پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۴

چرب زبانی مرد خواننده، زندگی زن جوان را سوزاند

چرب زبانی مرد خواننده، زندگی زن جوان را سوزاند
آن روزها وقتی خواستگارم ماجرای فعالیت خود در یکی از مراکز استانی صدا و سیما به عنوان خواننده را مطرح کرد دیگر ورق به کلی برگشت و پدرم به دیگر خواستگارانم پاسخ منفی داد چرا که معتقد بود کسی که در رسانه ای فعالیت دارد از هر نظر مورد تایید است و نیازی به تحقیق ندارد اما همین اعتقاد در حالی زندگی مرا به تباهی کشاند که ...
کد خبر : ۴۲۸۶۰۰

زن 28 ساله ای که برای احقاق حقوق خود به قانون پناه آورده بود در حالی که بیان می کرد در این زندگی تاریک هیچ روزنه ای از نور وجود ندارد به کارشناس اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: 18 ساله بودم که چندین خواستگار یکی پس از دیگری زنگ منزلمان را به صدا درآوردند اما در میان این خواستگاران، جوان خوش زبانی بود که فن بیان قوی داشت او در همان لحظه اول با هر کسی همکلام می شد او را مجذوب خودش می کرد به طوری که طرف مقابل ساکت می شد و تنها به حرف های او گوش می داد.

به گزارش خراسان «ایرج» طوری سخن می گفت که در نهایت شنونده بدون هیچ تاملی حرف هایش را می پذیرفت به همین دلیل وقتی با پدرم روبه رو شد و با ظاهری موجه از من خواستگاری کرد گویی پدرم را با سخنانش هیپنوتیزم کرده بود به گونه ای که پدرم شیفته او شد.

ایرج مدعی بود به عنوان خواننده در صدا و سیمای یکی از مراکز استان ها فعالیت دارد این جمله او شیفتگی پدرم را دو چندان کرد چرا که اعتقاد داشت او در جایی کار می کند که هر کسی را به راحتی استخدام نمی کنند پس تحقیق درباره این خواستگار درست نیست به همین دلیل پدرم به دیگر خواستگارانم پاسخ منفی داد و از من خواست تا نظرم را درباره ایرج بگویم من هم وقتی دیدم همه موافق این ازدواج هستند با خوشحالی پای سفره عقد نشستم و مدتی بعد زندگی مشترکم را با او شروع کردم اما در همان روزهای آغازین زندگی با ایرج متوجه تلفن های مخفی و رفتارهای مشکوک او شدم.

او مدام با زنان قرار و مدارهای پنهانی می گذاشت و رفتارهایش را این گونه توجیه می کرد که به خاطر هنرش با زنان متعددی ارتباط کاری دارد من هم اهمیتی به این ماجرا ندادم تا این که حدود دو سال بعد از ازدواج من زنی به در منزلمان آمد و ادعا کرد همسرم به بهانه ازدواج با او صد میلیون تومان از وی کلاهبرداری کرده است.
آن جا بود که متوجه شدم همسرم از دوران جوانی هزینه های زندگی اش را با اخاذی از زنان تامین می کرده است و پس از آن که زن ها می فهمیدند فریب چرب زبانی های او را خورده اند از او فاصله می گرفتند واز خیر پولشان می گذشتند.
همه این ها در حالی بود که بعد از انجام آزمایش های تخصصی پزشکی متوجه شدم به بیماری «اچ پی وی» مبتلا شده ام که به گفته پزشکان این بیماری از طریق ارتباطات جنسی منتقل می شود. حالا هم همسرم نه تنها این رفتارهای زشت خود را قبول نمی کند بلکه تهمت های ناروایی نیز به من می زند به همین دلیل دست به دامان قانون شده ام تا ...