جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۷:۴۵

بازگشت نفتی‌ها به چین از موضع ضعیف‌تر!

بازگشت نفتی‌ها به چین از موضع ضعیف‌تر!
بی‌توجهی مطلق دولت به موضوع راهبرد‌های اقتصادی – انرژی و «جزیره‌ای» عمل‌کردن دستگاه‌های دولتی در این باره، حالا تبدیل به یک پاشنه آشیل شده است که با امتیازدهی‌های مقطعی در حال مخفی‌شدن است.
کد خبر : ۴۳۰۲۹۹

 اقتصاد ایران وابستگی عجیبی به صادرات نفت و انرژی دارد، مانند اقتصاد عربستان و سایر کشور‌های نفتی که منبع عظیم درآمد‌های خود را از نفت دارند. وضعیت امروز بازار‌های نفتی که با مازاد عرضه مواجه شدند، نیز امنیت انرژی را به سود کشور‌های مصرف‌کننده تمام کرده‌است و بر همین اساس، این مصرف‌کنندگان هستند که قدرت چانه‌زنی بیشتری برای انعقاد قرارداد‌های معاملاتی دارند. بیش از دو دهه از قدرت بلامنازع کشور‌های صادرکننده نفت در بازار می‌گذرد، کشور‌هایی که مصرف‌کنندگان را در ید اختیار خود داشتند و با تحمیل خواسته‌های خود به آنها، یگانه «سود‌کننده» معامله بودند. امروزه وضعیت کاملاً متفاوت شده‌است، مصرف‌کنندگان در پله‌ای بالاتر از خریدار قرار می‌گیرند و شرایط خود را به تولیدکنندگان دیکته می‌کنند که بر این اساس، شرایط معاملات نفتی و مبادلات به کلی تغییر کرده‌است.

 به گزارش «جوان»،کشور‌های مصرف‌کننده که عمدتاً دارای اقتصاد‌های توسعه‌یافته و صنایعی پویا هستند، راهبرد‌های مختلفی را برای خود تدوین کرده‌اند که انرژی نقش عمده‌ای در آن دارد، مانند چین که با ظرفیت پالایشی ۱۴ میلیون بشکه در روز، قرارداد‌های متفاوت و چند بعدی را با فروشندگان نفت امضا می‌کند.

چینی‌ها فراموش‌شدگان ایران

چین می‌خواهد به قدرت نخست اقتصادی جهان تبدیل شود؛ آن‌ها برنامه ویژه‌ای را برای تحقق این هدف عملیاتی کرده‌اند که مهم‌ترین رکن آن، انرژی است. رویکرد نخست پکن تأمین درازمدت انرژی است؛ به همین خاطر در عراق حضور فعالی دارد و دامنه سرمایه‌گذاری‌های نفتی خود را حتی به امریکای مرکزی و امریکای جنوبی توسعه داده است.

در چنین شرایطی است که عربستان برای حفظ بازار خود در چین، به سوی سرمایه‌گذاری پالایشی حرکت می‌کند و امارات هم قرارداد‌های جذابی را با شرکت‌های چینی منعقد کرده‌است. عراق هم به عنوان یکی از منابع اصلی تأمین‌کننده نفت چین به‌شدت در دایره تمرکز چینی‌ها قرار گرفته است، اما ایران همچنان بی‌توجه به تغییرات گسترده در راهبرد‌های انرژی جهان، مشخص نمی‌کند چه مسیری را برای آینده در نظر گرفته است!

پکن بیش از یک دهه است که به دنبال تقویت نظامی در حوزه انرژی است تا با استفاده از سرمایه‌گذاری خارجی و ایجاد موقعیت‌های سرمایه‌گذاری برای شرکت‌های چینی، امنیت انرژی خود را تأمین کند. به همین دلیل است که دو شرکت ساینوپک و سی ان پی سی در کمتر از ۲۰ سال توانستند به دو شرکت بزرگ نفتی جهان تبدیل شوند و پروژه‌های بزرگی را در سراسر جهان اجرایی کنند. در واقع چین به دنبال آن است که اولاً با قدرت مالی که در اختیار دارد، به سوی انعقاد قرارداد‌های سرمایه‌گذاری با اپراتوری شرکت‌های چینی قدم بر دارد و در مرحله بعد، با تأمین نفت مورد نیازش از محل سرمایه‌گذاری خود، سوخت موتور متحرک رشد اقتصادی خود را تأمین کند.

در روز‌های نه‌چندان دور، چنین رویکردی دنبال شد و قرارداد توسعه سه میدان بزرگ آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یادآوران به دو شرکت ساینوپک و سی ان پی سی واگذار شد، درست در روز‌هایی که شرکت‌های غربی ایران را ترک کرده بودند. گرچه این تنها راهکار ایران برای توسعه میادین بزرگ خود در غرب کارون بود، اما این نیاز دقیقاً با راهبرد‌های کلان انرژی چین همخوانی داشت و در اوج تحریم ها، این شرکت میادین آزادگان شمالی و یادآوران را توسعه داد، اما در آزادگان جنوبی کار را متوقف کرد.

آغاز چینی‌زدایی!

در دولت یازدهم، وزیر نفت تصمیم گرفت شرکت سی ان پی سی را بدون در نظر‌گرفتن مراحل قراردادی از پروژه آزادگان جنوبی خلع ید کند تا این شرکت بتواند طلب یک میلیارد دلاری را روی میز ایران بگذارد. این بزرگ‌ترین اشتباهی بود که از وزارت نفت سر زد و در مرحله بعد برای تکمیل این خطای راهبردی، به شرکت‌های چینی اعلام کرد که برای توسعه فاز دوم میادین نفتی آزادگان شمالی و یادآوران با ذخیره بیش از ۵۰ میلیارد بشکه، باید در مناقصه شرکت کنند که برخلاف تعهدی بود که میان دو شرکت بنا نهاده شده بود.
وزارت نفت دلیل بر هم زدن توافق‌های گذشته را «برجام» دانست و اعلام کرد با حضور شرکت‌های بزرگ نفتی مانند توتال، شل، اینپکس، بی‌پی، استات اویل و... دیگر نیازی به چینی‌ها نیست. آسمان به قدری ابری شد که مدیران وزارت نفت گاه و بیگاه با بیان نقاط ضعف کار شرکت‌های چینی، برای غربی‌ها «سفره خیالی» پهن می‌کردند، اما با کناره‌گیری شرکت‌های غربی از این پروژه‌ها حتی در زمان حیات برجام، وزارت نفت مواضع خود را تلطیف کرد.
وزارت نفت توسط شرکت‌هایی که قرار بود، فرشته نجات صنعت نفت باشند، رها شد تا همه نگاه وزیرنفت به چینی‌ها باشد، اما این‌بار چینی‌ها رقم‌های بیشتری را برای ادامه کار اعلام می‌کنند به لطف عدم نگاه استراتژیکی که برخی وفاداران زنگنه، بر وجودش تأکید دارند.
مقصر کیست؟
عدم توازن میان بلوک شرق و غرب و تصمیمات هیجانی و احساسی با برچسب میهن‌پرستی، برون‌داد مدیریت اقتصاد و سیاست خارجی ایران است. مهم‌ترین دلیل بروز چنین وضعیتی، خودبرتر‌بینی افرادی است که سمت‌های مهمی را در اختیار دارند و بدون توجه به تغییر پازل اقتصادی جهان، تحولات ژئوپلتیکی و راهبرد‌های نوین منطقه‌ای، همچنان در دو دهه پیش سیر می‌کنند و با برداشت‌های سطحی و عجیب، تفکرات شخصی خود را بر آینده کشور «منکوب» می‌کنند.

در شرایطی که تحریم‌های جدید در راه است، شاهد نوعی از سردرگمی و عدم استراتژی در بدنه اقتصادی دولت هستیم که هنوز نتوانسته است خود را با تغییر شرایط وفق دهد. تصمیم‌گیران هنوز معتقدند در حوزه فروش نفت، دست بالا را دارند در شرایطی که در زمین بازی معامله نفت، همه‌چیز تغییر کرده و به یمن ارائه تخفیف در محموله‌ها، نمی‌توان به تثبیت بازار نفت دلخوش کرد.

زیبنده نظام فکری و تصمیم‌گیری نظام نیست که با تغییر یک وزیر، سیاست‌های کلی کشور دچار تغییراتی شود که منافع ملی را تحت‌تأثیر خود قرار دهد و شرایطی را رقم بزند که امروز تنها ضررکننده آن، جمهوری اسلامی ایران است. طی چند سال گذشته، چینی‌ها نقشه راه خود را با سرعت بیشتری به پیش برده‌اند و در این مسیر، کشور‌های مهمی به آن پیوسته‌اند، از عربستان و کویت و امارات و عراق گرفته تا کشور‌های امریکای جنوبی، اما در ایران، دستگاه‌های اجرایی هر یک راه خود را می‌روند و بر اساس منویات خود، تصمیم‌گیری می‌کنند.

عجیب‌تر آنکه هر یک از مدیران ارشد اقتصادی کشور، خود را یک مدیر «استراتژیک» می‌دانند که با تصمیمات بزرگی که امضا می‌کنند، خدمت بزرگی به کشور می‌کنند. شلختگی عجیبی در صحنه اقتصادی- بین‌المللی کشور وجود دارد و با جزیره‌ای عمل کردن دستگاه‌های مختلف و عدم قدرت وزارت امور خارجه در هماهنگ کردن دستگاه‌ها برای حرکت در ریل کلان، طبیعی است که هر وزیری راه خود را در پیش بگیرد بدون توجه به سیاست‌های مهمی که در اثر تعییرات محیطی- بین‌المللی ایجاد شده‌است.