جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۵

ماجرای کودکی که خود را با بوی غذای رستوران سیر می‌کند

عجیب نیست اگر از فداکاری مادربزرگ ها برای نوه هایشان بشنویم اما عجیب است اگر بشنویم که کودکی 5 ساله غذای هر روزش بوی غذای رستوران هاست.
کد خبر : ۳۹۶۳۱۹

صراط: در دنیای امروزی افراد بسیاری قربانی دو معضل فقر و نابرابری شده‌اند و در برخی موارد قربانیان این دو معضل اجتماعی آنقدر آرام و بیصدا درد می‌کشند که صدای دردمندی و نداری شان به گوش هیچ کس نمی رسد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران سفره های خالی فقرا و ماجرای معروفی که با این عنوان (فلانی به نان شبش هم محتاج است) بر سر زبان برخی‌ها می‌آید، حکایت تلخی است که با کمی دقت می‌توان افراد بی‌شماری را که گرفتار چنین شرایطی هستند در اطراف خودمان پیدا کرد.

گره های ریز و درشتی که معضل فقر بر پیکر زندگی فقرا می‌زند گاهی با دیگر آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد در هم تنیده شده و هر روز زندگی را بر آنان سخت و سخت تر می‌کند.

کیانا دختر بچه 5 ساله‌ای است که به گفته احمد خاکی معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران، تا چندی پیش به همراه مادربزرگ و پدر خود در آلونکی با شرایط بسیار نامناسب در یک کارگاه بلوک سازی در اطراف شهرستان شهریار زندگی می‌کرد.

طی روزهای اخیر یک ویدئوی کوتاه از محل زندگی کیانا در صفحات مجازی منتشر شده است که حاوی صحبت‌های قابل تامل مادربزرگ این دختر بچه است و تصاویری که به صورت دوربین مخفی از مکان فوق ضبط شده است را نشان می‌دهد.

6 ماه تمام هیچ غذایی برای خوردن نداشتم

در این فیلم مادربزرگ کیانا از شرایط سخت زندگی 4 ماهه در یک باغ می‌گوید که از حداقل امکانات برای زندگی هم محروم بوده اند و شب و روزهای سرمای استخوان سوز زمستان را بدون داشتن سرپناهی مناسب در آنجا گذرانده‌اند و با آمدن ماموران مجبور به ترک باغ شده و در کارگاه بلوک سازی مستقر شده اند.

تصاویر موجود در فیلم محل زندگی کیانا به همراه مادربزرگش حکایت از زندگی سختی دارد که موارد مشابه آن در شهر تهران و اطراف آن کم نیست و دردی که این روزها رنج زندگی‌های این چنینی را مضاعف می‌کند مسئله بی تفاوتی مردم نسبت به یکدیگر است و عمده مشکلات را می‌توان با رفع بی تفاوتی مرتفع ساخت و زندگی را برای همه افراد خوشایندتر و بی دغدغه تر کرد.

مادربزرگ کیانا از روزهایی می‌گوید که به هنگام عبور از جلوی مغازه ها بوی غذا که به مشام نوه 5 ساله اش می خورد، برای این کودک که به دلیل فقر و نداری اغلب اوقات را با گرسنگی پشت سر گذاشته است، خوشایند بوده و با لحن کودکانه به مادربزرگ خود می گفت که (ننه چه بوی غذایی می‌آید) و این در حالی است که هیچ پولی برای خرید غذا نداشتند.

وعده مادربزرگ برای خرید غذا در روزهای آینده تنها کاری بود که از دست او بر‌می‌آمد تا بتواند کیانا را کمی آرام کند و تنها توانسته است با هر کمکی که از دیگران دریافت کرد،  تخم مرغ یا هر خوراکی دیگری که به دستش رسیده است را صرف سیر کردن نوه خود کند و 6 ماه خودش لب به هیچ غذایی نزده است.

کیانا هم اکنون در بهزیستی به سر می برد

معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران در اینباره اظهار کرد: فیلم فوق مربوط به سال گذشته است و بلافاصله پس از آن با تایید اعتیاد مادربزرگ و پدر این دختربچه، مسئولان اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان شهریار، با حکم قضایی کیانا را به یکی از مراکز کودک و نوجوان در شهر تهران منتقل کردند.

وی تصریح کرد: کیانا در تاریخ بیست و چهارم بهمن ماه سال گذشته در مرکز شبیر پذیرش شده است و هم اکنون در این مرکز حضور دارد و از مراقبت های مددکاری اجتماعی بهره مند می شود.

خاکی اضافه کرد: پس از گذشت چند روز از حضور کیانا در مرکز نگهداری از کودکان بدسرپرست سازمان بهزیستی، شرایط ترک اعتیاد برای پدر و مادربزرگ وی نیز در یکی از مراکز تحت نظارت بهزیستی فراهم آمد، اما پس از گذشت مدت کوتاهی، به درخواست خودشان از مراکزی که تحت درمان بودند ترخیص شدند.

معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران یادآور شد: در حال حاضر مادربزرگ این دختر بچه 5 ساله، برای طی دوره درمان در یکی از مراکز اقامتی ترک اعتیاد بانوان به سر می برد.

بر اساس گفته جامعه شناسان و کارشناسان، فقر اقتصادی عامل عمده بسیاری از آسیب های اجتماعی به شمار می‌آید و اعتیاد نیز از آن دست آسیب هایی است که احتمال وقوع آن با وجود معضل فقر افزایش می یابد. از سوی دیگر بی تفاوتی و اهمیت ندادن انسان ها به مشکلات همنوعان خود تاثیر قابل توجهی در افزایش آسیب های اجتماعی دارد.

همراهی انسان ها با یکدیگر می تواند بخش گسترده ای از معضلات اجتماعی را حل و فصل کند و مرهمی بر دردها و مشکلات امثال کودکانی شبیه کیانا و مادربزرگ او و همه انسان هایی که بیصدا درد می کشند، باشند.