چهارشنبه ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۰

آیا فرهنگ «یک‌جانشینی» به رأس مدیریت اجرایی بازگشته است؟

رئیس جمهور در صد روز نخست دولت دوازدهم، به هیچ نقطه‌ای از کشور سفر نکرد، از هیچ پروژه یا طرحی بازدید نکرد و در یک کلمه، جز برای سفر خارجی از تهران خارج نشد.
کد خبر : ۳۹۱۶۴۲
صراط: اواسط آبان، وقتی نمایندگان استان تهران در دفتر استاندار، گرد هم آمدند تا چاره‌ای برای انبوه دردهای پایتخت و حومه بیاندیشند، نماینده‌ی «ورامین» گریزی به یک موضوع زد: «در ارتباط با سفر رئیس جمهور به شهرهای استان تهران ظلم شده است».
 
به گزارش فارس  سخن «سیدحسین نقوی حسینی» اگرچه‌ به سفرهای استانی رئیس‌جمهور اشاره داشت- که پیشتر، طی گزارشی با عنوان «سفرهای استانی؛ مرگ تدریجی یک رؤیا» مورد بررسی اجمالی این قلم قرار گرفت-، امّا سرنخی به دست می‌دهد تا از رهگذر آن، در پایان نخستین صد روز دولت دوازدهم، به سنجش یکی از شاخص‌های رئیس دولت بپردازیم؛ شاخص «تحرّک».
 
 
 
شکی نیست که سنجش یک شاخص از میان شاخص‌های لازم رئیس جمهور، قضاوت کاملی از کارنامه دولت یا رئیس آن به دست نمی‌دهد؛ کما اینکه موفقیت یا عدم موفقیت یک دولت، صرفاً به عملکرد رئیس آن منوط نیست و عملکرد مجموعه‌ی عظیم دولت در سراسر کشور است که کارنامه‌ی یک دولت را شکل می‌دهد.
 
از طرفی، این را نیز نمی‌توان نایده گرفت که رأس این مجموعه‌، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. تنها، او است که 4 سال یک بار با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شود و قانون اساسی، آن را در بالاترین رده‌ی نظام سیاسی کشور، پس از رهبری قرار داده است.
 
شاید سخن گزافی نباشد اگر بگوییم رفتار و عملکرد شخص رئیس دولت، به طرز معناداری «فرهنگ‌ساز» است. جدیت، جنب‌وجوش، تحرک و نشاط یک رئیس‌جمهور، بدنه‌ی دولت و حتی جامعه را به تحرک و پویایی وا می‌دارد.
 
در مقابل، ایستایی، بی‌تحر‌کی و یک‌جانشینی رئیس دولت، بدنه‌ی دولت را نیز به تنبلی سوق می‌دهد. حدیث شریف «الناس على دین ملوکهم» نیز در همین راستا قابل تفسیر است.
 
برای سنجش شاخص تحر‌ّک‌ رئیس جمهور، باید به سفرهای داخلی و خارجی، جلسات، ملاقات‌ها، پیام‌ها، سخنرانی‌های عمومی، حضور در همایش‌ها و اجلاس‌ها و سایر برنامه‌های رسمی و علنی رجوع کرد. امّا آیا میزان اهمّیّت همه‌ی این موارد، یکسان است؟ و آیا منصفانه است که نمره‌ی مشابهی به همه آن‌ها داد؟ مثلاً آیا منصفانه و صواب است که به «حضور در جلسه هیات دولت» یا «دیدار با مقامات کشورهای خارجی»، همان امتیاز را داد که به «بازدید از نقاط مختلف کشور»؟!
 
پاسخ منفی است؛ چرا که حضور در جلسه هیئت دولت، از برنامه‌های هفتگی و معمول رئیس جمهور است. همچنین وقتی رئیس یک کشور خارجی به کشور سفر می‌کند، ملاقات و رایزنی با او، توسط رئیس جمهور کشور ما، بدیهی و ضروری است. اما حضور رئیس جمهور در شهرستان‌ها یا سرکشی از طرح‌ها و پروژه‌های مهم در دست اجرا، اموری کاملاً اختیاری است؛ مستقیماً به ابتکار رئیس دولت برمی‌گردد و بیانگر میزان تحرّک او است.
 
بنابراین باید دست به تفکیک و ارزشگذاری زد و به این دو دسته برنامه‌ (برنامه‌های ثابت و معمولی- برنامه‌های فوق‌العاده و غیر معمول) نمره و امتیاز متفاوت داد.
 
حال باید دید که تحر‌ّک حسن روحانی به عنوان رئیس دولت «تدبیر و امید» در نخستین صد روز دولت دوازدهم چگونه بوده است. مبنای این محاسبه نیز از 13 مرداد(فردای تفیذ) تا 20 آبان است (صد روز کاری).
 
مرداد داغ روحانی
 
روزهای پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری، روزهای پرکاری برای حسن روحانی بود. سران کشورهای مختلف برای مراسم تحلیف به تهران آمده بودند و به نوبت به دیدار رئیس جمهور می‌رفتند.
 
همزمان، روحانی مشغول آخرین تکاپوها برای نهایی کردن همکاران خود در دولت دوازدهم بود. هفته پایانی مرداد؛ صدور احکام مختلف برای مشاوران و دستیاران رئیس جمهور، ارائه وزاری پیشنهادی و حضور در مجلس برای ستاندن رأی اعتماد، در کنار سایر برنامه‌های این ماه، مرداد پرکاری را برای حسن روحانی رقم زد.
 
شهریور با طعم سفرهای خارجی
 
شهریور روحانی که با حضور در مرقد «بنیانگذار» و تجدید پیمان با آرمان‌های امام(ره) آغاز شد، با عزیمت به آمریکا به منظور شرکت در اجلاس سازمان ملل و حضور چهار روزه در این کشور ختم شد.
 
روحانی در بازگشت، در مراسم رژه نیروهای مسلح به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدّس حضور یافت.
 
سفر آمریکا، اوّلین سفر روحانی در قامت رئیس دولت دوازدهم نبود؛ او پیش‌تر و در همین ماه، به منظور شرکت در «اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در حوزه علم و فناوری» به قزاقستان سفر کرده بود.
 
سایر برنامه‌های معمول رئیس جمهور نیز در این ماه پابرجا بود؛ گفت‌وگوی زنده با مردم از قاب تلویزیون، جلسات هیئت دولت، حضور در جشنواره شهید رجایی، جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی، دیدار با مقامات چند کشور خارجی و...
 
مهرِ روحانی به سفرهای درون‌شهری
 
بوی ماه مهر که همه جا را فرا گرفت، آقای رئیس‌جمهور به یکی از مدارس تهران رفت و زنگ آغاز مدارس را به صدا در آورد.
 
این تنها نوبتی نبود که در این ماه، روحانی از پاستور خارج می‌شد؛ سفرهای درون‌شهری رئیس جمهور ادامه داشت.
 
او به دیدار خانواده شهدا رفت، برای شرکت در مراسم عاشورای حسینی راهی حرم مطهّر حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام شد و به دانشگاه تهران رفت تا در آیین آغاز سال تحصیلی دانشگاه‌‌ها سخنرانی کند.
 
مهر، برای روحانی، ماه پرتنشی نیز بود؛ وقتی شبانه پشت تریبون آمد تا پاسخ تندی به اظهارات رئیس جمهور آمریکا بدهد.
 
جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، استقبال و دیدار با رئیس‌جمهور ترکیه، جلسه شورای عالی فضای مجازی، دیدار نخست وزیر ارمنستان و دیدار با نمایندگان جامعه روحانیت مبارز، سایر برنامه‌های رئیس جمهور در مهر را شامل می‌شوند.
 
آبان و شتاب جلسات سران قوا
 
«آبان» یک بار دیگر پای رئیس جمهور را به میدان بهارستان تهران باز کرد. او برای اقناع نمایندگان جهت اعتماد به «منصور غلامی» و «رضا اردکانیان» به مجلس رفت.
 
ملاقات رؤسای قوای مجریه و مقننه در این روز، آخرین دیدار روحانی و لاریجانی در آبان نبود؛ جلسات رؤسای سه قوه شتاب گرفت و به فاصله کم‌تر از دو هفته، دو نوبت شاهد برگزاری این نشست‌ها بودیم.
 
از روحانی، برنامه‌های دیگری نیز تا پایان صد روز نخست به ثبت رسیده است: سخنرانی در کنگره آیت‌الله مصطفی خمینی، میزبانی از اجلاس یک روزه ایران روسیه آذربایجان، دیدار با فرماندهان ارتش، دیدار با اعضای شورای شهر و دیدار با فرمانده ارتش پاکستان.
 
اگر به آنچه تشریح شد، تعدادی تماس تلفنی با سران کشورهای مختلف، صدور برخی احکام، ارسال تعدادی پیام تبریک و تسلیت به اشخاص و مناسبت‌های مختلف را اضافه کنیم، تصویری جامع و کامل از اقدامات رئیس دولت دوازدهم در صد روز نخست دولت بدست می‌آید.
 
نگاهی گذرا به آنچه در چهار بُرش، از ریز اقدامات رئیس جمهور در صد روز تشریح شد، ما را با کفه‌ی سنگین ترازو، به سمت دسته‌ی نخست برنامه‌ها(برنامه‌های معمول و غیرفوق‌العاده) مواجه می‌کند و کفه‌ی دسته‌ی دوم(برنامه‌های فوق‌العاده و ابتکاری) به شدّت وزنی سبک دارد.
 
ماحصل آنچه به تفصیل آمد، گزاره‌ای مشخص و قطعی است: رئیس جمهور در صد روز نخست دولت دوازدهم، به هیچ نقطه‌ای از کشور سفر نکرد، از هیچ پروژه یا طرحی بازدید نکرد و در یک کلمه از تهران خارج نشد (جز به منظور سفرهای خارجی).
 
هرچند زلزله‌ی کرمانشاه، پای رئیس جمهور را به خارج از تهران باز کرد و علاوه بر آن، در روزهای اخیر شاهد سفر استانی روحانی به سیستان و بلوچستان بودیم، امّا این‌ موارد، پس از صد روز اول دولت و در آغاز صد روز دوم، رخ داده است و طبیعتاً بنای این مجال، بررسی کارنامه 100 روز نخست رئیس دولت است.
 
اگر بخواهیم نقطه قوتی برای این کارنامه صد روزه (بر مبنای شاخص تحرک) بیابیم، باید به نشست‌های پیاپی روحانی با سران قوای مقننه و قضاییه اشاره کرد. این نقطه‌ای است که تقویت و پررنگ کردن آن، مفید و ضروری است. امّا منحصر کردن نشست و برخاست‌ها به سران قوا، خود مشکل دیگری است. فاصله گرفتن از میز کار و حضور در بطن جامعه و نشست و برخاست با مردم، از الزامات دولت‌داری در نظام اسلامی است که غفلت از آن، شکاف بین مردم و حاکمیت را منجر خواهد شد و اثر مستقیم در ناکارآمدی دستگاه‌های دولتی دارد.
 
فرهنگ «یک‌جانشینی» و «مدیریت پشت میزی»، که در مقاطعی از دهه هشتاد از چرخه مدیریتی کشور رخت بر بسته بود، آیا مجدداً به رأس هرم مدیرت کلان کشور بازگشته است؟ هنوز بیش از سیزده «صد روز» دیگر باقی است و برای دست یافتن به پاسخی دقیق‌ باید صبر کرد.