شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ آبان ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۷

کسی جز شهید ستاری جرأت دادن چنین دستوری را نداشت

در آن زمان شهید ستاری این شهامت را به خرج داد تا با حذف این سامانه، به چابکی سیستم و افزایش کارآمدی افزوده شود. خلاقیت و شجاعت او بود که در آن شرایط حساس، تأکید کرد این کار را انجام بدهیم.
کد خبر : ۳۸۷۷۷۹
صراط: در آن زمان شهید ستاری این شهامت را به خرج داد تا با حذف این سامانه، به چابکی سیستم و افزایش کارآمدی افزوده شود. خلاقیت و شجاعت او بود که در آن شرایط حساس، تأکید کرد این کار را انجام بدهیم.

به گزارش فارس، امیرسرلشگر منصور ستاری در 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به شهادت رسید. وی نقش بی بدیلی در ارتش جمهوری اسلامی ایران داشت که آنچه در ادامه خواهید خواند گوشه ای از تلاش های این شهید عزیز است.

از جمله کارهای بزرگ پدافند هوایی در دوران دفاع مقدس، شناسایی و حفظ جنگنده ها و حمله‌های موشکی دشمن بود  و در این کار سامانه‌ها پدافندی نقشی مهم ایفا می‌کرد. اما به مرور و با حمایت‌های هم‌پیمانان دشمن و سختی‌های خرید تجهیزات برای کشورمان، از کارآمدی سامانه‌های راداری و پدافندی ما با همان سر و شکل پیشین در مقابل تجهیزات دشمن مانند موشک‌های ضد راداری کاسته شده بود.

احمدی از همرزمان شهید ستاری، از روزهایی می‌گوید که با جسارت و خلاقیت ستاری در تغییر دادن ساختار، رادارهای ما از حمله مشوک‌های ضد رادار دشمن در امان ماندند.

وی می‌گوید: «سامانه هاگ یک سیستم دفاع هوایی است و با سیستم شناسایی راداری دارد می‌تواند هدف را کشف و قفل کند، اما برای این که بخواهد چنین کاری را موفق انجام بدهد باید هدف را در  برد 100 کیلومتری خود داشته باشد. ممکن است که این برد محقق نشود و ما در آن زمان نتوانیم کار را انجام بدهیم بر همین مبنا رادارهای اردیواری، وارد میدان می شوند. کار این رادارها این است که هواپیماها را از فاصله بالا ببینند. این رادارها، هواپیماها را از فاصله ی خیلی زیادی شناسایی می کنند و آمادگی و دقت لازم را در اختیارمان قرار می‌دهند

به خاطر دارید زمانی که دشمنان موشکی به هوا می‌فرستاد یا هواپیمایی وارد مرز می شد، رادار بلافاصله وضعیت قرمز اعلام می‌کرد و بعد از چند ثانیه، که هواپیما می‌رسید و بر روی تهران عملیاتی نشان می‌داد مطلع می‌شدند.

یعنی ما از همان زمانی که آن‌ها در حال انجام کار تاکتیکی بودند، از کارشان اطلاع پیدا می‌کردیم؛ سیستم‌های عملیات شناسایی طوری هستند که از زمانی‌که خلبان وارد هواپیما میشود استارت می‌کند، سامانه شناسایی مطلع می شود. زیرا آن‌ها اطلاع می دهند سایت رادار، دیده بانی و غیره هریک اطلاع‌هایی را می‌دهند و  همه این عوامل جمع می شوند در پست های فرماندهی، سی،آر،سی و قسمت کنترل گزارش‌ها جمع آوری و به سرعت بررسی می‌شود. بر همین مبنا بود که ما سایت‌های هاگ را به فرض این‌که در مناطقی که می خواستیم عملیات انجام بدهیم ظاهراً از 2 به بالا و به همین ترتیب تعدادی را لازم بود، سامانه هاگ قرار می‌دادیم باشه و برای که این سایت ها با یکدیگر هماهنگی داشته باشند و مثلاً ناخواسته، یک تیر را برای دو هدف یا تیرهایشان را برای یک هدف صرف نکنند، تمام دقت مان را به خرج می‌دادیم.

تلاشمان این بود کار به‌موقع انجام شود و هواپیمایی که در برد مؤثر ما قرار می‌گیرد با هماهنگی‌های دقیق و به موقع مورد هدف قرار بگیرد. مثلاً بندر امام وظیفه اش همین بود که هماهنگی ها را ایجاد می‌کرد و برای هر کدام از کوثرهای آن منطقه ماموریت مشخص می‌کرد، ضمن آن‌که به پست فرماندهی هم دستور می داد. بر همین اساس، پست فرماندهی به جنگ افزارهای زمین به هوا دستور میداد یعنی دستوری که از بالا می آمد انشعاب پیدا می کرد و هر کس با توجه به توانمندی و وظیفه تعریف شده، کارش را انجام می داد.

ما در سیستم هاگ کار می کردیم، آقای حمیدیان در سیستم اسکای گارد کار می کرد و همه وظیفه شان را می‌دانستند. هر کسی در حیطه ماموریت خودش اقدام به شلیک یا اقدام تاکتیکی مورد نظر را انجام می‌داد. روی همین حساب هست که بندر امام به عنوان در واقع توزیع کننده هدفها به ما و در حقیقت پوششی که از نظر دید، پوشش خیلی وسیعی از نظر دید برای ما دارد نقشی اساسی داشت.

تا پیش از عملیات والفجر 8، علاوه بر این که رادار اردیواری می‌دید ما صبر می کردیم تا برد رادارهای تجسس خودمان هم تحرک را ثبت کنند، یعنی صبر می کردیم تا این اطلاعات هم به دستمان برسد، این کار باعث می شد که دقت ما فوق العاده در شناسایی فوق‌العاده بالا برود. اما این کار ضررهایی هیم داشت و بر همین اساس، بنا به دلایلی که ضروری بود، این رادار را حذف کردیم.

در آن زمان شهید ستاری این شهامت را به خرج داد تا با حذف این سامانه، به چابکی سیستم و افزایش کارآمدی افزوده شود. خلاقیت و شجاعت  او بود که در آن شرایط حساس، تأکید کرد این کار را انجام بدهیم.  شهید ستاری این مسأله را به خوبی می‌شناخت و این‌گونه نبود که بدون فکر به جلو آمده باشد بلکه مدت‌ها روی این مسأله کار و مطالعه کرده بود. اگرچه ما نیز تا حدود زیادی به ضرورت این مسئله اشراف داشتیم اما کسی جز او نبود که که در آن شرایط حساس جرات کند و چنین دستوری بدهد. این کار خیلی مهم بود، زیرا دشمن در آن زمان رادارهای ما را هدف قرار می‌داد.

دشمن این کار را با موشک‌های ضد رادار جدیدی که خریداری کرده بود انجام می‌داد و وقتی که موشک های ضد رادار در برد مؤثر ما قرار می‌گرفتند، رادارهای ما را می‌زدند. حتی کار به جای رسیده بود که ضرورت پیش آمده بود که رادارها رو خاموش کنیم و زمان بندی بدهیم. در این مرحله، رادارهایمان خاموش می کردیم تا موشک ضد رادار با قرار گرفتن بر روی فرکانس رادار ، روی رادار ما قفل نکند و از اصابت با آن جلوگیری شود. روی همین حساب بود که دیدن هدف از فاصله خیلی زیاد که توسط رادار اردیواری انجام می شد برای ما خیلی اهمیت داشت، چون اگر در برد مؤثر ما قرار می‌گرفت آن‌ها را می دیدیم، موشک هامون هم در همین حد و اندازه برد مؤثر داشت.  اما برد مؤثر موشک‌های دشمن، با توجه به این که فرکانس ما را پیدا می کرد، بیش‌تر از ما بود و توانایی بیشتری داشت. بنابراین، رادار ما را هدف قرار می‌داند و برمی‌گشتند بدون این که ما آن‌ها را بزنیم. تقریباً دست ما رو شده بود و دشمن با در اختیار گرفتن موشک ضد رادار، از ما جلوتر افتاد.

 اما با خلاقیت و جسارت ستاری و همرزمان او، از همین  ابزار موجود، به گونه ای استفاده شد که جوابگوی حمله‌های دشمن باشد. بنابراین با این کار قرار شد تا زمانی که موشک‌ها به برد مؤثر ما نرسیده‌اند ما اصلاً هیچ فرکانسی از خودمان تولید نکنیم.

ما رادارها را روشن می‌کردیم اما در حالت استندبای می گذاشتیم. در حالت استند بای تمامی قسمت‌های الکترونیکی یک سیستم فعال هستند و فقط امواج متساعد نمی شود. بنابراین فرکانسی به خارج محیط  پخش نمی شود. اما خلاقیت کار این جا بود که رادار وقتی که در این حالت در عرض چند ثانیه آماده می شد و می توانست عملیات اصلی خودش رو انجام بدهد. ویژگی برتر و برد ما در استفاده از ثانیه ها بود.

مثلاً در والفجر 8 رادارها، کامپیوترها، و دیگر دستگاه‌های حجیم کنار گذاشته شد و سیستم فقط شامل هایپاور، لانچر و بی سی سی، شد. این 3 بخش مهم، با حجم بسیار کم و قدرت جنگندگی و تحرک فوق العاده کار ما را آسان کرد.

منشأ این خلاقیت‌ها، بزرگانی مثل شهید ستاری و سردار غلامی و دیگران بودند که توانستند این فکر را به مرحله ی عمل برسانند و بتوانند علیرغم محدودیت های ایجاد شده کارایی و راندمان فوق العاده زیادی را در عملیات‌ گوناگون بگیرند.»