قاسم جعفری عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی طی یادداشتی با اشاره به مواردی که باعث شده آمریکا خود را برتر بداند، نوشت: وقتی امریکاییها و دیگران کم ریشه و شاید هم بی ریشه میخواهند با همه وجود برتری خود را حفظ کنند چرا ما نخواهیم که جایگاه ملت و کشور خود را در شان این تمدن عریق و مردم فرهیختهاش ارتقا دهیم؟
متن این یادداشت در ادامه آمده است:
« "جوزف اس نای"، استاد دانشگاه هاروارد و مبدع نظریه " جنگ نرم " و " قدرت هوشمند " طی مقالهای ادعا میکند: آمریکا پس از دوران 4 یا 8 ساله ترامپ پیشتاز و بازیگر اول قاره آسیا خواهد بود و چین نمیتواند او را کنار بزند. ( البته گویا نویسنده پذیرفته که در دوران ترامپ جایگاه امریکا نسبت به چین متزلزل شده است .) نویسنده معتقد است ترامپ به جای اقداماتی چون وضع حقوق گمرکی علیه چین و غیره ، باید از قدرت نرم خود بهره می گرفت او 8 ویژگی مهم و متمایز برای ایالات متحده برشمرده است که ذیلا از نظر می گذرد.
1 - جمعیت شناسی:
از منظر جمعیت شناسی امریکا تنها کشور پیشرفته ای است که سهم جمعیتی بالایی در دنیا دارد.این در حالی است که به گفته کارشناسان تا سال 2050 رتبه هند وچین در مساله جمعیت جابجا خواهد شد.
2 - موضوع انرژی:
تا دهه گذشته امریکا وارد کننده انرژی بود اما اینک تبدیل به صادر کننده شده است این در حالی است که چین همچنان وارد کننده انرژی است.
3 - مقوله تکنولوژی:
آمریکایی ها بر این باورند که در انواع تکنولوژی اعم از تکنولوژی های زیست فناوری و مربوط به موجودات زنده و بیولوژیکی ( انسانی ، حیوانی ، گیاهی ) نانوتکنولوژی ها ، هوش مصنوعی (اعم از نرم افزاری و سخت افزاری ) و تکنولوژی رسانه ای دست برتر را دارند.
4 - مقوله آموزش عالی و پژوهش:
تمام تلاش امریکاییها بر آن است که در عرصه آموزش عالی پیشگامی انحصاری خود را حفظ کنند. برای مثال از بین 20 دانشگاه برتر دنیا 16 مورد امریکایی است. به عبارتی از 100 دانشگاه برتر 80 مورد امریکایی است.
5 - نقش دلار:
یکی از ویژگی ها و فرصت های ایالات متحده همین است که پول ملی این کشور ارز مبادلاتی بین المللی است به تعبیری حدود 64 درصد ذخایر ارزی کشورها و چه بسا مبادلات آنها با دلار انجام می شود. همین مساله بهترین فرصت را در اختیار امریکا می گذارد تا برای پیشبرد اهداف اقتصادی سیاسی فرهنگی نظامی و.. در همه عرصه ها و به هر صورت که اراده کند از آن بهره گیرد. در جایی بحران ارزی ایجاد کند. کشوری را تحریم کند و امثال آن.
6 - موقعیت جغرافیایی:
اطراف ایالات متحده به وسیله اقیانوس ها احاطه شده است به طوری که به بیانی امریکایی ها در 95 درصد آبهای آزاد حضور پررنگ دارند. در حالی که مثلا چین چنین شرایطی ندارد.
7 - همپیمانی با ژاپن و کره موجب آن است که در آسیا نسبت به چین دست بالاتری داشته باشد. البته مذاکرات با کره شمالی هم در صورت موفقیت احتمالی این موقعیت را تقویت خواهد کرد.
8 - گرچه چین با برخورداری از جمعیت 1/4 میلیارد نفری یک مزیت نسبی مهم دارد اما ایالات متحده با سیاست های انفتاحی خود از 7/5 میلیارد جمعیت بهره می گیرد.
این مطالب آن چیزی است که این اندیشمند غربی در تحلیل خود به آن پرداخته است تا تلقین کند امریکا افول کردنی نیست به نظرم رسید اگر ما بنا داریم در کشور به اهداف مورد نظر دست یابیم و آن چه در سند چشم انداز 1404 آمده است بر روی کاغذ نماند باید مزیت های مهم ایران اسلامی با یک میلیون و 800 هزار کیلومتر مربع وسعت و 80 میلیون جمعیت با ضریب هوشی قابل اعتماد، موقعیت ممتاز جغرافیایی و ژئوپلتیکی، فرهنگ غنی اسلامی ایرانی و سابقه تمدنی و .. را خوب شناسایی کنیم و بر اساس آن و ناظر به تعاملات بین المللی و منطقه ای هدفگذاری ، برنامه ریزی و اجرا کنیم.
در غیر این صورت، زیستن با این خیال که به راحتی و بدون تلاش و فراهم آوردن ابزارهای لازم می توانیم کشور برتر منطقه باشیم راه به جایی نخواهد برد. ما در دنیایی زندگی می کنیم که پر از رقابت است.
رقیبان منطقهای و بین المللی که عده زیادی از آن اثبات خود را در نفی دیگران می دانند و برای بیرون راندن حریف از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند.
برای مثال نویسنده همین مقاله معتقد است امریکا و غرب باید از جنگ نرم و قدرت هوشمند برای حفظ برتری خود و تابع ماندن همیشگی دیگران بیشترین بهره را بگیرد.
در این میان برخی کشورها دست تسلیم بالا برده اند و نه تنها سرسپردگی و پیروی بی چون و چرای به غرب را پذیرفته اند که بدان افتخار هم می کنند. برای نمونه ولیعهد جاهل و قدرت طلب عربستان در سفر اخیر خود به امریکا در پاسخ سوال مصاحبه گر مجله آتلانتیک که نوع حکومت و پادشاهی مطلقه و دیکتاتوری سعودی را به رخش می کشد می گوید پادشاهی سعودی هیچگاه برای غرب ضرر نداشته و دولت سعودی همیشه دوست امریکایی ها بوده است. در ادامه می گوید غیر از نوع حکومت هر نوع اصلاح و تغییر مورد نظر غرب را تضمین می کنم.
در نقطه مقابل ملت ایران با انقلاب اسلامی 1357 اراده کرد که مستقل باشد آن هم در همه عرصهها؛ حال که چنین است ملت و دولت ( به معنای همه ارکان حکومت ) و بویژه نخبگان علمی و فرهنگی باید تلاش مضاعف و پرکاری توام با حکمت و فکر و مآل اندیشی را وجهه همت خود قرار دهند.
منطق اصیل انقلاب و بنیانگذار راحل و رهبری فرزانه آن که مبتنی بر آموزه های الهی و قرآنی و عقلانی است آن است که ما میتوانیم. به شرطها و شروطها.
تلاش ، همفکری و هم افزایی همدلانه، نصیحت گری خیرخواهانه و توجه و استماع خیرخواهی ، دامن زدن به سبک زندگی ایرانی اسلامی و پرهیز از مظاهر زندگی غیر دینی و غیر بومی بویژه از جانب مسولان امر و حاکمان و مدیران سطوح مختلف و برخورد قاطعانه با مفسدان و مجرمان و دست اندازان به بیت المال از جمله این شروط است.
مثلا در حوزه پژوهش مدام آمار مقالات ایندکس شده در پایگاههای معتبر علمی را مطرح می کنیم حال آن که کاربردی شدن این تحقیقات و در خدمت تولید قدرت و ثروت قرار گرفتن بسیار اهمیت دارد.
اگر قرار است از کالای داخلی حمایت کنیم اول باید مفهوم آن را درست بفهمیم .از یک منظر باید پرسید آیا تولید یا منتاج کالای دیگران در داخل کشور به فرهنگ سازی در حمیت داشتن به محصول وطنی و رونق واقعی اقتصاد کمک می کند؟ اگر به تعبیر رهبری معطم به احیای تمدن نوین اسلامی می اندیشیم باید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را جدی بگیریم.
عزیزان متولی ترسیم و تدوین الگوی پیشرفت بر مبنای سیاست های ابلاغی هم باید پاسخگو باشند طی این سال ها چه کرده اند.
پر واضح است که بدون ترسیم الگوی عالمانه و واقع نگرانه و تلاش برای بهره گیری از همه فرصت های موجود و تقویت آن و معالجه نقاط ضعف و تهدید به نیات و اعمال و کارها به هدف اصابت نخواهد کرد.
وقتی امریکایی ها و دیگران کم ریشه و شاید هم بی ریشه میخواهند با همه وجود برتری خود را حفظ کنند چرا ما نخواهیم که جایگاه ملت و کشور خود را در شان این تمدن عریق و مردم فرهیختهاش ارتقا دهیم.»