تصور کنید، نمایش یک مجموعه طنز جذاب و استخوان دار در چنین شب هایی چقدر می تواند حال خوشی را برای بینندگان به ارمغان بیاورد و از التهابات روزانه شان بکاهد.
به گزارش جوان با چنین پیش فرضی و با مداقه بر سریال هایی که این شب ها روی آنتن شبکه های سیماست، به جرات می توان ادعا کرد که تلویزیون از زمانه عقب است و همچنان ساز خود را کوک می کند.
بیننده ای که در طول روز با مناسبات زندگی و الزامات معیشت دست و پنجه نرم کرده، شب هنگام و در موسم پخش سریال «پدر» باید به تماشای لحظات جانگداز کوچ ناباورانه حامد بنشیند، شاهد ناله های جانسوز مادرش و لرزیدن شانه های مردانه پدرش باشد.
و بر خروار خروار مصائب ویران شده بر سر لیلا نظاره کند، و غمخوار همه باشد و همدردی هم بکند، لابد. یا در مجموعه «دلدادگان» شاهد احوالات یک دختر با مشکلات روحی حاد باشد که قرار است یک مثلث عشقی و حواشی آن را حول خود شکل دهد.
به راستی آیا این سریال ها مناسب پخش در چنین شب هایی است؟ چقدر جای خالی یک مجموعه کمدی در این شب ها محسوس است. حتی تکرار چندباره سری های سریال «پایتخت» هم برای این شب ها مناسب تر به نظر می رسد تا ملودرام هایی به شدت تلخ و سیاه و مالامال از خیانت و پشت پا زدن و مثلث عشقی بی منطق و مردن و سوختن و متلاشی شدن و نپذیرفتن نوزاد چند روزه و سوز و گدازهای یک مادر و پدر و خواهر داغدار.
همین است که این شب ها بسیاری از بینندگان تلویزیون ترجیح می دهند تکرار سریال نه چندان خوب مهران مدیری «نقطه چین» را از آی فیلم ببینند تا مجموعه های دیگر شبکه ها را.
تلویزیون در مقام رسانه ای که متعلق به مردم است و برای آنها آثار نمایشی تولید و پخش می کند باید با نیازهای روز جامعه منطبق باشد و در بزنگاه های تاریخی، نقش و رسالت خود را به خوبی ایفا نماید. مردم این شب ها به دنبال آسایش و آرامش هستند تا مرارت ها و مشقات روز خود برآمده از عسرت های اقتصادی را به دست فراموشی بسپارند، دستکم برای ساعتی.
مصداق ضرب المثلی که می گوید ماهی را هر زمان از آب بگیری تازه است، باید متذکر شد که هنوز هم دیر نیست و می توان جبران مافات کرد. نقش رسانه ملی در تلطیف اوضاع عمومی جامعه انکارناپذیر است، به شرطی که همگام با تحولات جامعه قدم بردارد و از مقتضیات زمانه عقب نماند.