سید احمد علمالهدی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه این هفته مشهد گفت: خطر ولایتپذیری شیطان برای جوانان که در عصر نشاط و جوانی است، بسیار بیشتر نسبت به افراد میانسال است چون شمایی که از هر رنگ و صدایی و از هر شکل و قیافهای لذت میبرید و هر جریانی و هر سخن نرمی میتواند دل شما را ببرد و هر آهنگ دلنوازی میتواند شما را سوق دهد، خطر ولایتپذیری شیطان بسیار بیشتر است.
به گزارش فارس اهم صحبت های او از این قرار است:
*{ با اشاره به اهرمهای ولایتپذیری شیطان} صدای گرمی شما جذب میکند و حضور و سرگرم شدن در یک محفل لذتبخش شما را جذب میکنند، اینها از ابزار ولایتپذیری شیطان است. وقتی در مجلس گناه که در آن معصیت خداست، ظاهر شدید و وقتی قرار شد قبح گناه از چشم بریزد و شما بیتفاوت شدید، و هنجارهای شرعی و اخلاقی و... برود، اینها از ولایتپذیری شیطان است. بیتفاوتی در برابر انجام گناه، ولایتپذیری شیطان است.
*اینکه عرصه شهری ما به عرصه گناه تبدیل شود و ما بیتفاوت باشیم، این ولایتپذیری شیطان است. وقتی ولایتپذیری شیطان نداریم که با گناه دشمن شویم و از گناه بدمان بیاید.
* اگر مقام معظم رهبری میگویند باید دست هنرمند کارگر را بوسید به خاطر آن است که با تولید، رشد اقتصادی، خودکفایی و عزت ملی ایجاد میشود و این مسئله، محصول دست این هنرمند است که کالای ایرانی تولید میکند. اگر بنا باشد که تولید نداشته باشیم و فعالان ما در عرصه تولید فعال نباشند و تلاشهای ما در عرصه علم، دانش و فعالیتهای دانشبنیان به تولید نرسد، ابتکارها از بین میرود. وقتی تلاشها به مقام تولید میرود، تمام ابتکارات علمی و استعدادات دانشی و جریانهای لابیگری و دادوستدها در عرصه اقتصادی تحقق پیدا میکند.
*در استقلال ما هیچ عنصری نقشش بالاتر از خودکفایی نیست. اینکه دست ما جلوی کسی دراز نباشد، طمع ما به دروازه کشورهای متعدد نباشد و چشممان به درب خانه کسی نباشد و خودمان روی پای خودمان باشیم و شئون زندگیمان به دست خودمان باشیم. این مسئله شدنی نیست.
*ما هشتاد میلیون هستیم؛ یعنی هشتاد میلیون ابتکار و دست و بازو و نفسکشی که در کره زمین جزو برترین ملتها است. با این انبوه استعداد و قدرت و تفکر و نوآوریهایی که در نسل جوان ما موجود است و هر نسلی که به دنیا میآیند، تحولی در عرصه زندگی ایجاد میکنند و این تحول به اندازه هیج ملت دیگری نیست.
*همه قدرتها در عرصه تولید در میدانی بروز می کند که ما را از دیگران بینیاز میکند، چشم و طمع ما را از ب29یکانگان میبرد و ما با اعتماد به نفس خودمان زندگی میکنیم و این زمانی است که به مرحله تولید برسیم.
* دغدغه کارگر ما امنیت شغلی است. وقتی کارگری بداند، زندگیاش توسط جایی که کار میکند، تامین میشود. گذاشتن ابتکار برای کار توسط کارگر، بعد از داشتن امنیت شغلی است و آن، وقتی است که کارگر بداند شغلش پایدار است و متاسفانه در موقعیتهای فعلی کنونی، مشکل ما برای کارگران امنیت شغلی است که نمیداند کارخانه سال دیگر کار میکند یا درش بسته میشود
* دستگاههای تولیدی که ایجاد میشوند و براساس مجوزی که در چارچوب موافقت اصولی میگیرند، تسهیلاتی از بانکها به آنها تزریق میشود. دولت میتواند در این باره اعمال نفوذ کنند و جریانی نظارتی از طریق وزارت تعاون برای تامین امنیت شغلی کارگران ایجاد شود. این نظارت، نظارت مچگیر نیست بلکه به عنوان نظارت کمکی مطرح است تا اگر کارخانهای بنا شد به سمت سقوط برود، این دستگاه جلوی مشکل را بگیرد و نگذارد این کارخانه سقوط کند و کارگر ما بیکار شود.
*{با اشاره به نمایشگاه کالای ایرانی در حسینیه امام خمینی }در نمایشگاهی که از تولید ایرانی برپا شد و رهبری از آن، بازدید کردند، کسانی که اخبار این نمایشگاه و بازدید رهبری را رصد میکردند، میدانند رهبری به یک غرفه پوشاک رسیدند. آقای وزیر تعاون گزارش داد این غرفه مربوط به هنرمندان کارگر فعال پوشاک در آذربایجان شرقی است که ابتکاراتی در طراحی دارند ولی واردات باعث شده کار آنها رونق پیدا نکند و کار آنها به تعطیلی کشیده شود.
* آقا برآشفتند و غضبناک به وزیر تعاون گفتند، من جای شما بودم در هیات دولت یقه پاره میکردم چرا واردات باید موجب این شرایط شود. این تعبیر رهبری، یعنی وزارت تعاون متولی امنیت کارگر و به بازار آوردن کالای کارگر هستید و باید یقه پاره کنید که چرا وادرات بیرویه موجب تعطیلی شود.