پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۴ مهر ۱۳۹۷ - ۰۷:۳۶

امید درمانی؛ حرف درست روحانی

امید درمانی؛ حرف درست روحانی
تصور کنید ملت ما دشمن را مانند برخی تکنوکرات‌ها یا تحلیل‌گران و تئوری‌پردازان، بزرگ می‌داشت؛ آیا می‌توانست طومار رژیم پهلوی به عنوان ژاندارم آمریکا در منطقه را در هم پیچد و بساط نفوذ و سلطه ایالات متحده را به هم ریزد؟ می‌توانست با دست خالی از توپخانه و موشک و هواپیمای به روز، در مقابل لشکر ۳۰ ملیتی صدام سینه سپر کند؟
کد خبر : ۴۳۵۷۱۹

روانشناسان و روانپزشکان برای تشخیص «معلولیت ذهنی» در افراد، قاعده و معیار روشنی دارند. معیار آن‌ها درباره کم توانی یا ناتوانی ذهنی، «نقص در عملکرد ذهنی، مثل استدلال، حل مسئله، برنامه‌ریزی، تفکر انتزاعی، قضاوت، یادگیری تحصیلی و یادگیری از تجربه» است. معلولیت روحی-روانی به مراتب ناتوان‌کننده‌تر از معلولیت جسمی و ذهنی است. فرد در اینجا با وجود همه ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها، مانند افراد ناتوان و محروم از «قدرت استدلال و حل مسئله و برنامه‌ریزی و تجربه اندوزی و عبرت آموزی» رفتار می‌کند. کشور بزرگ ما به برکت انقلاب اسلامی، دارای ظرفیت‌های کم نظیری شده که هرگاه درست به خدمت گرفته شده، معجزه‌های خیره‌کننده‌ای را رقم زده است.

درعین حال بخش بزرگی از همین ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها، معطل قفل شدگی ذهنی برخی مدیران است. خود تحریمی و خودزنی از همین جا آغاز می‌شود.
۱- تصور کنید ملت ما دشمن را مانند برخی تکنوکرات‌ها یا تحلیل‌گران و تئوری‌پردازان، بزرگ می‌داشت؛ آیا می‌توانست طومار رژیم پهلوی به عنوان ژاندارم آمریکا در منطقه را در هم پیچد و بساط نفوذ و سلطه ایالات متحده را به هم ریزد؟ می‌توانست با دست خالی از توپخانه و موشک و هواپیمای به روز، در مقابل لشکر ۳۰ ملیتی صدام سینه سپر کند؟ می‌توانست در حالی که سیم خاردار را هم تحریم و دریغ می‌کردند، ماهواره به فضا بفرستد و موشک دوربرد نقطه زن بسازد و در فناوری نانو و سلول‌های بنیادی و هسته‌ای و موشکی تا آنجا پیش رود که اهل فن اروپایی و آمریکایی یا صهیونیستی را به اظهار شگفتی وادارد؟ با معلولیت روحی و روانی می‌شد حتی به دامنه یکی از این قله‌ها رسید؛ چه رسد به خود قله‌ها؟! همه آن‌ها که داعیه نظریه پردازی و سیاستمداری و مدیریت دارند، باید قبل از هر چیز، واجد حداقل قدرت روحی و احساس توانمندی در تراز همین ملت-نظام و نوزایی تمدنی آن باشند؛ و گرنه حق پیشاهنگی و نسخه پیچی ندارند.
۲- از مصادیق ناتوانی و معلولیت روحی، فقدان قدرت تجربه اندوزی و عبرت آموزی است. نگون بختی از سر و کول کسانی بالا می‌رود که خود را از تجربه‌ها محروم کنند؛ نوعی خودتحریمی و خودمحرومی! امیرمؤمنان علیه‌السلام در نامه ۷۸ نهج‌البلاغه، مرز دقیقی را میان بدبختی و نیکبختی ترسیم می‌کنند؛ آنجا که پای «مذاکره و تعامل با دشمن» در میان است. ابوموسی حین مذاکرات حکمیت در جنگ صفین (دومه‌ًْالجندل) نامه‌ای فرستاد و امام در پاسخی عتاب آمیز نوشت «أِنّ الشّقی من حُرِمَ نفع ما اوتی من العقل و التجربهًْ. همانا بدبخت کسی است که از سود عقل و تجربه داده شده به او محروم بماند». براستی ابراز ندامت ابوموسی‌اشعری پس از آشکار شدن عملیات فریب دشمن، چه سودی برای جبهه حق داشت؟
۳- از نشانه‌های کم توانی روحی بلکه بیماری و آسیب‌دیدگی آن، «حسن ظن به دشمن» پس از صلح است. حتی اگر دشمن صلح عادلانه را پذیرفت، نباید به دیده خوش خیالی به او نگریست. امیر مومنان (ع) در عهدنامه معروف، بعد از آنکه مالک را سفارش به پذیرش صلح شرافت‌مندانه می‌کند، می‌فرماید: «و لکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه فان العدوربما قارب لیتغفل فخذ بالحزم واتّهم فی ذلک حسن الظن. به طور مطلق، از دشمنت پس از صلح برحذر باش، چرا که بسا دشمن نزدیک می‌شود تا غافلگیر سازد؛ بنابراین احتیاط را به کار بگیر و در این مورد حسن ظن و خوش بینی را متهم کن!». به یک معنا، اگر کسی در چنین موقعیتی جانب احتیاط را واگذاشت و به دشمن حسن‌ظن نشان داد، خود را در موضع اتهام قرار داده است. یا به برداشت دیگر، اگر مشاوران و اطرافیان در چنین موقعیتی، تصمیم گیران را دعوت به حسن ظن نسبت به دشمن کردند، در موضع اتهام هستند؛ دست کم اتهام کم عقلی، اگر پای نفوذ و دستکاری محاسبات در میان نباشد.
۴- کسی که می‌گوید آمریکا ظرف پنج دقیقه می‌تواند تمام توان نظامی ما را نابود کند، از توان روحی لازم برخوردار نیست؛ همچنانکه اگر در فلان لابی آمریکایی به طرف مقابل بفهماند جریان متبوع وی در انتخابات، به توافق (به هرقیمت و با هر سرهم بندی) نیازمند است. دلالت بر توانمندی ذهنی و روحی نمی‌کند که یک مدیر در توجیه ضرورت قبول مطالبات بی‌پایان دشمن بگوید «می خواهیم بهانه‌های بعدی را از دست آمریکا بگیریم». مگر بهانه‌های آمریکا تمامی دارد؟ این چه معیاری است که چند وقت یک بار امتیاز بدهیم تا مثلا بهانه را از آن‌ها بگیریم؟ بهانه هسته‌ای تمام نشده، بهانه‌های موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران و حقوق بشر و حمایت از تروریسم را کوک کردند. ما در سوریه و عراق با بدنام‌ترین تروریست‌های جهان جنگیدیم، اما در فهرست ادعایی آمریکا و اروپا درباره حامیان تروریسم و تامین مالی آن‌ها قرار داریم. اگر آمریکا با همین موضع که «می‌خواهیم بهانه را از آمریکا بگیریم»، بدعادت و وحشی‌تر شد، چه باید کرد؟ آیا بدین ترتیب، هزینه و خسارت‌های بزرگ برای کشور تدارک نکرده‌ایم؟! حد یقف این تنازل و انفعال کجاست؟ چرا پس از این همه انفعال می‌گویند «تضمین نمی‌دهیم مشکلات اقتصادی حل شود»؟ این ادبیات، نشانه قدرت روحی و ذهنی است یا به تعبیر امیر مومنان (ع) حاصل حسن ظن ومعامله با شیطان است: «فباع الیقین بشکه. یقین و اطمینان را فروخت و تردید و شک را خرید».
۵- سپاه پاسداران، پیشگام‌ترین ارتش دنیا در مبارزه با تروریسم است، اما جزو تحریم شدگان آمریکا و برخی دول اروپایی است. حتی وزارت دفاع و اطلاعات و ارشاد دولت نیز در فهرست‌های سیاه قرار دارند. لابد برای گرفتن بهانه بود که بخشنامه کردند بانک‌های داخلی با افراد و نهاد‌های حاضر در فهرست تحریم‌های وزارت خارجه و خزانه‌داری آمریکا همکاری نکنند! فرانسه به تازگی بخشی از اموال ایران را با این بهانه که متعلق به وزارت اطلاعات دولت روحانی است، بلوکه کرد. کدام بهانه را از چه کسانی می‌خواهیم بگیریم؟ از میزبانان سازمان‌های تروریستی مانند منافقین که چند دیپلمات ایرانی را اخراج و یکی را سلب مصونیت دیپلماتیک کرده و مورد بازجویی و شکنجه قرار داده‌اند؟ می‌خواهند از آمریکایی حربه حمایت از تروریسم را بگیرند که همزمان با سفر آقای روحانی، مجوز برگزاری نشست با شعار براندازی رابه گروهک تروریستی منافقین در نیویورک داد و نیرو‌های خود را در سه مایلی مقرّ سران داعش مستقر کرده است؟ چرا خودمان را گول بزنیم؟
۶- این دلالت بر احتیاط و تدبیر نمی‌کند که بگویند «دولت‌های اروپایی همه پشت سر ایران هستند. یکی از نخست‌وزیران اروپایی در نیویورک می‌گفت: اگر پنج سال پیش به من می‌گفتند روزی اتحادیه اروپا در برابر آمریکا و پشت ایران قرار می‌گیرد، می‌گفتم این از محالات تاریخ است». واقعا اروپا پشت سر ایران و مقابل آمریکا ایستاده است؟! یعنی شرکت‌های توتال، زیمنس، ایرباس، پژو، انی، مرسک، پی‌جی‌نیگ، آلیانتس، ساگا، آلیانز، تورم، لویدز، دی زد و... به همکاری با ایران پایان نداده‌اند؟ یا اروپایی‌ها به خاطر نقض برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ توسط آمریکا، قطعنامه اعتراضی به شورای امنیت برده‌اند؟! اگرنخست‌وزیر انگلیس چنان اظهار نظر فریبنده‌ای در اتاق دربسته کرده، باید از آقای ظریف و سفیرمان در انگلیس بپرسیم اینکه گفتند حتی یک حساب بانکی در لندن نمی‌توانند باز کنند، حالا می‌توانند؟! یا اینکه رئیس‌جمهور فرانسه بر‌اشتراک راهبردی با آمریکا مقابل ایران تاکید می‌کند و می‌گوید «دو بار درباره]ادعای دروغ تلاش برای بمب‌گذاری در پاریس مستقیما از روحانی خواستار توضیحات کامل شده‌ام»، نشانه ایستادن آن‌ها پشت ماست یا دوشادوش آمریکا؟ چطور است که آمریکا و فرانسه به فاصله چند ماه به گروهک ورشکسته تروریستی، اجازه برگزاری نشست با عنوان براندازی دادند؟
۷-دولتمردان غیور و شجاع با قبیل ادبیات صریح ریچارد هاویت (تهیه‌کننده انگلیسی سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران) چه باید بکنند که آبان ۹۵ در گفتگو با وبسایت پارلمان اروپا تاکید کرد: «توافق هسته‌ای، یک نقطه عطف بود؛ هر چند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوق بشر حل نشده است... ما باید دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا را در تهران افتتاح کنیم و گفتگو درباره حقوق بشر در ایران را از سر بگیریم. نیرو‌هایی در داخل ایران، در حال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود. اکنون اروپا در ایران نفوذ دارد، ولی آمریکا از این نفوذ برخوردار نیست. ما می‌خواهیم از این اهرم استفاده کنیم و به جنگ در سوریه و یمن پایان دهیم و به سوی ساختار جدید امنیتی در خاورمیانه حرکت کنیم». آیا از قبیل: این سخنان می‌توان همراهی اروپا با ایران را نتیجه گرفت؟ با کدام دستگاه منطقی؟
۸- کدام انسان رشیدی در حالی که آماده پنجه در انداختن مذاکراتی با دشمن می‌شود، با صدای بلند می‌گوید «خزانه خالی است»؟! و بدین ترتیب - برخلاف واقعیات- تیم خودی را از قدرت چانه زنی و مذاکرات برابر، محروم می‌کند؟ جز این است که بدین ترتیب، جنگ مذاکراتی، آغاز نشده مغلوبه شد و به توافقی نامتوازن انجامید؟ مهر ۹۲ مقارن با همین اظهارات، وبسایت رادیو فرانسه نوشت «ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند. بر پایه این جمع‌بندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر می‌کند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد»! ۳ سال بعد وزیر خارجه فرانسه در سفارت کشور متبوعش مورد اعتراض تجار فرانسوی قرار گرفت که آیا مانور نظامی مشترک شما با آمریکا و انگلیس و سعودی در خلیج‌فارس، موجب از دست رفتن منافع ما نمی‌شود؟ ژان مارک آیرو پاسخ داد «خیر، هیچ نگرانی ندارم. مقامات آن‌ها در هیچ یک از جلسات برنامه‌ریزی برای سفر در تهران و پاریس، به مانور معترض نشدند. دولت آن‌ها به این سفر‌ها احتیاج دارد و مطمئنم که هیچ اعتراضی در جلسات فردا نخواهیم شنید»! ما محتاج بودیم یا فرانسه بحران زده و غرق در رکود اقتصادی؟ اگر آن روز آقای عراقچی یا آقای ظریف به دهان این فرانسوی بی‌سر و پا می‌زدند، شاهد وقاحت‌های امروز دولت فرانسه بودیم؟ (در آستانه سفر وزیر خارجه بعدی فرانسه به تهران، ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران، تیتر «ماموریت اوبامای فرانسوی» را بر صفحه اول خود نشاند و آرمان، دیگرروزنامه نزدیک به کارگزاران تیتر زد؛ «لودریان، میزبان ظریف در تهران»! این همان فرانسه‌ای بود که بیشتر از آمریکا، در مذاکرات هسته‌ای بهانه‌جویی می‌کرد).
۹- آقای روحانی در دانشگاه تهران گفت: «برخی می‌گویند گفتار درمانی نکنید، ما هم قبول داریم که گفتار درمانی مفید نیست، اما امید درمانی لازم و مفید است، ما در جامعه نیاز به امید داریم». واقعیت این است که امید درمانی اولا و اصالتا، نیاز برخی دولتمردان است. امید درمانی، بخش مهمی از توان بخشی است. اما بدون یاس از شیاطین، امید راستین حاصل نمی‌شود. «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَه‌ًْالْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَالله سَمِیعٌ عَلِیمٌ». شیاطین و عوامل آن‌ها هستند که روح ترس و یأس و فشلی را تزریق می‌کنند تا مجبور به گشودن مشت خود نشوند. «اِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ».
محمد ایمانی

منبع: کیهان