جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۷

بازجویی در نظام حقوقی

در حقیقت، بازجویی عبارت است از هنر و فن طرح یک رشته سؤالات فنی و قانونی از متهم و یا مظنون به ارتکاب جرم به منظور کسب اطلاعات صحیح درباره جرم واقعه.
کد خبر : ۴۴۳۹۲۸
وادار کردن کسی برای اقرار به جرم کار راحتی نیست. حقیقت این است که بعضی مواقع کارآگاه ها با استفاده از توانایی خود در روانشناسی یک بیگناه را وادار به شهادت دادن و به پایان رساندن اعتراف نامه می کنند. هیچ گاه دو بازپرسی شبیه هم نیستند، اما بیشتر آنها از ضعف ها و نقص های طبیعی انسان بهره برداری می کنند.

این نقص ها عموماً بر استرس ناشی شده از زمانی که افراد با نهایت مقایسه کردن روبرو می شوند، متکی است مثل سلطه گری و سلطه پذیری، کنترل کردن و وابستگی، حداکثر کردن و حداقل کردن نتایج منطقی. حتی سرسخت ترین مجرمان هم نهایتاً به اقرار مجبور می شوند.

در ایالات متحده، پژوهشگران تخمین می زنند که چیزی بین ۴۲ تا ۵۵ درصد مجرمان در حین بازجویی به جرم خود اعتراف می کنند.

بازجویی یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین مراحل تحقیقات مربوط به جرم است؛ زیرا بازجو در خلال آن می‌تواند علاوه بر کسب اطلاعات جدید پیرامون موضوع مورد تحقیق، از تطبیق اطلاعات موجود‌ «نظیر اظهارات شهود و شاکی، نتایج بررسی صحنه جرم، گزارش آزمایشگاه تحقیقات جنایی و پزشکی قانونی و غیره» و پاسخ‌های متهم به صحیح یا غلط بودن و به طور کلی ارزش و اعتبار اطلاعات قبلی خود پی برده و متقابلاً از میزان صداقت متهم یا مظنون و صحت و سقم اظهارات وی و بالاخره میزان دخالت او در ارتکاب جرم آگاهی پیدا کند.

در حقیقت، بازجویی عبارت است از هنر و فن طرح یک رشته سؤالات فنی و قانونی از متهم و یا مظنون به ارتکاب جرم به منظور کسب اطلاعات صحیح درباره جرم واقعه.

چه اهدافی در بازجویی از متهم متصور است؟
دستیابی به حقایق با ارزش،

رفع مظنونیت یا اثبات بی‌گناهی،

شناسایی مجرم،

اعتراف متهم.
بنابراین، بازجو در خلال بازجویی صرفاً به دنبال اخذ اعتراف نیست، بلکه منظور اصلی وی کسب اطلاعات صحیح درباره جرم واقعه است و چه بسا در نتیجه یک بازجویی درست و اصولی متهمی بی‌گناه شناخته شود.

بدیهی است اگر هدف بازجویی صرفاً اخذ اعتراف باشد، احتمال دارد بازجو دچار اشتباه و گمراهی گردد؛ زیرا افرادی که به ارتکاب جرمی اعتراف می‌نمایند دو دسته هستند:
دسته اول کسانی هستند که واقعاً مرتکب جرم شده و گناهکارند و به منظور رهایی از عذاب وجدان به دنبال بعضی از محرک‌های روانی می‌گردند تا به جرم ارتکابی اعتراف نمایند.

دسته دوم کسانی هستند که واقعاً مجرم نیستند ولی به خاطر تهدید، اکراه، اغوا و یا دلایل دیگر از قبیل اختلالات روانی و غیره به اعتراف به ارتکاب جرمی استنکاف می‌نمایند.
صرف نظر از جنبه‌های حقوقی و لزوم تفهیم اتهام و رعایت قوانین و آیین دادرسی کیفری که خود می‌تواند موضوع بحث مستقلی باشد و همچنین لزوم رعایت اصل بی‌طرفی و احتراز از پیش داوری‌های عجولانه و حدس و گمان‌های اساسی توسط بازجو و بالاخره برخورداری وی از ویژگی‌های همچون پشتکار، سرعت انتقال، حافظه قوی، تمرکز حواس، قابلیت انعطاف، خونسردی، صبر و حوصله و غیره.

چه نکاتی در بازجویی از متهم حتما باید رعایت شود؟
تاریخ و سرعت و نام بازجو در برگ بازجویی قید گردد و سؤالات به گونه‌ای باشد که از خلال پاسخ‌ها بتوان از مرور زمان و مکان وقوع جرم، مشخصات مرتکب، هدف و انگیزه وی از ارتکاب جرم، چگونگی عمل مجرمانه و وسیله ارتکاب جرم و نتایج حاصله از آن، مشخصات مجنی­ علیه و…… اطلاعات کافی کسب کرد.

قبل از انجام دادن بازجویی، متهم به زندان عمومی اعزام نشود؛ زیرا به تجربه ثابت شده در این قبیل موارد متهم ضمن اینکه امکان ارتباط با خارج زندان و مبادله پیغام با همدستانش را پیدا خواهد نمود، در اثر تماس با زندانیان سابقه‌دار و کهنه‌کار و بدآموزی آنها، در بازجویی‌های بعدی به گونه‌ای پاسخ خواهد داد که مسئولیت کیفری کمتری متوجه وی باشد و یا ذهن بازجو مسائل دیگری منحرف گردد.

بازجویی از متهمین و مظنونین بایستی هر چه سریع‌تر و با فاصله زمانی هر چه کوتاه‌تر از وقوع جرم انجام شود؛ زیرا در اثر گذشت زمان، علاوه بر اینکه احتمال فراموشی جزییات امر برای مرتکب جرم بیشتر می‌شود، وی فرصت زیادتری برای فکر کردن و پیدا نمودن جواب‌های گمراه کننده پیدا خواهد نمود. به تجربه ثابت شده است بیشترین و صادقانه‌ترین اعترافات در همان مراحل اولیه بازجویی و در بدو بازداشت متهم و قبل از اینکه فرصت تفکر و مشورت با دیگران را داشته باشد، بوده است‌ (رعایت این نکته بدان معنی نیست که بازجویی باید عجولانه و بدون آماده شدن مقدمات کار انجام شود).

بازجویی باید به طور انفرادی و محرمانه و بدون حضور دیگران و به خصوص سایر متهمین و مظنونین انجام شود تا

اولاً:
متهم با احساس اطمینان کامل و بدون داشتن واهمه از اینکه کس دیگری حرف‌های او را می‌شنود مطالب خود را بیان کند،
ثانیاً:
سایر کسانی که در مظان اتهام هستند پی نبرند که چه مطالبی بازگو شده و  چه مطالبی هنوز افشا نگردیده است‌ (موارد محدودی که نیاز به مواجهه چند نفر متهم یا مظنون با هم باشد از این اصل مستثناست).

در تحقیقات جنایی، مجهولات هر مسئله را باید از روی معلومات آن به دست آورد و معلومات مسئله نمی‌تواند صرفاً زاییده تخیل و یا حدس و گمان باشد؛ لذا قبل از بازجویی از متهم یا مظنون باید از شاکی و شهود مورد اطمینان تحقیق به عمل آید و سایر مستندات پرونده از قبیل گزارش معاینه محل و کارشناسی، عکس‌ها و نوارهای صوتی و تصویری مربوط را دقیقاً مطالعه و مورد بررسی قرار داد  تا براساس معلومات و تکمیل بازجویی، مجهولات روشن گردد. به همین دلیل توصیه گردیده بازجو قبل از انجام بازجویی، اطلاعات کاملی پیرامون بیوگرافی متهم از نظر میزان تحصیلات، وضع خانوادگی، شغل و درآمد، علایق، سوابق کیفری، مشکلات، اعتیاد احتمالی به مواد مخدر، الکل و قمار و همچنین جرم واقعه و رابطه وی با مجنی­علیه به دست آورد تا براساس آن، بازجویی را سازماندهی کند. این مسئله از نظر روانی و برای ایجاد تفوق معنی بازجو بر متهم حائز اهمیت است؛ زیرا وقتی متهم دریابد بازجو اطلاعات وسیع و کاملی پیرامون وی و جرم واقعه دارد، کمتر به خود اجازه دورغ گفتن و فریب بازجو را می‌دهد.

در موارد حساس و مهم، هنگام بازجویی هیچگونه مانع فیزیکی از قبیل میز تحریر و غیره بین بازجو و متهم وجود نداشته باشد، تا بازجو بتواند به طور مستقیم و با کنترل و زیر نظر قرار دادن حرکات و عکس العمل­های متهم و تمرکز کامل حواس، بازجویی را انجام دهد؛ به همین دلیل بهتر است در اطاق بازجویی به جز دو عدد صندلی چیز دیگری نباشد. در صورت امکان در این قبیل موارد می‌توان ترتیبی اتخاذ نمود تا همکاران بازجو از اطاق دیگر و با استفاده از میکروفون و دوربین مخفی و امثال آن، بدون اطلاع متهم و به طور غیرمحسوس در جریان بازجویی قرار گرفته و حرکات و عکس‌العمل‌های متهم و پاسخ‌های وی را مورد تجزیه و تحلیل و بهره‌برداری قرار دهند.

در جرایم مهم اگر متهم در ابتدا و قبل از تکمیل بازجویی به ارتکاب جرم اعتراف کرد، بازجویی برای روشن شدن جزییات امر و حصول اطمینان کامل ادامه یابد تا بعداً اگر متهم از اعتراف پشیمان شد، نتواند منکر ارتکاب جرم گردد. همچنین اگر اقرار کننده متهم واقعی نباشد و برای گمراه کردن بازجو و ایجاد اختلال در روند تحقیقات مربوط به جرم و یا اختلالات روانی و غیره خود را به جای متهم اصلی معرفی کرده باشد، موضوع روشن گردد.

سؤالات بازجویی کوتاه، مشخص و عاری از ابهام باشد و پاسخ‌ها عیناً و بدون دخل و تصرف نوشته شود و اگر متهم با سواد باشد بهتر است خودش پاسخ‌ها را بنویسد. در هر حال، حین بازجویی حتی‌الامکان سعی شود رشته کلام متهم و یا نوشته وی قطع نشود تا او آزادانه تمام مطالب خود را منعکس نماید.

در بازجویی، سؤالات القایی نباشد، به عنوان مثال، چنانچه سؤال شود: «ساعت ۹ شب گذشته که شما در منزل آقای‌ (الف) بودید، آقای‌ (ب) چند ضربه چاقو به وی زده است» درست نیست، زیرا سؤال­ کننده به مخاطب القا می‌کند که شب گذشته ساعت ۹ شب در منزل آقای‌ «الف» شاهد بوده که آقای‌ «ب» چند ضربه چاقو به وی زده است. در صورتی که باید سؤال شود: «شما شب گذشته ساعت ۹ کجا بودید؟» و اگر مخاطب جواب داد: «در منزل آقای‌ (الف) بوده است» در سؤال بعدی پرسیده شود‌: «غیر از شما دو نفر چه کسانی آنجا بودند؟» و اگر مخاطب پاسخ داد: «آقای‌(ب) آن­جا بوده است» در سؤال بعدی پرسیده می‌شود: «آقای‌ (ب) چیکار کرد؟»

چند مطلب را نباید در قالب یک سؤال گنجاند؛ به عنوان مثال، «شما شب گذشته چه ساعتی از منزل خارج شدید؟ به کجاها رفتید؟ و با چه کسانی ملاقات داشته‌اید؟» این سؤالات به صورت یک سؤال صحیح نیست و بهتر است هر یک از موارد فوق به صورت مستقل مورد پرسش قرار گیرد.

بازجو نباید متهم را به اقرار تشویق کند و یا برای جلب اعتماد وی و اخذ اقرار وعده‌هایی که عملی نیست به او بدهد؛ زیرا متهمین و به خصوص اشخاص سابقه‌دار به خوبی در می‌یابند که چنین وعده‌هایی خارج از اختیارات و مقدورات بازجو می‌باشد و عملی نیست و اگر هم متهم به وعده‌ها امیدوار گردد ولی بعداً عملی نشود، باعث سلب اعتماد وی می‌گردد.
چنانچه در خلال بازجویی متوجه شدید متهم دروغ می‌گوید، فوری احساس خود را از گفته‌های دروغ وی به رخش نکشید؛ چون متهم هر چه بیشتر دروغ بگوید در مراحل بدی بازجویی وضع متزلزل‌تری پیدا خواهد کرد.

هنگام طرح سؤال در مورد اتهامات سنگینی نظیر قتل و تجاوز به عنف و… که مجازات سنگینی دارد، حتی‌الامکان از به کاربردن عین عناوین فوق که ممکن است باعث ترس و وحشت متهم و نگرانی وی از عواقب کار خودش گردد و منجر به سکوت و یا دروغگویی وی شود، احتراز گردد و به جای عناوین مذکور از کلمات و عبارات مشابه و یا به صورت کنایه که رعب و وحشت کمتری را در دل شخص ایجاد کند، استفاده شود.

شیوه بازجویی از کسی که متهم بودن وی محرز می‌باشد، با کسی که در مورد متهم بودن او تردید وجود دارد، متفاوت است.
به طور کلی، هر چه دلایل ضعیف‌تر و اطلاعات بازجو راجع به جرم و متهم کمتر باشد، در ابتدای بازجویی باید سعی شود سؤالات به طور مستقیم و در رابطه با اصل موضوع نباشد، بلکه ابتدا با طرح سؤالات حاشیه‌ای و در عین حال مرتبط با موضوع، بازجویی آغاز گردد تا از خلال پاسخ‌های مخاطب و پس از کسب اطلاعات بیشتر سؤالات اصلی مطرح گردد.
در جرایم مهم نظیر قتل و آتش‌سوزی عمدی و….. متهم به صحنه جرم برده شود ‌(چنانچه صحنه جرم به هم خورده باشد بازسازی گردد) که از نزدیک جزئیات را تشریح نماید. در این قبیل موارد چنانچه شخص خود را به جای متهم اصلی جا زده باشد و یا تناقضی در اظهاراتش باشد در عمل روشن خواهد شد.

توسل به تهدید و ارعاب و فحاشی و اهانت و شکنجه در بازجویی برای اخذ اعتراف، نشانه ضعف بازجو در کار خود می‌باشد و متهم از این گونه برخوردها در می‌یابد که بازجو دلیل و مدرک قاطع و قابل استنادی در اختیار ندارد که به وسایل فوق متوسل شده است.

کم اهمیت جلوه دادن جرم واقعه؛ اظهار همدردی و همدلی با متهم‌(به عنوان مثال، به وی گفته شود هر کس دیگری هم جای شما و در آن موقعیت قرار می‌گرفت همان کاری را می‌کرد که شما انجام دادید) و انتقاد از شاکی و مجنی­علیه موجب جلب اعتماد متهم و ترغیب وی به همکاری با بازجو و گفتن حقایق می‌گردد.

وجود اختلاف و تضاد بین ‌متهمین، فرصت مناسبی است تا بازجو با بهره‌گیری از آن بتواند اطلاعات خوبی در مورد هر یک به دست آورد.

در بازجویی باید شرایط سنی، جنسی، موقعیت اجتماعی، میزان تحصیلات و اعتقادات مذهبی شخص، مورد توجه قرار گیرد. بازجویی از زنان حتی‌الامکان توسط بازجوی زن والّا با حضور شخص ثالث و بی‌طرفی که مرتبط با پرونده نباشد، انجام شود تا بعداً ادعاهای دروغی علیه بازجو مطرح نشود. همچنین بازجویی از کودکان به‌گونه‌ای باشد که باعث ترس و آسیب روحی و روانی آنها نگردد.
برای مستند کردن اظهارات و اعترافات اولیه متهم یا مظنون توسط بازجو چه روشهایی وجود دارد؟
سپردن مطالب به حافظه و سپس در فرصت مناسبی آنها را مکتوب نماید؛ که این روش از جهت قطع نشدن رشته افکار بازجو و دقت کامل به گفتار طرف مقابل و عدم اختلال و گسیختگی در افکار متهم و جلوگیری از پریشانی و آشفتگی روحی وی خوب است، ممکن است در اثر طولانی شدن بازجویی، بازجو قسمت‌های مهمی از مطالب را فراموش کند و مکتوب ننماید.

یادداشت برداری؛ یعنی بازجو نکات مهم و قابل توجه اظهارات متهم را یادداشت نماید، در این روش، چون بازجو فقط نکات مهم را یادداشت می‌کند و نکات به ظاهر جزیی یادداشت نمی‌شود، چه بسا در همین نکات جزیی مسائل با اهمیتی نهفته باشد. از طرفی چون احتمال دارد بازجو حین یادداشت مطالب نتواند حواس خود را روی آنچه متهم می‌گوید، متمرکز نماید امکان دارد متوجه بعضی نکات مهم و با ارزش اظهارات وی نشود. در یادداشت برداری، متهمی که برای اعتراف دو دل و مردد است وقتی متوجه می‌گردد اظهاراتش ثبت می‌شود ممکن است از بیان حقایق و اعتراف امتناع ورزد.

حتی اگر قرار باشد شخص ثالث اظهارات متهم را یادداشت نماید به دلیل فوق و همچنین به خاطر حضور شخص ثالث احتمال دارد متهم به راحتی و آزادانه مطالب را بیان ننماید.

ضبط صدا یا صدا و تصویر، که بهترین وسیله مستندسازی بازجویی است؛ زیرا علاوه بر اینکه تمام جزییات مطالب مطرح شده ضبط می‌گردد، متهم بعداً نمی‌تواند ادعا کند با تهدید و اکراه از وی اعتراف گرفته شده است. در مورد ضبط صدا و تصویر دو نکته حائز اهمیت است:
اول این که ضبط صدا و تصویر غیرمحسوس باشد تا متهم هنگام بیان مطالب از اینکه صدا و تصویرش ضبط می‌گردد نگران نشود و از بیان حقایق خودداری نکند.

دوم اینکه صدا و تصویر ضبط شده از نظر فنی قابل اثبات و از نظر حقوقی قابل استفاده باشد.
محمدحسین پرکره