صراط: «فیلیپ گوردون» که از سال 2013 تا 2015 میلادی در جایگاه مشاور «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا در امور خاورمیانه در کاخ سفید فعالیت داشت، مقالهای درباره توافق هستهای ایران و ارتباط تصمیم دولت آمریکا درباره برجام با مذاکرات درباره بحران شبهجزیره کره نوشته است.
به گزارش تسنیم، نشریه «فارن پالیسی» این مقاله مشاور سابق باراک اوباما در امور خاورمیانه را با عنوان «اصلاح توافق هستهای ایران در آستانه مذاکره با کره شمالی ایدهای وحشتناک است» منتشر کرده است.
بنا بر گزارش نشریه فارنپالیسی، دلایل زیادی برای نگرانی در خصوص ابعاد دیدار قریبالوقوع دونالد ترامپ با «کیم جونگ اون» رهبر کرهشمالی وجود دارد. برخی از این واقعیتها و دلایل عبارتند از پذیرش فوری دعوت از سوی ترامپ آن هم بدون مشورت با مقامات بلندپایه آمریکا و یا مشاوره با متحدانش، تعداد اندک کارشناسان خبره مسائل شرق آسیا، عدم وجود سفیر در کشور کره جنوبی و تمایل کم ترامپ برای تسلط بر جزییات مربوط به پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای.
علاوه بر این، باید اشاره کرد که هر دو رهبر، به احتمال زیاد قادر به یافتن زمینه مشترک برای مذاکره در خصوص خلع سلاح هستهای کرهشمالی نخواهند بود.
بنا بر این گزارش، ترامپ و برخی از مشاورانش از جمله مایک پامپئو، نامزد پیشنهادی ترامپ به عنوان جانشین رکس تیلرسون وزیر خارجه این کشور، از همین حالا، برگزاری نشست با رهبر کره شمالی را یک موفقیت چشمگیر برای خود میخوانند در حالی که احتمال کمی وجود دارد که این مذاکرات به خلع سلاح هستهای پیونگیانگ منجر گردد.
گوردون در ادامه تأکید میکند: «حتی این امکان نیز وجود دارد که شکست مذاکرات، ترامپ را دستپاچه گرداند و همین امر باعث شود که وی در تصمیمگیری در نحوه برخورد با کرهشمالی-اگر که درخواستهای آمریکا را رد کند- به خوبی عمل نکند.»
ترامپ و برخی از مشاورانش دیدار و مذاکره با رهبر کره شمالی را دلیل محکمی برای کنار گذاشتن توافق هستهای با تهران میدانند. آنها استدلال میکنند که برخورد خشنتر و محکمتر با ایران، این پیام را به «اون» میدهد که ترامپ جدی است و اینکه هر گونه توافق احتمالی با کره شمالی میبایست جامعتر و دقیقتر از توافق هستهای با ایران باشد.
نویسنده این مقاله میافزاید: «با «اصلاح» برجام بر اساس آنچه که ترامپ شرط کرده- که شامل محدودیتهایی بر موشکهای بالستیک و نیز اقدامات منطقهای ایران و نیز اجازه بازرسیهای بیشتر و دقیقتر و برداشتن محدودیت زمانی 10 تا 15 ساله غنیسازی اورانیوم، میَشود- وی به رهبر کره شمالی این پیام را ارسال میکند که پیونگیانگ نیز باید محدودیتهای مشابهی را بپذیرد و یا اینکه به پیامدهای رد این ممنوعیتها، تن دهد.»
گزارش فارن پالیسی ادامه میدهد مشکل این گونه مشابهسازی-میان برنامه هستهای تهران و پیونگیانگ و مذاکرات مربوط- آن است که تقریباً غیرعملی است. به احتمال بسیار زیاد، تهران محدودیتها و شرایط ترامپ را نخواهد پذیرفت، اگر هم چنین مسئلهای رخ دهد و ایران بپذیرد، این امر منجر به یک توافق مشابه با کره شمالی نخواهد شد.
مقاله فارن پالیسی در ادامه میگوید این درست که قدرتهای اروپایی در تلاش برای وضع تحریمهای موشکی بر ایران و بازرسیها و نظارتهای سفت و سختتر بر برنامه هستهای ایران هستند، ولی باید پذیرفت که آلمان، فرانسه و انگلیس با شرایط افراطی و دور از واقعیت ترامپ موافقت نخواهند کرد- چه برسد به روسیه، چین و ایران.
علاوه بر این باید گفت که کرهشمالی در حال حاضر یک قدرت هستهای است و سلاح اتمی در اختیار دارد و این امر شرایط مذاکره با پیونگیانگ را متفاوتتر از شرایط مذاکره با تهران میسازد.
افزون بر این پاره کردن برجام و کنار گذاشتن آن از سوی ترامپ، این پیام را به رهبر کره شمالی میدهد آمریکا به توافقات و تعهدات بینالمللی-در مورد توافق هستهای ایران که حتی به تأیید و تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسیده و آژانس انرژی هستهای صلحآمیز بودن فعالیتهای ایران را تأیید کرده- پایبند نیست و نمیتوان به آن اعتماد کرد.
بنا به نوشته این مقام سابق کاخ سفید، «طرفداران اصلاح برجام این امر را در نظر داشته باشند همانگونه که رسیدن به توافق هستهای با ایران دشوار بود، اهرمها و ابزارهای آمریکا برای فشار آوردن به کرهشمالی بسیار محدودتر است، چرا که همانطور که پیشتر گفته شد، این کشور یک قدرت اتمی است. در حالی که گزینه نظامی برای به عقب راندن ایران ناکارآمد بود، این مسئله در خصوص کرهشمالی نیز صدق میکند چرا که تلفات چنین مسئلهای به معنای صدها هزار قربانی است.»
این گزارش میافزاید، «رژیم حاکم بر کره شمالی بیشتر به عراق تحت حکومت صدام شبیهتر است تا ایران کنونی. چرا که «اون» توجه آنچنانی به افکار عمومی و خواستههای آنها ندارد و در این کشور انتخاباتی به معنای واقعی آن برگزار نمیشود. و همین امر باعث میشود که «اون» در پیشبرد اهدافش مصممتر و خودرأیتر باشد. علاوه بر این، رژیم حاکم بر کرهشمالی، برخورداری از سلاح اتمی را وسیلهای حیاتی برای بقای خود میبیند.»