پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۲

از پیروزی در سوریه، تا شکاف در اروپا و تضعیف آمریکا

حوادث سال ۲۰۱۷ که برای روسیه موفقیت آمیز بود و مواضع آمریکا در خاورمیانه، آسیا و اروپا را تضعیف کرد، باعث تقویت اتحاد مسکو-پکن شده و دورنمای روابط روسیه با اروپا را نیز روشن‌تر نموده است.
کد خبر : ۳۹۶۲۹۸

 صراط: خبرگزاری «نووستی» در تحلیلی درباره نتایج سال 2017 نوشته است: از لحاظ سیاست خارجی، سال 2017 برای روسیه بسیار موفقیت آمیز بود. این کشور توانست در سوریه به پیروزی نظامی بزرگی دست یابد.

به گزارش تسنیم،با شکل گیری تدریجی اتحاد سه جانبه روسیه-ایران-ترکیه، ساختار جدیدی در منطقه خاورمیانه شکل گرفته است. بدون تردید روند مذاکرات بسیار سختی برای حل و فصل سیاسی اوضاع سوریه در پیش روی است و حتی درگیری نظامی در منطقه قطعا بطور کامل ساکت نخواهد شد.

کنترل مشترک روسیه، ایران و چین بر منطقه خاورمیانه بزرگ

البته اکنون دیگر آشکار شده که روسیه با شروع عملیات نظامی برای نجات سوریه در دو سال قبل، در نهایت نه تنها توانست آن را بعنوان کشوری واحد حفظ کند، بلکه بر جهان عرب نیز نفوذ پیدا کرد. اکنون بسیاری از کشورها در شمال و غرب آفریقا که با مشکلات بی ثباتی در داخل مواجه هستند، تمایل یافته‌اند که با روسیه روابط دوستانه‌ای برقرار کرده و از آن کمک بگیرند. گذشته از اینها، کل منطقه خاورمیانه بزرگ-از صحرای سینا گرفته تا مرزهای پاکستان و هند- اکنون تحت کنترل مشترک روسیه، ایران و چین قرار گرفته است.

متحدان سابق آمریکا، حتی عربستان سعودی به دنبال همکاری نزدیکتر با روسیه هستند. مقامات اسرائیلی، مهمترین شریک آمریکا در منطقه، همواره برای مشورت و رایزنی به مسکو سفر می کنند. مشکل اسرائیل که مانع از دست یابی به توافق شده، آن است که انتظاراتش بیش از اندازه زیاد است. مقامات تل آویو می خواهند بدون از دست دادن پناهگاه آمریکا، متحد جدیدی هم بعنوان متحد راهبردی منحصر به فرد داشته باشند. ولی چنین خواسته‌ای در شرایط تقسیم بندی سیاسی نیروها در منطقه ممکن نیست. اگر در تل آویو درک درستی از اوضاع بوجود می آمد و آنها از بلندپروازی خود دست برداشته و به درخواست دستیابی به توافق همه جانبه که تخیل روسیه نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی است، پاسخ مثبت می دادند، آغاز روند مذاکرات در رابطه با حل و فصل مناقشه فلسطین-اسرائیل، شانس واقعی برای به نتیجه رسیدن دارد.

در حالیکه آمریکا در افغانستان گیر افتاده و در آنجا هیچ دورنمای روشنی ندارد و مدتهاست قصد خارج شدن از این کشور را دارد، کل منطقه اورآسیا، بغیر از اتحادیه اروپا اکنون در حیطه نفوذ سازمان همکاری شانگهای قرار گرفته است که علاوه بر یک اتحاد اقتصادی-تجاری، ساختاری برای حمایت نظامی و سیاسی از طرح‌های بزرگ روسیه و چین در منطقه اورآسیا بشمار می رود.

شکست آمریکا در آسیا و افزایش نفوذ روسیه و چین بر منطقه

تلاش آمریکا برای اعمال فشار بر مرزهای روسیه، با تکیه بر اتحادیه اروپا و ناتو و همچنین اعمال فشار بر مرزهای چین، با استقرار ناوگان دریایی خود در مناطق غربی اقیانوس آرام، کاملا شکست خورده است. پیوند محکمی که بین روسیه با چین و چین با روسیه وجود دارد، نقش خود را به خوبی ایفاء کرده است. خطوط مراسلاتی در داخل منطقه اورآسیا که تحت کنترل مسکو و پکن قرار دارد، نه تنها برای حمل و نقل سریعتر و ارزانتر کالا از چین به اروپا مفید است، بلکه برای انجام مانورهای نظامی در داخل این منطقه نیز بسیار مناسب است. با وجود همه امکانات آمریکا و شرکای اروپایی‌اش، این کشور موفق نشده تا در این جهت گیری برتری خود را به نمایش بگذارد.

دقیقا مانند نتیجه مناقشات نظامی در سوریه که آمریکا از روسیه شکست خورده، رویارویی با چین در مناطق غربی اقیانوس آرام هم باعث کاهش نفوذ واشنگتن در منطقه شده و پکن به همراه مسکو به آمریکا اجازه نداده تا هر بلایی مایل است سر کره شمالی بیاورد. برغم مخالفت فعال آمریکا، چین به تقویت مواضع خویش در دریای چین جنوبی پرداخته، پایگاههای خود در اقیانوس هند را گسترش داده و با روسیه، ایران و ترکیه اتحادهای محکمی را بوجود آورده و عرصه نفوذ خود را تا دریای سرخ و مرزهای شرقی اروپا رسانده است.

تمامی متحدین بالقوه آمریکا در رویارویی با چین، از ویتنام و فیلیپین گرفته تا استرالیا و اندونزی، درک کرده اند که در صورت بروز هر نوع بحران نظامی، واشنگتن برای دفاع از آنها اقدام خاصی نخواهد کرد و به همین دلیل به دنبال یافتن راهی برای نزدیک شدن به پکن هستند. بدین ترتیب طرح‌های اقتصادی-تجاری و نظامی-سیاسی روسیه و چین بطور قابل اطمینانی تامین شده باقی مانده اند: از راه دریایی شمالی گرفته تا اقیانوس هند و اقیانوس آرام جنوبی، تمامی راه‌های مراسلاتی تحت کنترل روسیه، چین و متحدان آنها قرار دارد. با تکیه بر پیوند ناگسستی با چین، روسیه اکنون در سال 2018 می تواند فعالانه تر در جهت گیری به سمت سرو سامان دادن به روابط خود با اروپا کار کند.

تشدید شکاف بین کشورهای اروپایی و فاصله گرفتن از آمریکا

اتحادیه اروپا در حال سپری کردن یک بحران دائمی است. فرانسه و آلمان سعی دارند بطور همزمان از شر قیمومیت و کنترل بیش از اندازه آمریکا بر اعضای شرق اروپای اتحایده اروپا خلاص شوند. دکترین ارتش اروپایی فاصله گرفتن اروپا از توان نظامی آمریکا که در ناتو نقش رهبری بدست آورده و لزوم فرماندهی آلمان-فرانسه بر نیروهای مشترک اروپایی را مورد توجه قرار داده است. در دکترین «ایالات متحده اروپا» که از سوی پاریس و برلین پیشنهاد شده نیز تقسیم بندی بین اعضای اتحادیه اروپا بر اساس اصل "اروپایی کامل" که حاضر به ورود به این طرح هستند و "اروپایی‌های غیرکامل" (کشورهای شرق اروپا) که درهای عضویت در «ایالات متحده اروپایی» به رویشان بسته است، در نظر گرفته شده است.

واضح است که چنین روند اوضاعی تنها باعث کاهش اعتماد بین اعضای اتحادیه اروپا و افزایش تنش بین کشورهای «ثروتمند شمالی» با «فقیران جنوبی» و همچنین بین اروپای شرقی و غربی خواهد شد. پیش از این طرف سوم قضاوت کننده در چنین رویارویی آمریکا بود، ولی اکنون این کشور نمی تواند مواضع خویش را مانند سابق بر کشورهای اروپایی تحمیل کند. طی ده سال گذشته نه تنها اعتبار آمریکا، بلکه وزنه مالی و اقتصادی این کشور در عرصه جهانی بشدت کاهش یافته است.

اکنون اروپا باید اختلافات داخلی را با توان خویش حل و فصل کند و برای این منظور نیاز دارد تا از بلندپرازی‌ها در عرصه سیاست خارجی دست بردارد. مسئله این است که آمریکا در عرصه جهانی حاضر است در هر زمان با مخالفان خود به توافق برسد، اگر بداند که قدرت کافی برای تحمیل نقطه نظرات خویش را ندارد. مسلما اتحادیه اروپا بطور مرسوم سعی دارد در حل و فصل مشکلات سیاسی روی «ارزش‌های اروپایی» تکیه کند، ولی این کار آسانی نیست.

حل بحران اوکراین، روسیه، آلمان و فرانسه را متحد خواهد کرد

امروزه بحران اوکراین، عملا آخرین مانع جدا کننده روسیه از آلمان و فرانسه، بعنوان هسته مرکزی اتحادیه اروپاست که متاسفانه حل این بحران نیز اصلا ساده نیست. این راه حل نیازمند برخورد سیاسی بی طرفانه است و مسائل مالی و اقتصادی زیادی را شامل می شود که نیازمند تغییرات اساسی در شرق اروپاست، همانطور که حل و فصل بحران در سوریه منجر به تغییرات بسیاری در منطقه خاورمیانه گردید.

از آنجا که آمریکا اراده سیاسی لازم برای همکاری سازنده را نشان نمی دهد، و اوضاع در کی‌یف هم دورنمای روشنی برای حل و فصل اوضاع دونباس در سال 2018 بوجود نیاورده، گزینه سازش سه جانبه روسیه-فرانسه-آلمان، که بخشی از حل بحران اوکراین نیز خواهد بود، نه تنها ممکن است، بلکه احتمالا موضوع اصلی مذاکرات سیاسی بین طرفین در سال 2018 خواهد بود.

روسیه با از بین بردن مانع اوکراین بین خود و اروپا و رسیدن به توافق با آلمان و فرانسه که هسته مرکزی اتحادیه اروپا بشمار می روند، قادر خواهد بود طرح اتحاد اقتصادی-تجاری اورآسیایی خود را تکمیل کند. بعد از آن دیگر مسئله ایجاد وحدت سیاسی و نظامی دارای اولویت خواهد شد. البته اینها مشکلاتی هستند که در سال 2018 در مرکز توجه قرار داشته و باید در مورد آنها تصمیم گیری شود.