392 هر کاری کردند و هر جور خرجی کردند، مورد حمایت قرار گرفتند حتی اگر به جای ساخت مترو به مردم آش دادند!
ولی نقد اصلی به این نحوه برخورد با فعالیتهای وزارت ارتباطات در این است که چرا این فعالیتها را مغایر با وظایف این وزارتخانه دانستهاند؟ مطابق بند «ی» ماده 3 از قانون تأسیس این وزارتخانه و نیز بند «م» همین ماده، وزارت ارتباطات وظیفه دارد که برای اشاعه فرهنگ کاربردهای فناوری جدید از تحقیق و توسعه و فعالیتهای مشابه حمایت کند یا برای فراهم کردن زمینه مشارکت بخش غیر دولتی در توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات کوشش کند که بخشی از این وظیفه جز با پرداختن به معرفی اهمیت استفاده از اینترنت و شناخت باید و نبایدهای آن ممکن نیست.
این نقد مثل آن است که بگوییم وزارت نیرو فقط وظیفهاش تأمین آب و برق است و هیچ کاری به نحوه مصرف و زمینههای مصرف این دو کالا ندارد. طبیعی است که این استدلال باطل است.
البته اگر وزارت نیرو تأمین آب و برق را فراموش کند و فقط به نحوه مصرف آن بپردازد، اشکال دارد ولی یکی از انتقادهای جدی به برخی از وزارتخانهها این است که فقط به موضوع سختافزاری کار خود میپردازند و بخش نرمافزاری را فراموش میکنند.
ظاهراً صد سال از آمدن اولین ماشیندودی میگذرد و اکنون با مترو مواجه هستیم ولی منطق مذکور در سنگپرانی قطار در حال حرکت همچنان وجود دارد.