ساعت۱۹:۲۰ شامگاه چهارشنبه ۴مهرماه امسال مأموران کلانتری۱۴۰باغ فیض با تماس تلفنی شهروندی از حادثه اسیدپاشی روی پدر و پسری با خبر و راهی محل شدند. مأموران در محل حادثه که ابتدای خیابان امیر ابراهیمی روبهروی بوستان کاج حوالی محله باغفیض دریافتند لحظاتی قبل پسر جوانی به نام جمشید با پسر ۱۶سالهای به نام شاهین و پدرش احمد درگیر شده که در جریان آن علاوه بر زخمی کردن پدر با چاقو روی او و پسر ۱۶سالهاش هم مایع اسیدی پاشیده است. بررسیهای بعدی هم حکایت از این داشت عامل اسیدپاشی در این درگیری هم با اسید از ناحیه دستها و شکم دچار سوختگی شده و همچنین با چاقوی خودش اقدام به خودزنی هم کرده است.
به گزارش جوان پس از این مأموران برای بررسی بیشتر راهی بیمارستان شدند تا از عامل اسیدپاشی و پدر و پسر مجروح تحقیق کنند.
یکی از بستگان نزدیک شاهین به مأموران گفت: شاهین و جمشید هر دو در یک باشگاه با هم ورزش میکنند و همین موضوع باعث دوستی آنها شده بود. آنها با هم ارتباط داشتند تا اینکه پدر شاهین متوجه میشود جمشید پسر خلافکاری است. او همچنین فهمیده بود که او برای شاهین از طریق تلگرام فیلمهای غیراخلاقی به اشتراک میگذارد به همین دلیل از جمشید میخواهد که ارتباطش را با پسرش قطع کند، اما جمشید ارتباطش را قطع نکرده بود که پدر شاهین با او درگیر میشود و برای آخرین بار به او تذکر میدهد تا اینکه روز حادثه احمد وقتی از محل کار به خانهاش بر میگردد جمشید را داخل پارک جلوی خانهشان میبیند که در حال پرسه زدن است. از آنجایی که شاهین بیرون از خانه بوده احمد بهدنبال پسرش میرود تا او را به خانه بیاورد که با جمشید روبهرو نشود که در نزدیکی خانه جمشید در حالی که ظرفی در دست داشته به پدر و پسر نزدیک میشود و مایع اسیدی داخل آن را روی آنها میپاشد و در ادامه احمد را با چاقو زخمی میکند و در پایان هم اقدام به خودزنی میکند.
پس از آن مأموران از جمشید تحقیق کردند.
وی در بازجوییها به اسیدپاشی و زخمی کردن پدر و پسر اعتراف کرد و گفت: زمانی که پدر دوستم مانع ارتباط من و پسرش شد تصمیم گرفتم روی آنها اسید بپاشم.
صبح دیروز متهم در حالی که از ناحیه دو دست و شکم و پا دچار سوختگی با مایع اسیدی شده بود برای بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شد. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفتگو با متهم
چند سال داری؟
۱۹ سال.
به چه کاری مشغولی؟
محصلم، دبیرستان درس میخوانم.
چطوری با شاهین آشنا شدی؟
۸ ماه قبل از حادثه در باشگاه ورزشی در منطقه خانیآباد در جنوب تهران با هم آشنا شدیم.
شاهین در محل شما باشگاه میآمد؟
نه، من اهل اسلامشهر هستم و شاهین هم در محله باغ فیض زندگی میکند.
چه شد که با شاهین اختلاف پیدا کردی؟
من و او دوست صمیمی بودیم به طوریکه من به خانهشان میرفتم و حتی چند باری با خانواده آنها برای تفریح به شمال هم رفتیم تا اینکه پدرش از من کینه گرفت و خواست من ارتباطم را با پسرش قطع کنم.
چرا؟
میگفت: من خلافکار هستم. در صورتی که من خلافکار نیستم. او حتی مرا تهدید کرد که به باشگاه هم نروم.
چرا روی آنها اسیدپاشیدی؟
آن روز از اسلامشهر به در خانه آنها رفتم تا با او حرف بزنم که پدرش آمد و با هم درگیر شدیم که در جریان درگیری متوجه نشدم چه کسی مایع اسیدی روی ما پاشید.
یعنی شاهین و پدرش اسیدپاشیدند؟
نه.
شما قبلاً به اسیدپاشی اعتراف کرده بودی و حتی گفته بودی مایع اسیدی را از کجا تهیه کردی؟
(سکوت میکند.)