روز سهشنبه 13 شهریور خبر آمد که محمدحسین آقاسی (وکیل مدافع محمدرضا شجریان) از رد شدن شکایت موکلش از صداوسیما خبر داده است. او اعلام کرده که دادگاه، شکایت شجریان مبنی بر پخش بدون مجوز آثارش را در صداوسیما رد کرده و گفته انتشار این آثار در رسانه ملی موجب شهرت شجریان شده است.
به گزارش ایلنا حمیدرضا نوربخش (مدیرعامل خانه موسیقی) اما این استدلال را عجیب تلقی کرده و گفت: این استدلال عجیب و غریب است و باید از صداوسیما پرسید مگر امروزه ساز و کار سایر تلویزیونهای دنیا چگونه است؟! مگر شما بابت پر کردن هر ثانیه آنتنتان هزینه نمیکنید؟! مگر برای برنامههای مختلف پول نمیدهید و مگر بابت همین هزینههایتان، بودجه نمیگیرید؟! مگر نمیگویید بابت هر ثانیه هر برنامه، به سازندگانش فلان مبلغ میدهیم پس چطور میشود که نوبت به موسیقی که میرسد این حق را به خودتان میدهید که به آثار هنرمندان چوب حراج بزنید و استفاده از آنها را حق خود بدانید و افزون بر آن، گمان کنید که در حق این هنرمندان لطف هم کردهاید؟!
نوربخش و شجریان
دبیر دورههای سی و یکم، سی و دوم و سی و سوم موسیقی فجر ادامه داد: صداوسیمای بعد از انقلاب به هیچ عنوان در شهرت شجریان نقشی نداشته! استاد شجریان حداقل 10، 12 سال قبل از انقلاب، هنرمندی فعال و چهره شناخته شده موسیقی بودند و در جایگاه بسیار ممتازی هم قرار داشتند و اتفاقا بعد از انقلاب همین دوستان به عنوان یک هنرمند شناخته شده و نه یک هنرمند گمنام از ایشان خواستند که بیاید «ربنا» را بخواند و اصلا و ابدا به این صورت نبود که اینها بخواهند مشهورش کنند! و استاد شجریان هنرمند شاخص و شناخته شدهای بودند.
نوربخش تصریح کرد: امیدواریم صداوسیما به ساز و کاری که در همه دنیا معمول است تن دهد و بداند که چنین تفسیر اشتباه و چنین بدعتی را میتوان در مورد هر چیزی به کار برد! شما در مورد پخش بازیهای فوتبال هم میتوانید همین را بگویید و اعلام کنید که ما بازیهایتان را پخش کردهایم و باعث شهرتتان شدهایم، پس نباید حق پخش پرداخت کنیم! شما باید حق و حقوق آدمها را بدهید همانطور که به موقعاش از آنها پول میگیرید. صداوسیما مگر بابت هر ثانیه آگهیهای بازرگانی پول نمیگیرد؟! مگر بودجه نمیگیرد و مگر استدلالش این نیست که رسانه برای هر ثانیه تولید برنامه باید هزینه کند؟! خب! پرداخت حق و حقوق هنرمندان هم جزوی از هزینههای صداوسیماست! آیا باقی رسانههای دنیا هم چنین استدلالی میکنند و میگویند بابت اینکه با پخش آثارتان از فلان رسانه مشهور شدهاید، نباید پول بگیرید؟! این استدلال ابدا پذیرفته شده نیست و در پاسخ هر اعتراضی میتوان مطرحش کرد! و از این به بعد هر کسی بگوید من نمیخواستم فلان اثرم پخش شود، میشود در جوابش گفت در عوض مشهور شدهای و ضرر و زیانی هم نکردهای! بقیه عالم چه کار میکنند، میگویند ما به شما ضرر نزدهایم و مشهورتان کردهایم پس پول نمیدهیم؟!
او درباره واکنش خانه موسیقی به عنوان یک نهاد صنفی به این موضعگیری گفت: ما در خانه موسیقی، در کمپینی که یکی، دو سال پیش تشکیل دادیم از خیلی از هنرمندان وکالت گرفتیم تا بتوانیم تحت عنوان دفاع از حقوق آنها، با صداوسیما و سایر مراکز و نهادها مذاکره کنیم. ما نمیتوانیم راسا اقدام کنیم و هنرمندانی که شکایت دارند اگر میخواهند میتوانند به ما وکالت دهند تا خانه موسیقی به عنوان وکیل رسمی از سوی آنها پیگیر حقوقشان شود. چنین امکانی در خانه موسیقی فراهم است و بخش حقوقی ما از این آمادگی برخوردار است که این موضوع را به نمایندگی از طرف هنرمندان پیگیری کند.
خواننده آلبوم «در آتش آوازها» توضیح داد: موسیقیای که در آسانسور پخش میشود، موسیقیای که در رستورانها پخش میشود، موسیقیای که در پارکها پخش میشود، موسیقیای که در متروها پخش میشود و... تمام اینها مشمول قانون کپی رایت است، این یعنی اثر هنرمند را نمیتوان بدون اجازهاش پخش کرد! در تمام دنیا، بابت همه اینها پول پرداخت میشود و اگر همه بخواهند چنین تفسیری کنند چه میشود؟! اگر این گونه باشد در مورد فضای مجازی هم میتوان همین استدلال را کرد! و هر کس پرسید شما چرا اثر مرا در فضای مجازی گذاشتهای؟! پاسخ داد میدانی چند تا لایک خورده است! مشهور شدهای دیگر! میدانی چند بار دانلود شده است؟! دمِ شما گرم! خیلی جالبید! دستتان هم درد نکند! باید تشکر هم کنیم!
او در پایان تاکید کرد: ما پیگیر این موضوع خواهیم بود و یکی از برنامههای جدی خانه پیگیری موضوع کپی رایت در مورد نهادهای مختلف و از جمله صداوسیماست.