شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۶
محمدحسین فلاح تفتی

زرویی نصرآباد؛ شهیر اما غریب!

مراسم بزرگداشت شاعر شهیر کشورمان ابوالفضل زرویی نصرآباد، امروز جمعه در موطنش، دهستان نصر آباد تفت برگزار شد.
کد خبر : ۴۴۳۰۳۳

یکی از سخنرانان این مراسم در بخشی از سخنان خود از اینکه این شاعر توانمند در استان یزد ، ناشناخته مانده بود و بخش قابل توجهی از استان یزد، او را نمیشناختند ابراز تاسف کرد.
به گزارش ایرنا وی پیشنهاد داد مراسمی در خور این شاعر طنزپرداز در مرکز استان هم برگزار شود، حلقه مفقوده ای که بخش فرهنگ و هنر استان از آن غافل مانده است.
زرویی نصراباد، شاعری طنز پرداز و نویسنده ای توانمند بود که اثار بسیار زیبا و دلنشینی از خود بر جای گذاشت، در نشریات مختلفی فعالیت کرد و اشعارش در بسیاری از نشریات و محافل نقل شد.
وی اصالتا اهل دهستان نصراباد تفت در استان یزد بود، شاعری که خیلی ها پس از فوتش، نام او را شنیدند و از اینکه دیگر در میان ما نیست حسرت خوردند!.
این قصه بسیاری از بزرگان ادبیات این سرزمین است که حتی در میان هموطنان خود هم ناآشنا می مانند تا زمانی که چهره در نقاب خاک کشند.
لازم است مسوولان فرهنگی و هنری استان و بویژه فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی، آموزش و پرورش و همچنین مجموعه شاعران و نویسندگان استان یزد با حمایت استانداری استان، مراسمی در خور این شاعر طنز پرداز در مرکز استان برگزار کنند.
همچنین ضروری است آثار این شاعر توانا، بیشتر از آنچه الان هست به جوانان و مردم استان شناسانده شود.
آیین بزرگداشت او امروز در مسجد جامع نصراباد تفت برگزار شد اما این کافی نیست، باید مراسمی شایسته در مرکز استان هم برگزار و نام یکی از خیابانها یا میادین شهر یزد و تفت هم به نام این شاعر متعهد و متبحر، زینت داده شود.
ابوالفضل زرویی نصرآباد که از نسل طنزنویسان مجله گل آقا بود، عصر روز شنبه، دهم آذرماه دار فانی را وداع گفت.
این شاعر حدود 50 ساله که آثار بسیاری در کارنامه ادبی خود دارد، یکی از تاثیرگذارترین استادان طنزنویسی در ایران محسوب می شود، وی به دلیل عارضه قلبی و برای دور ماندن از شرایط آلودگی تهران، چند سالی در منطقه احمدآباد مستوفی ساکن بود.
نام برخی از آثار این شاعر عبارت است از: مجموعه با معرفت‌ها ، بزن قدش، آش آلو، پیقولاد، تراژدی شاعر و اتوبوس، پاره ترین قسمت دنیا، شباخندگان، شبانه، سر به... سر، راز سر دیوار، سبز نای عاطفه دلخواه، حرف آباد، چیستان، آثار باستانی، ظهر است ساقیا، کار نیکو کردن، از پر کردن است، کبود چشم من، علت العلل، نامه‌های مرد ذلیل، ما روزهای جمعه تعطیلیم، در بدرقه دوستم قیصر امین پور، چشمان تو، ویرانه های تخت جمشیدند، تقدیم به همه مادران و مادر خودم که نزد حضرت دوست است، صبحگاه واقعه