صراط: آخرین روز آبان سال 95 فردی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد که پدرش یحیی پنجاه و پنج ساله از تاریخ 26 آبان از منزلشان در خیابان 17 شهریور خارج شده و دیگر مراجعتی به منزل نداشته و پس از آن نیز پاسخگوی تماس آنها نبوده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پس از ثبت مفقودی این فرد، تیمی از مأموران اداره آگاهی با دستور قاضی سهرابی؛ بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای یافتن مرد مفقود شده دست به کار شدند.
همزمان با شروع تحقیقات کارآگاهان به محل سکونت مرد مفقود شده رفته و در بررسی تصاویر به دست آمده از دوربینهای مداربسته داخل پارکینگ موفق به شناسایی یک دستگاه خودروی سواری پژو پرشیا سفید رنگ شدند که فقدانی به همراه فرد دیگری ( مالک خودرو ) سوار آن شده و در ساعت 14:45 بیست و ششم آبان 95 از داخل ساختمان خارج شده بودند.
با شناسایی هویت مالک خودرو به نام حسین (شصت و پنج ساله) کارآگاهان اقدام به شناسایی محل سکونت وی در شهرستان ارومیه کرده و در ادامه مطلع شدند همزمان با طرح شکایت فقدانی یحیی در دادسرای امور جنایی تهران، پرونده فقدانی حسین نیز در پلیس آگاهی شهرستان ارومیه تشکیل و در حال رسیدگی است.
خانواده حسین در شکایت خود گفته بودند که حسین برای ملاقات با یکی از دوستانش از خانه خارج و به تهران رفته اما پس از آن دیگر تماسی با آنها نداشته و پاسخگوی تماس خانوادهاش نبوده است همچنین کارآگاهان در ادامه تحقیقات اطلاع پیدا کردند که هر دو مرد مفقوده شده (حسین و یحیی) در زمینه خرید و فروش دلار و ارز و عتیقهجات فعالیت دارند.
کارآگاهان در ادامه بررسیها، اقدام به ثبت دستور شناسایی و توقیف خودروی پژو پرشیا متعلق به حسین در سیستم جامع پلیس کرده و پس از گذشت چند روز از پلیس آگاهی شهرستان قزوین به آنها اطلاع داده شد که خودروی پرشیای مورد نظر آنها بهصورت کاملاً سوخته در مناطق کوهستانی این شهرستان، در حوالی روستای اردلان کشف شده است.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان پلیس آگاهی موفق به شناسایی یکی از افراد مرتبط با یحیی به نام تقی پنجاه ساله شدند، بنابر اطلاع به دست آمده قرار بود تا تقی برای ملاقات با یحیی و حسین، از محل سکونتش در شهرستان ابهر به تهران مراجعه کند و طبق تحقیقات پلیسی، در تاریخ 26 آبان 95 نیز به تهران آمده است.
تقی توسط کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی دستگیر و به تهران منتقل شد، وی در تحقیقات منکر هرگونه اطلاع از موضوع فقدان یحیی و حسین شد و مدعی شد که در تاریخ 26 آبان 95 در میدان آزادی با حسین و یحیی ملاقات کرده و پس از آن نیز به شهرستان محل سکونتش مراجعت کرده است.
تقی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: چون هر دو فقدانی در زمینه خرید و فروش عتیقه فعالیت دارند، احتمالاً از کشور خارج شدند و در ادامه با ارائه یک فقره چک چند میلیارد تومانی متعلق به حسین مدعی شد که از حسین طلب مالی یک میلیارد و 300 میلیون تومانی دارد و این چک را نیز بابت طلب خود ، به واسطه خرید و فروش دلار دریافت کرده است.
با توجه به همزمانی هر دو فقدانی و کشف خودروی سوخته شده پرشیا متعلق به یکی از فقدانیها و اطلاع از این موضوع که حسین و یحیی آخرین بار در زمان خارج شدن از ساختمان با یکدیگر مشاهده شدند، احتمال وقوع جنایت در پرونده ی هر دو فقدانی افزایش پیدا کرد ؛ بنابراین پرونده برای ادامه رسیدگی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع داده شد.
در شرایطی که تقی همچنان منکر هرگونه اطلاع خود از سرنوشت یحیی و حسین شده بود، کارآگاهان در مسیر دیگری از تحقیقات پلیسی موفق به شناسایی یکی از همشهریان تقی به نام جعفر سی و شش ساله در شهرستان ابهر شدند که بنابر تحقیقات پلیسی، اطمینان داشتند وی همزمان با مفوقد شدن یحیی و حسین همچنین حضور تقی در تهران برای دیدار با فقدانیهای پرونده، به همراه تقی در تهران حضور داشته است.
جعفر 20 آذر امسال در شهرستان ابهر دستگیر و به پلیس آگاهی تهران منتفل شد، وی در اظهارات اولیه منکر مراجعت خود به تهران و همچنین هرگونه آشنایی خود با تقی شد اما در ادامه تحقیقات پلیسی لب به اعتراف گشود و به قتل هر دو فقدانی توسط تقی اعتراف کرد.
جعفر در شرایطی که در تحقیقات اولیه، خود را بیاطلاع از ماجرای فقدانیها نشان داده بود، سرانجام پس از گذشت یک هفته از زمان دستگیری لب به اعتراف گشود و به کارآگاهان گفت: قرار بود تا تقی در ازای یک روز همراهیام با وی، مبلغ پنج میلیون تومان به من پرداخت کند، تقی گفته بود که قصد دارد تا برای دریافت طلب مالیاش به تهران برود و به همین علت نیاز دارد تا یک نفر او را همراهی کند.
وی افزود: ظهر 26 آبان 95، تقی مقابل مغازه من آمد و دو نفری، با خودروی سمند تقی به تهران آمدیم؛ تقی در میدان آزادی با دو نفر (حسین و یحیی) قرار گذاشته بود، در ادامه، تقی به بهانه نشان دادن و معامله (احتمالا عتیقه) فقدانیها را به شهرستان اسلامشهر کشاند، پس از رسیدن به شهرستان اسلامشهر، تقی به داخل خودروی پرشیا رفت و یحیی به داخل ماشین سمند آمد، تقی به بهانه نشان دادن جنس به همراه حسین و با خودروی پرشیا از محل خارج شد و پس از گذشت یک ساعت، با پرشیا برگشت اما از حسین خبری نبود.
جعفر در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در حالیکه یحیی در صندلی سرنشین جلوی سمند نشسته بود، تقی در عقب ماشین را باز کرد و دقیقاً پشت سر یحیی قرار گرفت و ناگهان با شوکر چند ضربه به یحیی زد و یحیی بیهوش شد وقتی که علت این کار را از تقی جویا شدم، او گفت که حسین را نیز کشته و جنازه حسین در صندوق عقب پرشیا قرار دارد، در نهایت از اسلامشهر به سمت ابهر حرکت کردیم و با راهنمایی تقی، در بیابانهای منطقه هیدج دقیقاً به بالای چاهی رفتیم که گویا چندی پیش یحیی و دوستانش آن را برای پیدا کردن عتیقه ایجاد کرده بودند، سرانجام جنازهها را به داخل گودال انداخته و روی آنرا پوشاندیم.
جعفر درباره آتش زدن خودروی پرشیا متعلق به حسین نیز به کارآگاهان گفت: خودروی پرشیا را نیز به حوالی روستای اردلان برده و در آنجا به آتش کشیدیم و پس از آن هر دو نفرمان به ابهر بازگشتیم.
با اعتراف صریح جعفر به وقوع دو جنایت و انتقال اجساد به منطقه کوهستانی شهرستان قزوین، تیم تشخیص هویت آگاهی تهران با همراهی تیمی از کاراگاهان پلیس آگاهی این شهرستان به محل دفن اجسادِ دو فقدانی رفته و نهایتاً اجساد هر دو فرد مفقود شده (مقتولان) در ساعت 16:00 روز گذشته (26 دی ماه جاری) از داخل چاه بیرون کشیده شده و در همان محل کشف اجساد ، مورد شناسایی قرار گرفتند.
در شرایطی که تقی همچنان مدعی بیگناهی بود، بار دیگر تحقیقات از وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و در حالیکه از از دستگیری جعفر و کشف اجساد فقدانیها هیچگونه اطلاعی نداشت، پس از مواجه شدن با جعفر و همچنین فیلم صحنه خارج کردن اجساد از داخل چاه به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
هر دو متهم این پرونده با دستور قاضی سهرابی؛ بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شده و تحقیقات از آنها ادامه دارد.