این مهاجر ایرانی نوشت: نمیدونم بخندم یا گریه کلا با این حرف که مهاجرت آدمو میسازه، عوض میکنه، موافقم ، خلاصه اینکه یاد سال‌های دور دوران #دانشجویی دوره #لیسانس افتادم که تو تشت لباس با دست میشستیم ، الان من تو کانادا و اینم #تشت لباس من اینو بگم که اینجا باید واسه لباس شستن بری #لاندری که تو یکی از طبقاته و واسه هر بار استفاده از ماشین ۲.۵ دلار و واسه خشک کردن لباسا هم ۲.۵ دلار شارژ کنیم، من که تو ایران تا دوتا لباس کثیف میشد تنهایی مینداختم تو ماشین و چشم آبی هم #غر که تو مصرف انرژی صرفه جویی کن، حالا اینجا که اصلا دلم نمیاد تو اینایی که همه استفاده میکنن منم استفاده کنم، البته که همه میگن عااااادت میکنی، حالا کوووووو تا عادت کنم، البته شایدم زود #مجبور شم، بستگی به همت و همکاری چشم آبی داره، تا امروز که در این امر خیلی کمک کرد، امروز گفتم گناه داره دوتا بلوزه خودم میشورم، ولی واقعا موقع چلوندن دستام واسه خودم نبود، مخصوصا لباس بافتنی که خیس میشه سنگین ترم میشه، منم که کلا مچ دستم درد میکنه و جریق جریق صدا میده بعضی‌ها هم میگن ماشین لباسشویی بخر و یواشکی تو آپارتمان ازش استفاده کن، از اونجاییکه من کلا خیلی هم قانونمند هستم و بدشانس، کار یواشکی که #خلاف هست و اجازه نداریم تو آپارتمان ماشین لباسشویی بزاریم، انجام نمیدم کلا ما تو ایران قدر نمیدونیم، البته منظورم خودمه هااااااا، تا وقتی ایران بودم غر میزدم و #پودر_لباسشویی و #مایع_لباسشویی و #تاید ایرونی اصلا استفاده نمیکردم، نه که اصلا استفاده نکنم، خیلی خیلی کم، تازه میگفتیم هرچی بیشتر کف کنه بهتره، حالا این پودر و مایع که اینجا تا حالا ما استفاده کردیم دریغ از یه ذره کففففففففف تو مصرف #انرژی هم که ااااا قربونش برم، برم لباسامو پهن کنم ، همین.
