هانی عابد، از اعضای سرشناس جهاد اسلامی فلسطین ترور میشود و علیرغم آنکه هیچ گروهی مسئولیت ترور وی را نپذیرفت، رهبران جهاد اسلامی اسرائیل را مسئول ترور وی میشناسند.
به گزارش صراط به نقل از فارس، اخیرا انتشارات "لیونز" (Lyons) کتابی را با نام "شکار مهندس" منتشر کرده است که به بررسی چگونگی ردیابی و شهادت "مهندس یحیی عیاش"، از مبارزان فلسطینی، اختصاص دارد. آنچه در این سلسله گزارشها ملاحظه میفرمایید، ترجمه این کتاب با ویرایش خبری است که خبرگزاری فارس برای مخاطبان خود فراهم آورده است. این کتاب توسط "ساموئل ام. کاتز" (Samuel M. Katz) و با دیدگاه آمریکایی – صهیونیستی به نگارش درآمده است.
* منزل شهید السووی به دست نظامیان صهیونیست تخریب میشود
ساموئل ام. کاتز در آغاز فصل پنجم از کتاب خود تحت عنوان "بمبهای ساعتی"، نوشت: صبح پس از انفجار دیزنگوف، قلقیلیا، روستای زادگاه السووی، بسیار شاد به نظر میرسید. خانواده السووی پس از آنکه آزمایشگاههای اسرائیلی با استفاده از فنآوری شناسایی دیانای، هویت السووی را تایید کردند، درست دست به همان کاری زدند که تمام خانوادههای شهیدان جنگی که حماس علیه دولت یهود آغاز کرده بود و در حال بردن آن بود، انجام میدادند: "ترتیب دادن یک میهمانی." خانوادههای فقیر در قلقیلیا پول زیادی برای تهیه ترشی، خرما، زیتون و نانهای شیرینی در چنته نداشتند و مراسم با قربانی کردن یک گوسفند و چند کارتن نوشیدنی غیرالکلی و شیرینی به انجام میرسید. هزینه این مراسم نیز از سوی مساجد و مردانی پرداخت میشد که هیچکس در ملاءعام در خصوص آنان سخنی بر زبان نمیراند اما به واقع آنان کدخداهای جدید روستا بودند! مامورین ضداطلاعات اسرائیلی که از دور شاهد این مراسم بودند آن را شبیه به یک مراسم دینی میدیدند که خود نیز پیش از مدرن شدن جهان به انجام میرساندند. در این مراسم مردان آواز میخواندند و میرقصیدند، زنان غذا میپختند و نمامی میکردند و بچههای کوچک نیز در کنار عکس شهید که در قابهای مخصوص عکس شهدا قاب و تزئین شده بودند بازی میکردند. بسیاری از همسایگان بیرون منزل السووی گرد آمده بودند.
با این حال، این مراسم که بعضا تا یک هفته نیز به طول میانجامید برای خانواده السووی چندان دوام نیاورد. بعدازظهر روز 20 اکتبر سال 1994 میلادی، نیروهای شینبت به همراه نیروهای شهرداری و 200 نیروی مسلح که لباس زرهی به تن و تفنگ به دست داشتند منزل السووی را محاصره کردند. یک فرمانده ارتش به مادر السووی گفت: "شما یک ساعت وقت دارید که این منزل را تخلیه کنید، قبل از آنکه از روی زمین محو شود." نیروهای حفاریکننده نیز مقادیر فراوانی تیانتی را در منزل السووی کار گذاشتند.
* تخریب منزل مبارزان فلسطینی یک سنت انگلیسی بود
تخریب منازل تروریستها یک اقدام تنبیهی بود که به دوران حاکمیت بریتانیا بر فلسطین بازمیگشت. این روشی ظالمانه است اما در واقع به این خاطر اتخاذ میشود که پدران، پسران را قانع کنند که هدف از عملیات تروریستی هر چه که باشد و هرگونه که توجیه شود، سختی فراوانی را برای خانواده دربر خواهد داشت. با این حال تهدید به تنبیه دستجمعی هم نتوانسته بود السووی را از عملیات انتحاری در اتوبوس تلآویو باز دارد. در پیش چشمان جمعیت روستای قلقیلیا، منزل السووی در یک آن یه دودی خاکستریرنگ و آوار بدل شد. بیشتر سربازانی که در این عملیات یک روزه شرکت کردند، افرادی خبره در تخریب منازل بودند اما اکثر آنها این کار را پراسترس و آزاردهنده میدیدند. در عین حال بسیاری از آنها اهل تلآویو بودند و سوار خط شماره 5 اتوبوسرانی تلآویو شده بودند. آنها خانوادههایی را میشناختند که این روزها آنها هم مراسم برگزار میکردند، اما بسیار متفاوت از مراسمی که خانوادههای قلقیلیا برگزار کرده بودند. این انفجار به نظر مجازاتی مناسب میرسید.
* تصمیم جهاد اسلامی و حماس برای اتحاد
روز سوم نوامبر 1994، "هانی عابد"، مرد 35 سالهای از اهالی نوار غزه که قرار بود در آینده به یکی از ستارگان سازمان جهاد اسلامی فلسطین بدل شود و پشت پرده بسیاری از عملیات قتل سربازان اسرائیلی قرار داشت، دفتر خود در دانشکده اسلامی خان یونس را به مقصد اردوگاه آوارگان جبلیه ترک کرد تا به صورت مخفی دیداری با فعالان حماس برگزار کند. محورهای بحث در این دیدار سرکوب و سختگیری اخیر نیروهای پلیس تشکیلات خودگردان فلسطین و تهدیدات نخستوزیر رابین مبنی بر بازگذاشتن دست نیروهای موساد و شینبت برای قتل رهبران ارشد حماس در هرکجای دنیا بود. جهاد اسلامی همواره در مقایسه با حماس که بسیار پرآوازهتر بود و بیشتر تیترهای اول روزنامهها را به خود اختصاص میداد، همواره در جایگاه دوم بود اما ربودن واکسمن و بمبگذاری در دیزنگوف قاعده بازی را تغییر داد چرا که نه تنها اسرائیلیها بلکه تشکیلات خودگردان را نیز نگران کرد و منجر به اتحاد آنها علیه دشمنی مشترک شد. علاوه بر آن، اگر تشکیلات خودگردان و اسرائیل میتوانستند به صورت دو متحد در جریان جستجو به دنبال ربایندگان واکسمن عمل کنند، حماس و جهاد اسلامی نیز قدرت چنین اتحادی را داشتند.
* ترور یک عضو ارشد جهاد اسلامی به دست اسرائیلیها
وقتی که عابد برخی مستندات را در صندوق عقب خدروی قراضه پژو 504 سفید خود قرار داد، ناگهان انفجاری بزرگ خودروی وی را منهدم کرد. انفجار رخ داده، انفجاری کر کننده بود که گلوله آتش بزرگی به رنگهای سیاه و نارنجی ایجاد کرد. بخش اعظم بدن هانی عابد در جریان این انفجار متلاشی شد، خودوری وی نابود گردید و شیشهها تا هفت بلوک آنسوتر لرزیدند. هیچ گروهی به شکل رسمی مسئولیت این قتل را بر عهده نگرفت. گفته میشد که عابد از نظر ایدئولوژیک مجادلاتی با حماس داشته اما "شیخ عبدالله شامی"، از رهبران جهاد اسلامی میگوید: "تنها اسرائیل میتوانست خودروی عابد را با این تخصص برای انفجار آماده کند." شیخ شامی که اطراف وی را مردانی نقابپوش، مسلح به اسلحههای اسرائیلی "گلیلون" که از سربازان کشته شده اسرائیلی به غنیمت گرفته شده، پر کرده بودند وعده داد که انتقام خون هانی عابد دقیقا در تلآویو گرفته خواهد شد. صدها تن از حامیان جهاد اسلامی فریاد میزدند: "مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آمریکا!"
ادامه دارد...
به گزارش صراط به نقل از فارس، اخیرا انتشارات "لیونز" (Lyons) کتابی را با نام "شکار مهندس" منتشر کرده است که به بررسی چگونگی ردیابی و شهادت "مهندس یحیی عیاش"، از مبارزان فلسطینی، اختصاص دارد. آنچه در این سلسله گزارشها ملاحظه میفرمایید، ترجمه این کتاب با ویرایش خبری است که خبرگزاری فارس برای مخاطبان خود فراهم آورده است. این کتاب توسط "ساموئل ام. کاتز" (Samuel M. Katz) و با دیدگاه آمریکایی – صهیونیستی به نگارش درآمده است.
* منزل شهید السووی به دست نظامیان صهیونیست تخریب میشود
ساموئل ام. کاتز در آغاز فصل پنجم از کتاب خود تحت عنوان "بمبهای ساعتی"، نوشت: صبح پس از انفجار دیزنگوف، قلقیلیا، روستای زادگاه السووی، بسیار شاد به نظر میرسید. خانواده السووی پس از آنکه آزمایشگاههای اسرائیلی با استفاده از فنآوری شناسایی دیانای، هویت السووی را تایید کردند، درست دست به همان کاری زدند که تمام خانوادههای شهیدان جنگی که حماس علیه دولت یهود آغاز کرده بود و در حال بردن آن بود، انجام میدادند: "ترتیب دادن یک میهمانی." خانوادههای فقیر در قلقیلیا پول زیادی برای تهیه ترشی، خرما، زیتون و نانهای شیرینی در چنته نداشتند و مراسم با قربانی کردن یک گوسفند و چند کارتن نوشیدنی غیرالکلی و شیرینی به انجام میرسید. هزینه این مراسم نیز از سوی مساجد و مردانی پرداخت میشد که هیچکس در ملاءعام در خصوص آنان سخنی بر زبان نمیراند اما به واقع آنان کدخداهای جدید روستا بودند! مامورین ضداطلاعات اسرائیلی که از دور شاهد این مراسم بودند آن را شبیه به یک مراسم دینی میدیدند که خود نیز پیش از مدرن شدن جهان به انجام میرساندند. در این مراسم مردان آواز میخواندند و میرقصیدند، زنان غذا میپختند و نمامی میکردند و بچههای کوچک نیز در کنار عکس شهید که در قابهای مخصوص عکس شهدا قاب و تزئین شده بودند بازی میکردند. بسیاری از همسایگان بیرون منزل السووی گرد آمده بودند.
با این حال، این مراسم که بعضا تا یک هفته نیز به طول میانجامید برای خانواده السووی چندان دوام نیاورد. بعدازظهر روز 20 اکتبر سال 1994 میلادی، نیروهای شینبت به همراه نیروهای شهرداری و 200 نیروی مسلح که لباس زرهی به تن و تفنگ به دست داشتند منزل السووی را محاصره کردند. یک فرمانده ارتش به مادر السووی گفت: "شما یک ساعت وقت دارید که این منزل را تخلیه کنید، قبل از آنکه از روی زمین محو شود." نیروهای حفاریکننده نیز مقادیر فراوانی تیانتی را در منزل السووی کار گذاشتند.
* تخریب منزل مبارزان فلسطینی یک سنت انگلیسی بود
تخریب منازل تروریستها یک اقدام تنبیهی بود که به دوران حاکمیت بریتانیا بر فلسطین بازمیگشت. این روشی ظالمانه است اما در واقع به این خاطر اتخاذ میشود که پدران، پسران را قانع کنند که هدف از عملیات تروریستی هر چه که باشد و هرگونه که توجیه شود، سختی فراوانی را برای خانواده دربر خواهد داشت. با این حال تهدید به تنبیه دستجمعی هم نتوانسته بود السووی را از عملیات انتحاری در اتوبوس تلآویو باز دارد. در پیش چشمان جمعیت روستای قلقیلیا، منزل السووی در یک آن یه دودی خاکستریرنگ و آوار بدل شد. بیشتر سربازانی که در این عملیات یک روزه شرکت کردند، افرادی خبره در تخریب منازل بودند اما اکثر آنها این کار را پراسترس و آزاردهنده میدیدند. در عین حال بسیاری از آنها اهل تلآویو بودند و سوار خط شماره 5 اتوبوسرانی تلآویو شده بودند. آنها خانوادههایی را میشناختند که این روزها آنها هم مراسم برگزار میکردند، اما بسیار متفاوت از مراسمی که خانوادههای قلقیلیا برگزار کرده بودند. این انفجار به نظر مجازاتی مناسب میرسید.
* تصمیم جهاد اسلامی و حماس برای اتحاد
روز سوم نوامبر 1994، "هانی عابد"، مرد 35 سالهای از اهالی نوار غزه که قرار بود در آینده به یکی از ستارگان سازمان جهاد اسلامی فلسطین بدل شود و پشت پرده بسیاری از عملیات قتل سربازان اسرائیلی قرار داشت، دفتر خود در دانشکده اسلامی خان یونس را به مقصد اردوگاه آوارگان جبلیه ترک کرد تا به صورت مخفی دیداری با فعالان حماس برگزار کند. محورهای بحث در این دیدار سرکوب و سختگیری اخیر نیروهای پلیس تشکیلات خودگردان فلسطین و تهدیدات نخستوزیر رابین مبنی بر بازگذاشتن دست نیروهای موساد و شینبت برای قتل رهبران ارشد حماس در هرکجای دنیا بود. جهاد اسلامی همواره در مقایسه با حماس که بسیار پرآوازهتر بود و بیشتر تیترهای اول روزنامهها را به خود اختصاص میداد، همواره در جایگاه دوم بود اما ربودن واکسمن و بمبگذاری در دیزنگوف قاعده بازی را تغییر داد چرا که نه تنها اسرائیلیها بلکه تشکیلات خودگردان را نیز نگران کرد و منجر به اتحاد آنها علیه دشمنی مشترک شد. علاوه بر آن، اگر تشکیلات خودگردان و اسرائیل میتوانستند به صورت دو متحد در جریان جستجو به دنبال ربایندگان واکسمن عمل کنند، حماس و جهاد اسلامی نیز قدرت چنین اتحادی را داشتند.
* ترور یک عضو ارشد جهاد اسلامی به دست اسرائیلیها
وقتی که عابد برخی مستندات را در صندوق عقب خدروی قراضه پژو 504 سفید خود قرار داد، ناگهان انفجاری بزرگ خودروی وی را منهدم کرد. انفجار رخ داده، انفجاری کر کننده بود که گلوله آتش بزرگی به رنگهای سیاه و نارنجی ایجاد کرد. بخش اعظم بدن هانی عابد در جریان این انفجار متلاشی شد، خودوری وی نابود گردید و شیشهها تا هفت بلوک آنسوتر لرزیدند. هیچ گروهی به شکل رسمی مسئولیت این قتل را بر عهده نگرفت. گفته میشد که عابد از نظر ایدئولوژیک مجادلاتی با حماس داشته اما "شیخ عبدالله شامی"، از رهبران جهاد اسلامی میگوید: "تنها اسرائیل میتوانست خودروی عابد را با این تخصص برای انفجار آماده کند." شیخ شامی که اطراف وی را مردانی نقابپوش، مسلح به اسلحههای اسرائیلی "گلیلون" که از سربازان کشته شده اسرائیلی به غنیمت گرفته شده، پر کرده بودند وعده داد که انتقام خون هانی عابد دقیقا در تلآویو گرفته خواهد شد. صدها تن از حامیان جهاد اسلامی فریاد میزدند: "مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آمریکا!"
ادامه دارد...