گروه طالبان از حدود سه سال پیش یکی از اهداف اصلی خود را ولایت «فراه» در غرب افغانستان و در نزدیکی مرزهای جمهوری اسلامی ایران قرار دادهاند که این موضوع سؤالاتی را به وجود آورده است که میتوان به آنها پاسخ گفت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، چرا طالبان ولایت فراه به عنوان یکی از اهداف اساسی و اصلی خود انتخاب کردهاند؟
تجهیزات نظامی طالبان برای مبارزه با نیروهای ارتش و نیروهای خارجی مستقر در خاک افغانستان از کجا به دست این گروه رسیده است؟
در پاسخ به سؤال اول چند موضوع را به شرح زیر میتوان مطرح کرد:
ولایت فراه در غرب افغانستان بهدلیل موقعیت استراتژیکی که دارد از اهمیت زیادی برای طالبان برخوردار است و این امر تشدید حملات این گروه را در ماه اخیر در پی داشته است.
فراه حدود ۴۸ هزار کیلومترمربع، چیزی حدود نیمی از مساحت کره جنوبی، وسعت دارد و از شمال به هرات، شمال شرق به غور، جنوب شرق به هلمند، جنوب به نیمروز و از غرب نیز با ایران همسایه است.
فراه چهارمین ولایت بزرگ افغانستان محسوب میشود و جمعیتی بالغ بر ۹۲۵ هزار نفر در ۱۱ شهرستان آن بهطور پراکنده زندگی میکنند.
موقعیت استراتژیک فراه و بافت قومی این ولایت
یکی از دلایل تمایل طالبان برای گسترش نفوذ در فراه موقعیت استراتژیک این ولایت است که مناطق جنوبی افغانستان را بهعنوان خاستگاه این گروه به نقطه اتصالی برای مناطق شمالی این کشور تبدیل کرده است.
از سوی دیگر نیز براساس برآوردهای صورتگرفته از تنوع جمعیتی این ولایت توسط دانشگاه عالی نیروی دریایی آمریکا در سال ۲۰۰۹ میلادی، ۵۰ درصد از جمعیت فراه را اقوام پشتون، ۴۵ درصد را تاجیک و بقیه را نیز دیگر اقوام از جمله ایماقها، هزارهها و بلوچها تشکیل میدهند.
این امر نیز بهدلیل حمایت قوم پشتون از طالبان و تسهیل شدن جذب نیروی محلی، فراه را به منطقهای ایدهآل برای این گروه تبدیل کرده است.
جلوگیری از نفوذ رقبا
براساس تازهترین گزارش سربازرس ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان ۱۴ درصد از مناطق این کشور تحت کنترل کامل طالبان قرار دارد و ۳۰ درصد نیز صحنه درگیری طالبان و نیروهای امنیتی افغان است.
با این حال پس از انتشار خبر مرگ «ملا عمر» رهبر سابق طالبان برخی اعضای این گروه بر سر تعیین رهبری جدید دچار اختلاف شدند و این سبب ایجاد شاخههای انشعابی در طالبان شد.
میان این گروههای انشعابی، شاخه «ملا رسول» چندی است که حضور تأثیرگذاری در مناطق شمالی فراه و مناطق جنوبی هرات دارد و طالبان نیز آن را تهدیدی برای نفوذ خود در این منطقه راهبردی میداند از این رو با گسترش حضور در این منطقه تلاش میکند تا مانع نفوذ رقبای خود شود.
فراه محل ظهور داعش در افغانستان
از سوی دیگر نیز گروه تروریستی داعش در افغانستان برای نخستین بار پرچم خود را در شهرستان «خاکسفید» ولایت فراه برافراشت و حتی در این منطقه پایگاهی آموزشی را نیز برای آموزش جنگجویان خود و جذب نیروی بیشتر ایجاد کرد.
مدتی پس از اعلام وجود شاخه خوراسان داعش در اواخر سال ۹۴، طالبان حمله همهجانبهای را علیه این گروه انجام داد و پس از تحمیل تلفات و خسارات سنگین به داعش پایگاه این گروه تروریستی را در فراه متلاشی کرد.
«خامه پرس» بهنقل از مقامات ارتش در این ولایت گزارش داده بود که در این حمله ۱۵ داعشی کشته، ۱۱ نفر زخمی، ۱۲ نفر اسیر و ۴۱ عضو دیگر داعش نیز بهطور داوطلبانه تسلیم طالبان شدند.
طالبان بهعنوان بزرگترین گروه مخالف در افغانستان تلاش میکند تا هژمونی خود را بر دیگر مخالفان مسلح دولت این کشور حفظ کند و از انشعاب در طالبان نیز جلوگیری کند بنابراین تلاش رقبای این گروه در فراه، بهویژه شاخه ملا رسول و داعش، برای فعالیت در این ولایت سبب شده تا در یک ماه گذشته موج جدیدی از حملات طالبان را در این ولایت شاهد باشیم.
توجه ویژه غرب به فراه
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که با پایان یافتن بحران در افغانستان نظامیان آمریکایی، همانطور که در عراق اتفاق افتاد، مجبور به ترک این کشور نیز خواهند شد بنابراین واشنگتن حفظ پایگاههای خود در افغانستان را در گروی حفظ بحران در این کشور میبیند و در جهت آن نیز تلاش میکند.
گفتنی است که یکی از پایگاههای بزرگ نظامیان خارجی نیز در ولایت فراه قرار دارد که بیشتر نظامیان ایتالیایی در آن حضور دارند.
فراه همچنین بهعنوان ولایت هممرز با ایران اهمیت ویژهای برای واشنگتن دارد و ترامپ که از آغاز دوره ریاست جمهوریاش همواره بر طبل ایرانهراسی و جنگ علیه این کشور کوبیده، اگر بهراستی بخواهد اقدامی علیه جمهوری اسلامی انجام دهد پایگاه نظامی در این ولایت و همچنین فرودگاه ولایت فراه موقعیت بسیار استراتژیکی خواهد شد.
حامد کرزی رئیس جمهور سابق افغانستان نیز اخیراً تصریح کرد که حضور نظامی آمریکا در افغانستان بهدلیل رقابت با کشورهای منطقه از جمله چین، روسیه و ایران است.
حملات طالبان به پایگاه نظامیان خارجی در فراه
طالبان در یک ماه گذشته بارها پایگاه نظامیان خارجی در این ولایت را مورد حمله راکتی قرار داد. همزمان با این حملات وزیر دفاع ایتالیا اعلام کرد این کشور خواستار کاهش نظامیان خود در این منطقه است.
همانطور که پیش از آن نیز ذکر شد فراه بهعنوان کریدور شمال به جنوب بهمنظور انتقال نیرو اهمیت بسیار ویژهای را برای طالبان دارد. از سوی دیگر نیز گسترش نفوذ این گروه در فراه کاهش نفوذ داعش، گروههای تکفیری و نیروهای خارجی در این ولایت را در پی داشته است.
پس از اعلام استراتژی جدید ترامپ حملات نیروهای آمریکایی بر مواضع طالبان افزایش یافته و این گروه نیز در واکنش به این موضوع حملات خود را در سراسر این کشور از جمله ولایت فراه افزایش داده است.
بهنظر میرسد که افزایش تحرکات طالبان تهدیدی را متوجه کشورهای هممرز و همسایه افغانستان نخواهد کرد، حال اینکه از زمان تشکیل این گروه و بهقدرت رسیدن آن در کابل و حتی پس از سرنگونی امارت اسلامی نیز طالبان تهدیدی را متوجه کشورهای منطقه نکرد.
این گروه در آغاز فصل جنگی سال جاری نیز در بیانیهای تأکید کرد که هدف عملیات طالبان «آزادی افغانستان» از تسلط حکومت کنونی و نیروهای خارجی است و قصدی برای دخالت در امور داخلی سایر کشورها ندارد همچنین به کسی اجازه استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای همسایه را نیز نخواهد داد.
از سوی دیگر نیز طالبان برای افزایش مشروعیت خود در تلاش است با کشورهای همسایه روابط خود را گسترش دهد و اکنون علاوه بر اسلامآباد شاهد ارتباط طالبان با مسکو و پکن نیز هستیم.
اما در پاسخ به سؤال دوم که سؤال اصلی و کلیدی این روزهای نبرد فراه است نیز میتوان پاسخهایی را مطرح نمود:
پس از شدت یافتن حضور و نبرد گروه طالبان در ولایت فراه مباحثی در رسانهها و شبکههای اجتماعی به وجود امد که گویا ایران و روسیه رو به تجهیز نظامی طالبان آورده است.
این بحثها تا جایی پیش رفت که نیز بارها این ادعاها را مطرح کرده، ولی تاکنون نتوانسته است برای این ادعاهای خود سندی در اختیار افکار عمومی قرار دهد و این فرضیه که طالبان از تجهیزات نظامی ایرانی و روسی در فراه استفاده میکنند به کلی رد است.
اما آنچه واضح مینماید این است که آمریکاییها و برخی عناصر وابسته به آنها در درون دولت افغانستان با مطرح کردن چنین ادعای واهی به دنبال سرپوش گذاشتن بر در ناکامی خود در مبارزه با طالبان در این مناطق هستند آن هم در شرایطی که تمام امکانات نظامی خود را به این ولایت منتقل کرده، اما نتیجه طور دیگری رقم خورده است.
آیا طالبان از تهیرات نظامی ایرانی در نبرد «فراه» استفاده کرده است؟
حال این سؤال مهم پیش میآید که طالبان با اتکا به وجود چه تسلیحاتی توانستهاند نیروهای ارتش ملی و نیروهای خارجی مستقر در ولایت فراه و سایر ولایات افغانستان را بخخود مشغول کرده و حتی کار را تا جایی پیش ببرند که مرکز ولایت فراه در آستانه سقوط قرار بگیرد...
مطالعه کنش رفتاری طالبان در سقوط شهرستانهای مختلف و سپس عقبنشینی سریع آنها و همچنین نوع عملکرد این گروه در بازه سقوط تا عقبنشینی پاسخ سؤال کلیدی فوق را در اختیار میگذارد؛ پاسخی که رسانههای وابسته در افغانستان از اعلام آن برحذر داشته شدهاند و بالعکس طوری اخبار را در اختیار افکار عمومی قرار میدهند کهبتوانند ناکامی دولت و آمریکاییها در تأمین امنیت مردم را پنهان کنند.
نمونه مطالعاتی سقوط مرکز ولایت قندوز در سال گذشته میتواند کنش رفتاری طالبان در سقوط و عقبنشینی تاکتیکی در مناطق مختلف افغانستان را به دست دهد که پس از مطالعه آن میتوان دستیابی به سلاحهای جدید و گسترده در ولایت فراه توسط طالبان را نیز تبیی نمود.
گروه طالبان با تلاش زیاد چند ماهه توانست مرکز ولایت قندوز در شمال افغانستان را سقوط دهد و آن را به عنوان یک دستاورد بززرگ برای خود تلقی کند، اما پس از چند روز و بدون درگیری جدی این شهر ار ترک کردند. حال این سؤال برای افکار عمومی پیش میآبد که چرا طالبان با آن همه هزینه وتلفات وارد قندوز شده و پس از مدت کوتاهی و بدون تلاش جدی دست به عقبنشینی میزند؟
یک منبع نزدیک به طالبان در رابطه با رفتار این گروه میگوید: طالبان برنامه فعلا برنامه مدون و استراتژیک برای اداره مرکز ولایات ندارند که این موضوع مربوط به شرایط کنونی این گروه است، و اینکه این شهرستانها را سقوط میدهند به معنای آن نیست که به دنبال اداره آن هستند بلکه علت اصلی تلاش طالبان برای کنترل چند روزه این مناطق دستیابی به منابعی است که در این شهرستانها و ولایات وجود دارد نا طالبان بتوانند برای بقا سیاسی و نظامی خود از آنها بهره ببرند.
این منبع در ادامه میگوید: طالبان چند ماه پیش از آغاز تلاش برای سقوط قندوز به این اطلاعات دست پیدا کرده بودند که منابع فراوان نظامی از جمله تسلیحات پیشرفته وارد این ولایت شده است. طالبان نیز به دلیل اینکه امکان ورود و خرید و تجهیزات نظامی از خارج از مرزهای افغانستان را ندارند تصمیم گرفتند تا با حمله به مرکز این ولایت و سقوط مراکز نظامی و امنیتی در همان ساعات اولیه و بهرهگیری از غافلگیری نیروهای ارتش ملی افغانستان، تجهیزات و تسلیحات موجود در ین مراکز را به غنیمت ببرند و توانستند در نبردهای بعدی خود از آنها استفاده کنند.
وی با اشاره به تصاویر گسترده منتشر شده از سوی طالبان اعلام کرد: همه این تصاویر نشان میدهد که اغلب سلاحهای موجود و در اختیار طالبان همان سلاح و تجهیزات ارتش ملی افغانستان است که از سوی آمریکاییها تأمین شده و توسط گروه طالبان به غنیمت گرفته شده است. در واقع طالبان با سلاح و تجهیزات آمریکایی علیه آمریکاییها در افغانستان مبارزه میکنند.
اطلاعات افراد محلی و شاهدان حاضر در قندوز نیز حاکی از آن است که پس از سقوط قندوز طالبان توانستند مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات نظامی را به غنیمت ببرند و این گروه پس از تأمین نیازهای نظامی خود این منطقه را ترک کنند.
در مورد سقوط ولایت فراه نیز بحثهای مشابهی وجود دارد. منابع طالبان ۲ هدف اساسی را برای تلاش نهایی جهت حمله به مرکز ولایت فراه اعلام میکنند:
این منابع میگویند والی فراه در ماههای گذشته بارها علیه طالبان موضعگیری کرده و اعلام کرده بودکه توانسته است این ولایت را به صورت کامل پاکسازی کند و رسانههای محلی وابسته به قدرتهای خارجی نیز در این راستا به وی کمک کردند که این موضوع باعث شده بود برخی از بدنه میانی طالبان نسبت به عملکرد این گروه برای ادامه مبارزه دچار تردید شوند و برخی افراد محلی نیز با وعده پول هنگفت اعراب جذب گروههای تروریستی از جمله داعش شدند بنابراین طالبان باید با حمله گسترده به مرکز این ولایت بار دیگر حضور جدی خود را اعلام و از بروز و ظهور گروههای تروریستی تحت حمایت مالی و تسلیحاتی اعراب، غرب و برخی حلقات در درون دولت افغانستان جلوگیری کند.
موضوع مهم بعدی مورد توجه طالبان برای حمله به فراه، سرازیر شدن حجم گسترده سلاح و تجهیزات نظامی سنگین و پیشرفته از مرکز افغانستان به سمت ولایت فراه بوده است. منابع در طالبان میگویند این گروه پس از آگاهی از این مسأله تصمیم میگیرد برای تأمین نیازهای خود وارد مرکز ولایت فراه شوند. همانطور که از اخبار هم مشخص شد طالبان درست و به سرعت وارد مرکز شهر شده و با تعیین اهداف از پیش تعیین شده بلافاصله به سمت مراکز امنیتی و نظامی حرکت کردند. این منابع معتقدند در واقع سقوط چندساعته مرکز ولایت فراه نه به خاطر در اختیار داشتن سلاح و تجهیزات بلکه برای بدست آوردن این امکانات نظامی و با استفاده از اصل غافلگیری بوده و طالبان تونستند به این هدف از پیش تعیین شده خود دست یابند.
اکنون به نظر میرسد در آینده نزدیک طالبان در غرب افغانستان مانند انچه در شمال این کشور روی داد، با سلاحهای ارتش و آمریکاییها علیه خود آنها خواهند جنگید و مطرح کردن ادعاهایی از این دست که ایران، روسیه و یا سایر کشورهای منطقه سلاح و تجهزات در اختیار طالبان قرار دادهاند بحثهای دمدستی و غیرجدی و فرار رو به جلو دولت مرکزی و نیروهای خارجی به ویژه آمریکاییها برای سرپوش بر ناکامیهای خود آنها بوده است.