پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۱

یادداشت کیهان/ کره شمالی چرا مذاکرات را نیمه‌کاره رها کرد؟

کره شمالی در بحبوحه شادی آمریکا و متحدانش ناگهان از توقف مذاکرات و لغو دیدار با رئیس‌جمهوری کره‌جنوبی خبر داد و بر تردید‌ها درباره اینکه آیا این کشور واقعاً به ترامپ، نماد بدعهدی و خباثت اعتماد کرده است، افزود.
کد خبر : ۴۱۴۰۲۶

جعفر بلوری در یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: کره شمالی در بحبوحه شادی آمریکا و متحدانش یعنی سئول و توکیو، ناگهان از توقف مذاکرات و لغو دیدار با رئیس‌جمهور کره‌جنوبی خبر داد و بر تردید‌ها درباره اینکه آیا این کشور واقعا به ترامپ، نماد بدعهدی و خباثت اعتماد کرده، افزود.

وزارت خارجه کره شمالی علت قطع مذاکرات با آمریکا و متحدانش را به زیاده‌خواهی‌های آمریکا منتسب و اعلام کرده، کاخ سفید با وجود مذاکرات دو کره و آب شدن یخ روابط آنها و حتی آشکار شدن نشانه‌های بهبود روابط کره شمالی و آمریکا، از فشارها و اظهارات تند علیه پیونگ یانگ دست نمی‌کشید.

جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید همزمان با برگزاری رزمایش مشترک آمریکا و کره جنوبی که ماهیتاً ضد کره‌شمالی است، تحقیر را به آنجا رساند که خطاب به پیونگ یانگ گفت، نباید تسلیحات موشکی و اتمی‌اش را در داخل کره شمالی نابود کند بلکه باید آن را دودستی به آمریکایی‌ها تحویل دهد!

به هر تقدیر، کره شمالی تصریح کرده، حاضر نیست در قبال تجارت با آمریکا تسلیحات هسته‌ای خود را نابود کند و مذاکره با رهبران دو کشور کره جنوبی و آمریکا را هم به‌حال تعلیق درآورده است.

این اظهارات را چقدر باید جدی گرفت؟ دلیل یا دلایل واقعی تعلیق این مذاکرات از سوی کره شمالی، آیا صرفا به زیاده‌خواهی‌های آمریکا باز می‌گردد یا اصولا کره شمالی از همان ابتدا قصد نداشت تسلیحات اتمی‌اش را نابود کند؟

به عبارت ساده‌تر، آیا همه این رفت‌وآمدهای رهبران کره شمالی و مذاکرات، «فیلم» بود؟! در این وجیزه تلاش می‌کنیم پاسخ‌های منطقی برای این سوال‌ها بیابیم.

فرضیه نخست این است که، کره شمالی از همان ابتدای امر هم، قصد نابودی تاسیسات و سلاح‌های هسته‌ای خود را نداشت، چرا که اولا، «کیم جونگ اون»، رهبر این کشور، برخلاف تبلیغاتی که علیه او می‌شود، یک جوان خام و نادان مثل محمد بن سلمان نیست.

این موضوع را می‌توان با مرور روندی که وی در همین چند ماه گذشته برای مذاکره با دشمنانش طی کرد، فهمید. این جوان سی و چند ساله، با استفاده از مسابقات ورزشی زمستانه کره جنوبی، توانست خیلی خوب مذاکراتی را کلید بزند که مهم‌ترین خروجی آن لااقل تا این لحظه، انتقال این پیام به دنیا بود که، برخلاف آنچه علیه کشورش گفته می‌شود، «کره شمالی منزوی نیست» و «اهل منطق و مذاکره است.»

این کشور در ماه‌های گذشته، در صدر اخبار دنیا قرار داشت.
 ثانیا، او خوب می‌داند، کره جنوبی، ژاپن و حتی آمریکا با آن اقتصاد و موقعیت‌شان، در صورت وقوع جنگ آن هم با یک کشور اتمی، چیزهای زیادی برای از دست دادن دارند، اما کره شمالی، چیز زیادی برای از دست دادن ندارد!

یک تهدید یا آزمایش اتمی کره شمالی بازار بورس این کشورها را به‌هم می‌ریخت و اقتصاد تمیز آنها را به‌شدت به چالش می‌کشید. «اون» وقتی در نخستین دیدارش با رهبر کره جنوبی و متحد کلیدی آمریکا می‌گوید: «دیگر نگران نباشید، از این پس شب‌ها راحت خواهی خوابید.» یعنی خوب می‌داند، همسایه جنوبی‌اش، از وحشت قدرت هسته‌ای پیونگ یانگ است که خواب راحت ندارد. 

ثالثا، حیات کره شمالی و مردمش به همین سلاح‌های اتمی و قدرت نظامی وابسته است. پیونگ یانگ تردید ندارد اگر یک قدرت بزرگ نظامی نبود، مدتها پیش از سوی آمریکا بلعیده شده بود.

بنابراین اصلا منطقی به‌نظر نمی‌رسد این کشور چنین ریسکی را بپذیرد و در مقابل آمریکا، سلاح‌های هسته‌ای و بازدارنده‌اش را نابود کند. آن هم آمریکایی که رهبرش ترامپ است. ترامپی که، مثل آب خوردن، زیر تعهداتش می‌زند.

فرضیه بعدی این است که، بپذیریم، کره‌شمالی به‌خاطر تحریم‌های کمرشکنی که علیه این کشور اعمال شده، واقعا قصد مذاکره با آمریکا و متحدانش را داشت اما بنا به دلایلی که به آنها‌ اشاره می‌شود، از ادامه مذاکرات منصرف شد.

اگر این فرضیه را صحیح بگیریم، باید دید، در مدتی که از آغاز مذاکرات دو کره گذشته، چه اتفاق خاصی رخ داده که می‌تواند، اعتماد نیم‌بند 
کره شمالی به آمریکا را از بین برده و این کشور را به‌رغم فشار سنگین تحریم‌ها، مجاب کند مذاکرات را ادامه ندهد.

ادامه تهدیدات علیه کره شمالی، ادامه رزمایش‌های مشترک آمریکا با متحدانش در شبه جزیره کره، اظهارات تحقیرآمیز مقامات آمریکایی علیه 
کره شمالی(مثل آنچه جان بولتون درباره سلاح‌های اتمی کره شمالی گفت) و از همه مهم‌تر، بدعهدی رسوای آمریکا در برابر ایران و خروجش از برجام، اتفاقاتی هستند که در این دوره زمانی رخ داده‌اند.

هر یک از این رخدادها می‌تواند دلیل تشدید بی‌اعتمادی کره شمالی به آمریکا و رها کردن مذاکرات در نیمه راه باشد. اما به نظر می‌رسد، مهم‌ترین موضوعی که باعث شده، کیم جونگ اون، قید مذاکرات را بزند، همین رفتاری است که آمریکا با برجام و دولت آقای روحانی کرد و بی‌اعتمادی به آمریکا را به اوج رساند.

به قول «بن کاردین»، سناتور ارشد آمریکایی، «استدلال ایران درباره بی‌اعتمادی به آمریکا، با خروج ترامپ از برجام برای همه ثابت شد.» 
در ماجرای کره شمالی و آمریکا اروپایی هم در کار نیست که«اون» مثل برخی در ایران بگوید، اگر آمریکا خارج شد، با اروپا ادامه می‌دهیم.

موضع سئول با موضع واشنگتن در برابر کره شمالی مو نمی‌زند. هر دو یک چیز را می‌گویند و یک هدف را دنبال می‌کنند. بنابر این پیونگ یانگ با نیم‌نگاهی به برجام احتمالا به این نتیجه رسیده که، در صورت نابودی سلاح‌های اتمی و بازدارنده‌اش، چه تضمینی وجود دارد آمریکا زیر تعهداتش نزند.

ضمن اینکه، پیونگ یانگ می‌داند، نابودی این سلاح‌ها مساوی است با نابودی کره شمالی!
اما فرضیه سوم. شاید دلیل توقف این مذاکرات از سوی کره شمالی همانی است که رسما اعلام شده. یعنی ادامه فشارها و تهدیدهای آمریکا و متحدانش علیه کره شمالی در گرماگرم مذاکرات و اظهارات تحقیرآمیز امثال «جان بولتون» و رزمایش‌هایی که قرار بود با شروع مذاکرات، متوقف شود. یعنی، کره شمالی وقتی چنین رفتارهایی را در برابر صداقت خود دیده، از خیر مذاکرات گذشته است.

کره شمالی تا پیش از توقف مذاکرات، چندین زندانی آمریکایی را آزاد و شروع به تخریب تاسیسات اصلی مربوط به آزمایش‌های هسته‌ای‌اش کرده بود تا صداقت خود را به همگان نشان دهد.

به نظر می‌رسد فرضیه نخست به حقیقت نزدیک‌تر باشد. یعنی کره شمالی از همان ابتدا قصد نابودی موشک‌ها و سلاح‌های هسته‌ای‌اش را نداشت. دلیل این ادعا هم به همان نکته‌هایی باز می‌گردد که در بالا به آنها‌ اشاره کرده و گذشتیم.

حیات کره شمالی بیش از هر چیز، به توان نظامی و قدرت بازدارندگی‌ اش وابسته است. از آن سو، طرف مذاکره این کشور نیز شخصی در مختصات ترامپ است. کیم جونگ اون، برجام را هم می‌بیند؛ لذا ریسک نابودی سلاح‌های اتمی در قبال تجارت با آمریکا برای پیونگ یانگ، «بسیار بالاست».

ضمن اینکه کره شمالی با همین ویژگی‌های امروزی که دارد یکی از اهرم‌های مهم چین برای فشار به آمریکاست. این را هم باید در نظر داشت که اقتصاد کره شمالی به شدت به چین وابسته است.

چین قطعا حاضر نیست این اهرم را به این سادگی از دست بدهد، ولو در ظاهر چیزهای دیگری بگوید. حال این سوال پیش می‌آید که، اگر کره شمالی چنین قصدی نداشت، چرا مذاکرات را کلید زد؟

در واقع رهبر جوان کره شمالی از حماقت، بدنامی و بدعهدی ترامپ و دوستانش نهایت استفاده را کرد، بازی «مذاکره» را خیلی خوب پیش برد تا نشان دهد بر خلاف آنچه سال‌هاست گفته شده، اهل مذاکره و صلح است.

شروع به تخریب مرکز اصلی آزمایش‌های اتمی‌اش کرد تا بگوید در مذاکرات جدی است. اما سر بزنگاه و در اوج بدعهدی آمریکا در ماجرای برجام و تهدیدات و تحقیرها و رزمایش‌ها از مذاکرات بیرون رفت تا به دنیا اعلام کند، این آمریکاست که خطرناک، منزوی و غیر قابل اعتماد است. 

البته باید منتظر ماند و واکنش‌های بعدی دو کشور را به دقت رصد کرد. ایام پیش رو از اهمیت خاصی برخوردارند و قطعا نشان خواهند داد، کدام فرضیه دقیق‌تر است. باید منتظر ماند و دید کره شمالی سرنوشت قذافی را انتخاب خواهد کرد یا همچنان به راه خود ادامه خواهد داد.