اگر تعدیل بازار کار و نیروی انسانی متخصص به مرز هشدار رسیده و تجربی‌ها سردمداران این عدم توازن هستند، چرا به صورت پولی پذیرش می‌شوند؟!
به گزارش جوان سه‌شنبه گذشته گزارشی روی خروجی رسانه‌ها قرار گرفت که از پذیرش دانشجوی پولی در ۲۲ پردیس خودگردان دانشگاه‌های علوم پزشکی خبر می‌داد. این در حالی است که دو سوم داوطلبان کنکور در گروه علوم تجربی رقابت می‌کنند و شانس قبولی در این گروه ۳۰درصد و در گروه ریاضی ۱۷۶درصد است. به طوری که وزارت علوم از داوطلبان رشته‌های تجربی خواسته در رشته‌های ریاضی و انسانی هم انتخاب رشته کنند. هر چند انتشار این اخبار در فصل انتخاب رشته شبیه نوعی بازاریابی و جذب مشتری است، اما در روند مهندسی توزیع و تربیت نیروی انسانی و مدیریت منابع نرم‌افزاری کشور و ایجاد حفظ توازن بازار کار مؤثر است.
از طرفی پردیس‌های بین‌المللی که در جذب دانشجوی خارجی ناموفق عمل کرده‌اند، اخیراً با تغییر نام به پردیس‌های پولی در جذب دانشجویان داخلی به رقابت می‌پردازند. زیرا در هیچ کشوری به اندازه کشور ما ادامه تحصیل در دانشگاه، جای تشکیل خانواده، اشتغال و سایر کمبود‌های اجتماعی جوانان را نمی‌گیرد. بنابراین کشور ما برای این پردیس‌ها بازار تضمین شده‌تری ایجاد می‌کنند.
پزشکان دست به خاک هر شغلی بزنند، دلار می‌شود!
از همه این‌ها گذشته، مشاغل مرتبط با رشته‌های پزشکی و زیرمجموعه‌های آن‌ها در حال حاضر به پردرآمدترین مشاغل تبدیل شده‌اند، به طوری که حتی اگر فارغ‌التحصیلان این رشته‌ها دست به خاک سایر مشاغل نیز بزنند دلار و طلا می‌شود. بنابراین این آینده زرین و تضمین شده باعث می‌شود، داوطلبان کنکور و خانواده‌ها تن به سرمایه‌گذاری‌های کلان برای ادامه تحصیل فرزندانشان در مجموعه رشته‌های پزشکی بدهند. میرحمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش‌و‌تحقیقات مجلس در گفت‌و‌گو با رسانه‌ها این شرایط را اینطور توصیف می‌کند: هیچ‌کس حاضر نیست، فرزند خود را در شرایط مساوی پزشکی، داروسازی، علوم انسانی و فلسفه به رشته‌های علوم انسانی بفرستد؛ چه به لحاظ شأن اجتماعی و چه از لحاظ شغل و درآمد. وی افزود: از همان بچگی حتی اگر به خود ما گفته‌اند که دوست داری چه کاره شوی، مشاغلی مانند «دکتر» و «مهندس» را عنوان کرده‌ایم؛ این مسئله را باید بپذیریم که رسانه ما صدا‌و‌سیما حتی در مدرسه، معلمان ما بیشتر شغل‌های پزشکی و تجربی را مورد توجه قرار داده‌اند.
میرزاده تأکید کرد: چرا ما علوم پزشکی را به وزارت بهداشت سپرده‌ایم، ولی رشته‌های دیگر به وزارتخانه‌های تخصصی نسپرده‌ایم؟ می‌توانیم علوم‌تربیتی را هم به آموزش و پرورش بسپاریم. اگر این رشته به درد می‌خورد، چطور و برای رشته‌های پزشکی افراد باید در بیمارستان آموزش ببینند. ولی مثلاً برای رشته علوم‌تربیتی فقط به صورت تئوری در دانشگاه آموزش می‌دهیم، بدون آنکه فرد در عمرش معلمی کرده باشد؟
جزیره آموزش پزشکی سردمدار عدم توازن
علاوه بر این عدم توازن داوطلبان در رشته‌های دانشگاهی یکی از مسائل مهم حوزه آموزش عالی است که مقام معظم رهبری نیز در دیدار با اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها بر این مسئله تأکید کردند و آن را خطری برای آینده کشور برشمردند و بر این اساس مسئولان آموزش‌و‌پرورش و آموزش عالی و اعضای ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور در تلاشند تا با بررسی جزئیات این چالش و راهکار‌های گذر از آن بتوانند آموزش کشور را به سمت توازن هدایت کنند. با این وجود، پردیس‌های پولی برای سرپا ماندن و جذب مشتری بیشتر به داوطلبان رشته‌های تجربی چراغ سبز نشان می‌دهند. بدون اینکه کسی به این سؤالات پاسخ دهد که مگر فارغ‌التحصیلان پردیس‌های پولی وارد همین بازار کار نمی‌شوند؟ اگر تعدیل بازار کار و نیروی انسانی متخصص به مرز هشدار رسیده و تجربی‌ها سردمداران این عدم توازن هستند، چرا به صورت پولی پذیرش می‌شوند. یعنی در صورتی که دانشگاه‌های علوم پزشکی ظرفیت‌های خود را کاهش دهند، فرزندان خانواده‌های پولدار به صورت خودکار از قواعد تعدیل و توازن استثنا می‌شوند. حالا بماند که دانشگاه‌های علوم پزشکی زیرنظر وزارت بهداشت طی سال‌های اخیر در برابر کاهش ظرفیت‌های خود مقاومت می‌کنند و در عمل نمونه‌ای از مدیریت جزیره‌ای را به نمایش گذاشته‌اند.
