پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۷:۵۳
طاهره ایبد:

نویسنده چطور به آزار جنسی بپردازد؟

نویسنده چطور به آزار جنسی بپردازد؟
طاهره ایبد با انتقاد از محدودیت‌های فرهنگی و تابو‌هایی که وجود دارد، می‌گوید: با محدودیت‌هایی که در جامعه وجود دارد چگونه می‌توان از نویسنده انتظار داشت آزادانه به مسائلی مثل آزار جنسی بپردازد؟! محدودیت‌ها باید برداشته شود تا نویسنده راحت‌تر کار خود را انجام دهد.
کد خبر : ۴۱۸۰۶۱

این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره ظرفیت ادبیات در زمینه آگاهی‌بخشی به بچه‌ها برای شناخت بدن خود و پیشگیری از اتفاق‌هایی مثل تعرض و تجاوز به آن‌ها، اظهار کرد: این موضوع یک  مشکل فرهنگی است که بخش بزرگی از آن به حوزه سیاسی کشورمان برمی‌گردد.  تجاوز به کودکان منحصر به الان نیست؛ در گذشته هم بوده، اما قبلا در فرهنگ نادرست ما، این‌گونه بود که از ترس آبرو و حرف مردم و انگشت‌نما شدن، کسی جرات بیان آن را نداشت و اگر در برآیندی کلی، فرد آسیب‌دیده بیشتر محکوم نمی‌شد، مجرم و شاکی به یک اندازه مقصر جلوه داده می‌شدند. متاسفانه به دلایل مختلف، امروز بیشتر شاهد فاجعه‌ آزار جنسی هستیم. اگرچه خوشبختانه جرأت و جسارت مردم برای  بیان این مسائل بیشتر شده است و بخش زیادی از مردم قبول کرده‌اند کسی که مورد آزار قرار می‌گیرد، متهم نیست.

او افزود: جامعه ما تابوهای بسیاری دارد که باید شکسته شود؛ یکی از آن‌ها بیان اتفاق تلخ آزار جنسی و آشکار کردن آن است. تابو بودن این موضوعات و نبود درک درست و شناخت کافی در مسئولان رده بالای کشور که وظیفه‌ ایجاد امنیت در تمامی ابعاد، از جمله روانی و اجتماعی را برعهده دارند باعث شده تا آموزش و پرورش هم که آگاهی‌بخشی به کودکان جزو وظایف اصلی‌اش است، در دوره‌هایی در این زمینه کوتاهی کند و یا به فشارهای بیرونی تن بدهد؛ فشارهایی که از سوی گروه‌های سطحی‌نگر و غیرکارشناس بر حوزه‌ فرهنگ وارد می‌شود. 

ایبد با بیان این‌که  ادبیات وظایف مختلفی بر عهده دارد، خاطرنشان کرد: ادبیات کودکان  می‌تواند در دوره خردسالی و کودکی به شیوه داستان‌گویی مسائلی را به بچه‌ها آموزش دهد و این اطلاع‌رسانی و آگاهی دادن را انجام بدهد تا مخاطب نسبت به آن‌چه حریم بدن او محسوب می‌شود، آگاه شود، اما به دلیل تابو بودن این موضوعات، تاکنون در ادبیات بروز قابل توجهی ندیده‌ایم. از سوی دیگر، ورود به این موضوع باید با نگاهی کاملا تخصصی  و کارشناسانه همراه باشد و عمیق با این موضوعات برخورد کنیم؛ گاهی آموزش مستقیم داریم و گاهی از ادبیات و  شیوه روایت داستانی برای بیان استفاده می‌کنیم. ادبیات به‌ویژه ادبیات داستانی برآمده  از زندگی مردم و وضعیت اجتماعی  کشور است و نیازهای آن‌ها را پوشش می‌دهد و به وضعیت مخاطب خود توجه دارد، بنابراین بسیار ضروری است که به مسئله آزار جنسی کودکان پرداخته شود و در کنار آن فکر جدی‌تری هم به حال چاپ کتاب و وضعیت کتاب‌خوانی شود؛ چرا که معمولا قشرهایی که درگیر چنین وضعیتی می‌شوند و  این اتفاق‌ها برای‌شان رخ می‌دهد، بنا به دلایل مختلف اقتصادی و فرهنگی اهل کتاب ‌خواندن نیستند.

این نویسنده درباره این‌که این مسائل چگونه باید در کتاب مطرح شود تا خانواده‌ها راغب شوند این کتاب‌ها را برای کودکان خود تهیه کنند، گفت: نویسنده باید بنویسد. نویسنده‌ حرفه‌ای کار خود را بلد است و می‌داند از چه تکنیک‌هایی برای جذب مخاطب استفاده کند؛ گاهی لازم می‌داند مسائل را صریح مطرح کند و گاهی ظریف. چگونه معرفی کردن اثر وظیفه‌ رسانه‌های دیگر است؛ به خصوص صدا و سیما که در این بخش، بسیار کوتاهی کرده. من معتقدم آموزش و پرورش برای طرح چنین موضوعاتی و برای آگاهی‌رسانی باید سراغ صدا و سیما برود و پیشنهادم این است که وزرات آموزش و پرورش یک شبکه‌ تلویزیونی کاملا مستقل راه‌اندازی کند و بخشی از وظایفش را در ارتباط با مخاطب کودک و نوجوان از طریق این شبکه پیش ببرد. صدا و سیما رسانه‌ای با بردی وسیع است که علی‌رغم نقش بزرگی که می‌تواند در  اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی مردم و شکست تابوها داشته باشد، نه تنها چنین نکرده که به عکس، بر برخی تابوها مهر تایید هم زده است.  

او در ادامه گفت:  برای پیشگیری از این اتفاقات تلخ باید نگاه و نگرش خانواده‌های سنتی و برخی نهادها به این موضوعات عوض شود و برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های راهبردی در حوزه‌ آزار جنسی را به متخصصان و کارشناسان و روانشناسان دلسوز سپرد و اجازه ندهیم هر گروه ناآگاهی با تندروی و تهدید جلو برنامه‌ها و اقدامات پیشگیرانه را بگیرد؛ وگرنه سلامت جامعه روز به روز بیشتر به خطر خواهد افتاد.

طاهره ایبد تأکید کرد: سیاستمداران ما در دامن زدن به تابوها نقش داشته و دارند؛ آن‌ها یا نمی‌دانند چه باید بکنند و یا می‌خواهند تظاهر کنند که جامعه‌ای آرمانی و بی‌مشکل ساخته‌اند. در چنین فضایی، محدودیت‌ها بیشتر می‌شود و نویسنده هم در تنگنا قرار می‌گیرد و حتی اگر اثری هم بنویسد، به تیغ سانسور محکوم می‌شود و اجازه چاپ اثر داده نمی‌شود. چند سال پیش، یکی از نویسندگان رمانی درباره ایدز نوشت و کتاب چاپ شد؛ اما بعد از چاپ، دستور داده شد که آن را خمیر کنند. در چنین جامعه‌ای چطور می‌توانیم انتظار داشته باشیم نویسنده کار خود را انجام دهد؟ اگرچه خوشبختانه امروز جامعه فریادش را بلند کرده و می‌گوید به اطلاع‌رسانی و آگاهی نیاز دارد و مردم می‌خواهند چارچوب‌ها برداشته شود تا نویسنده راحت‌تر کار خود را انجام دهد؛ هرچند معتقدم نویسنده باید کار خود را انجام دهد و برای چاپ اثرش بجنگد.

او همچنین درباره کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده‌اند، گفت: کتاب خاصی در ذهنم نیست. کتاب‌هایی که دیده‌ام، خارجی هستند و به فارسی ترجمه‌ نشده‌اند. در حوزه‌ تالیف تنها چند شعر یا بهتر بگویم نظم دیده‌ام که حریم بدن را توضیح می‌دهند که البته کار عمیقی نیستند.