پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۵

به صراحت می‌گویم بازیگر نشوید!

بازیگر پیشکسوت کشورمان گفت: امیدوارم به آرزویم برسم و صد ساله شوم.
کد خبر : ۴۲۴۷۵۲

طبق اعلام روابط عمومی خانه هنرمندان، مراسم نکوداشت داریوش اسدزاده و رونمایی از کتاب‌های «خاطرات تهران» نوشته داریوش اسدزاده و «در بیابان سحر فرا می‌رسد کسی این را می‌داند» نوشته‌ی نسیم خلیلی پنجشنبه 11 مرداد در سالن استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد و در این مراسم مجید رجبی معمار نشان سرو خانه هنرمندان ایران را به داریوش اسدزاده اهدا کرد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران داریوش اسدزاده پس از دریافت نشان سرو خانه هنرمندان ایران گفت: این نشان برای من بسیار ارزشمند است و هنرمندی چون من دلش به چنین هدایایی خوش است.

او در ادامه گفت: من ۸۰ سال است که در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت می‌کنم و با گذشت زمان دریافتم که عشق اصلا بی‌معنی است. من یک عمر خواندم، نوشتم، بازی و زندگی کردم اما به گذشته که نگاه می‌کنم می‌بینم همه اینها هیاهویی است برای هیچ. هر بار که فردی از من می‌خواهد برای ورود به دنیای بازیگری او را راهنمایی کنم به صراحت می‌گویم که هرگز وارد این دنیا نشود.

این هنرمند پیشکسوت گفت: من خاطرات و گفتنی‌های بسیاری درباره فرهنگ و هنر و تهران دارم اما متاسفانه به دلیل بسیاری از معذوریت‌ها از گفتن آنها عاجزم. کتاب «خاطرات تهران» آخرین کتاب من است که دربرگیرنده خاطرات سال‌های ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ است، زمانی که متفقین وارد ایران و تهران شدند.

او افزود: من همچنین ۲۰ نمایشنامه که در سال‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۴ و ۱۳۳۴ نوشته‌ام را برای نشر به ناشر سپرده‌ام امیدوارم این کتاب‌ها منتشر شوند تا مردم بدانند که ما در آن دوران برای این که مردم را راغب به تماشای تئاتر کنیم چه نمایشنامه‌هایی می‌نوشتیم.

اسدزاده گفت: من و هم نسلانم موسس تئاتر دائمی در ایران هستیم. البته افرادی هم بودند که هر چند سال یک بار نمایش‌هایی را روی صحنه می‌بردند اما من و هم نسلانم تلاش کردیم که تئاتر را در ایران زنده نگاه داریم.

این بازیگر پیشکسوت ادامه داد: ناصرالدین شاه آرزویش بود ۱۰۰ ساله شود اما به آرزویش نرسید. امیدوارم من به آرزویم برسم و به قرن برسم.

او در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: من نخستین تئاتری که بازی کردم در نقش مامور جهنم بودم و با مشعلی در دست باید به بهشت می‌رفتم تا مجنون را که پی لیلی به بهشت رفته بود به جهنم بازگردانم. وقتی داخل سالن شدم با آتشی که در دست داشتم چند تکه از پرده را آتش زدم و مردم از ترس آتش، سالن را ترک کردند.

رجبی معمار در ادامه نشان سرو خانه هنرمندان ایران را به داریوش اسدزاده اهدا کرد.