جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۳

ماجرای نماز خواندن رئیس سکولار یک آکادمی اسلامی روسی

رئیس آکادمی اسلامی بلغار بیان داشت: پدرم در لحظات آخر عمرش گفت: الان که در حال مرگ هستم، خیلی دوست دارم تو را در حال نماز خواندن ببینم، من هم نماز خواندن را شروع کردم و بعد از دو روز پدرم از دنیا رفت.
کد خبر : ۳۸۸۰۸۱
صراط: رئیس آکادمی اسلامی بلغار بیان داشت: پدرم در لحظات آخر عمرش گفت: الان که در حال مرگ هستم، خیلی دوست دارم تو را در حال نماز خواندن ببینم، من هم نماز خواندن را شروع کردم و بعد از دو روز پدرم از دنیا رفت.

به گزارش فارس، کمیل اسحاق‌اف رئیس آکادمی اسلامی بلغار در مصاحبه با ریا نوواستی اظهار داشت: قصد دارد مرکز آموزشی اسلامی را با کادر مدرسین برجسته به بالاترین سطح برساند و در کوتاه‌ترین زمان ممکن مبلغین و روحانیون میهنی تربیت و به جامعه اسلامی تقدیم کند، در ادامه این مصاحبه را می‌خوانید.

*ابتدای سال آموزشی سال جاری شما به عنوان رئیس آکادمی اسلامی بولگار برگزیده شدید، چرا بدون هیچ نظر مخالفی و ممانعتی پذیرفتید؟

-من با خودم خیلی مبارزه کردم زمانی که این پیشنهاد داده شد. من نمی‌خواستم قبول کنم، وظیفه بسیار مهم و سنگینی است. خیلی فکر کردم، در نهایت به این نتیجه رسیدم که اگر من نپذیرم، پس چه کسی باید این مسئولیت را به عهده بگیرد؟ آکادمی اسلامی چه برای کشور ما و چه برای جامعه جهانی بسیار ضروری و حائز اهمیت است.

*شما سکولار هستید، رئیس قازان بودید، نماینده رئیس جمهوری در خاور دور بودید. کمی جای تعجب دارد که به سمت پروژه اسلامی وارد شدید.

-من نسبتاً سکولار هستم. زمانی که پدرم فوت شد از من خواست که نماز بخوانم. ایشان در لحظات آخر عمرشان خطاب به من فرمودند: من تو را خیلی دوست دارم و الان که در حال مرگ هستم، خیلی دوست دارم تو را در حال نماز خواندن ببینم، پدرم می‌دانست که اگر من کاری را انجام دهم، آن عمل را تا آخر عمر انجام خواهم داد و صوری و ریا نخواهد شد. من نماز را شروع کردم. بعد از دو روز پدرم از دنیا رفت. ایشان از من خواستند که مسجد نور قازان که مؤسس و امام جمعه آن مسجد خود ایشان بود، را حفظ کنم.

*این سؤال تا حدی ممکن است خوشایند نباشد، شما کمونیست بودید و به تدریج معتقد شدید. این تغییر و مسیر چگونه بر شما گذشت؟

-زمانی که هنوز اعتقاد مرا به حزب کمونیست از من نگرفته بودند، من صمیمانه معتقد بودم و صادقانه کار می‌کردم. انسان نمی‌تواند بدون اعتقاد باشد. پس از حزب کمونیست شوروی من بدون اعتقاد خیلی رنج بردم. به یاد آوردم که اعتقاد اسلامی در من وجود دارد و من می‌توانم با این اعتقاد زندگی کنم. پیشینیان من نیز با آن زندگی کردند. اجداد من در سال 1937 تیرباران شدند، آنها از خادمان اسلام بودند. من به طور جدی و مصمم تصمیم گرفتم که خودم را وقف این خدمت بکنم. زمانی که پیشنهاد ریاست آکادمی را دریافت کردم، فهمیدم که این محقق می‌شود و بسیار ضروری است. در این امر حکمت خداوند نهفته است. ابتدا تجربه کسب کردم و در نهایت به عنوان اولین نماینده روسیه در سازمان کنفرانس اسلامی (سازمان همکاری اسلامی) انتخاب شدم. به تدریج به اسلام نزدیک‌تر و نزدیکتر می‌شوم.

*مکتب مذهبی-الهیات را باید از صفر احیا کرد؟

-حکومت 80 ساله ناخداباوری قطعض تاثیر منفی خود را گذاشته است. زمانی که بهترین نمایندگان مذهبی را به تیر می‌بستند، باعث شد که نظام آموزشی اسلامی در بدترین جایگاه قرار بگیرد. بیش از هزار مرکز مذهبی اسلامی در قفقاز، اورال، سیبری و پاوولژ فعال است. اما این تنها اولین قدم در تاریخ 25 ساله اخیر کشور است. شاهد آن بودیم که بعضی پادشاهان و روسای کشورها میلیاردها دلار برای ساخت دانشگاه هزینه می‌کنند. آنها می‌خواهند که ملتشان به علم و آموزش بپردازد. من هم دوست دارم که ملت و جوانان کشورم به کسب علم و دانش بپردازند.

*به نظر شما چکار باید کرد که مرکز آموزشی بولگار مورد توجه قرار بگیرد؟

-باید شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد تا بتوان در کمال آرامش و در شرایط عالی در آن به کار و فعالیت پرداخت و آموزش را به سطح جهانی برسانیم. راه رسیدن به این مهم را می‌دانم، بایستی با مراکز اسلامی ارتباط برقرار کرد، به آموزش بر اساس برنامه واحد پرداخت و مدرک دوگانه بر اساس قرارداد صادر بشود.

*چه دانشگاه‌هایی مد نظر شما است؟ الازهر؟!

- الازهر، کار سختی است، به عبارتی، به معنی یک دولت در درون دولت دیگر است. در درون این دانشگاه مهد کودک وجود دارد، سپس مدرسه، مرکز آموزشی و تا سطح عالی آموزش. تمام خط سیر این سطح واضح است. اگر قرار بر توافق با آن باشد، بایستی چنین خط مشی طراحی شود. بنده تصمیم دارم چنین برنامه‌ای را پیش بگیرم، نه در کوتاه مدت، ولی شدنی است.

منبع: رایزنی فرهنگی ایران در روسیه