ترویج ایدئولوژی آریایی‌گرایی یکی از عوامل مهم در پیدایش نازیسم (آریایی گرایی) و تاسیس انجمن جهانی تئوسوفی در سال1875 در نیویورک بود. نتیجه این رسالت جهانی، یعنی آریایی یا آلمانی چیزی جز ایجاد شکل جدید از باور قوم یهود به عنوان قوم برگزیده نبوده و نخواهد بود.
از طرفی پدیده آنتی سمیتیسم عامل مهمتری محسوب می شود که باعث شکل گرفتن حزب نازی و معروفیت آدولف هیتلر شد؛ دانشجویان مدارس نظامی در آلمان با عنوان ستون فقرات اصلی این حزب که بیشتر از مردم عقب مانده آلمان بودند، توانست با تبلیغات ضدیهود به عنوان تاکتیکی برای نفوذ در بخش کارگری آلمان، در انتخابات سال 1893 مجلس آلمان پیروز شود.
هوستن چمبرلین که یکی دیگر از مروجین پدیده های آریایی گرایانه محسوب می شود در سال 1898 با چاپ کتابی با عنوان بنیاد سده نوزدهم توانست، تاریخ معاصر اروپا را به عنوان تضاد دو نژاد آریایی و سامی ترسیم کند. چمبرلین که باور قوی تری نسبت به این نژاد پرستی داشت حتی بعد از شکست آلمان در جنگ جهانی اول، همچنان مروج عقاید آریایی گرایانه بود. در زمانی که آدولف هیتلر به قدرت رسید، چمبرلین وی را به عنوان ناجی نژاد آریایی اعلام نمود.
فرقه ای به نام انجمن تول، از موارد تاثیرگذار دیگری محسوب می شود که بر ظهور نازیسم و شکل گیری اش کمک زیادی کرد؛ بنیان گذار این فرقه رودلف گلوئر تاجر ثروتمندی است که آن زمان ساکن استانبول بود.
همچنین سازمان اطلاعاتی بریتانیا و شبکه زرسالاران یهود از طریق تربیش لینکن در صعود نازیسم در آلمان نقش مهمی داشتند. تربیش لینکن که از اعضای یک خانواده ثروتمند یهودی ساکن مجارستان بود، به همراه سیدنی رایلی یهودی، مأمور اطلاعاتی نامدار انگلیس، در دسیسه‌های نفتی – سیاسی مرموز آن دوران به سودیهودی و مجتمع نفتی رویال داچ شل نقش فعال داشت.لینکن یکی از عوامل اصلی در پیدایش لشگر آزاد بود ک از درون حزب نازی خلق شده بود
با
تمام این تفاسیر امروزه نازیسم با هدف تفرقه افکنی پیش می رود و همانگونه
که از باطن اعمال این حزب مشخص شده است، وابستگی پنهانی به فراماسون ها و
فرقه های ضاله وجود دارد.
اگر نگاه دقیق تری به تاریخ بیاندازیم نقش یهودیان در شکل دهی به طایفه پارسی مشخص است. عبدالله شهبازی، نویسنده، مورخ و پژوهشگر ایرانی در گفتگویی در این مورد می گوید:
می‌دانیم که پرتغال اولین قدرت غربی است که در قرن شانزدهم یک امپراتوری مستعمراتی در شرق ایجاد کرد و همین میراث بود که در قرن هفدهم به هلندی‌ها و در قرن هیجدهم به انگلیسی‌ها رسید. متوجه شدم که سران طایفه پارسی از قرن شانزدهم در غرب هند به عنوان کارگزاران محلی و بومی پرتغالی‌ها برکشیده شدند و بتدریج در قرون بعد در پیوند با سایر استعمارگران اروپایی به قدرت و ثروت فراوان رسیدند. و متوجه شدم که در ایجاد و توسعه امپراتوری مستعمراتی پرتغال و اسپانیا یهودیان جایگاه مهمی داشتند و بعدها همین نقش را در امپراتوری‌های مستعمراتی هلند و بریتانیا ایفا کردند.
پدیده دیگری که در این زمان با آن آشنا شدم «مارانوها» یا یهودیان مخفی هستند. اینها گروهی از یهودیان بودند که به ظاهر مسیحی می‌شدند ولی در باطن همچنان یهودی بودند. مارانوها یک پدیده بسیار مهم در تاریخ اروپای جدید هستند. بعضی از آن‌ها وزرای مقتدر پادشاهان اسپانیا و پرتغال بودند و بعضی در مقامات عالی کلیسا جای داشتند و تعدادی از آن‌ها حتی به مقام کاردینالی رسیدند. کریستف کلمب با پول و سرمایه همین مارانوها به قاره آمریکا سفر کرد و خود او نیز مارانو بود.
فرقه آریایی گرایی و رهبریت فراماسون ها
با توضیح این موارد و همچنین بررسی بیشتر موج آریایی گرایی در اروپا که به پیدایش نازیسم در آلمان انجامید که نتیجه میگیریم که با دستگاه استعماری بریتانیا و الیگارشی پارسی هند پیوند نزدیک داشت. مهمترین فرقه مروج آریایی گرایی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم فرقه تئوسی بود که یک سازمان شبه ماسونی به نام انجمن جهانی تئوسوفی ایجاد کرد. در هرم این گروه ناشناخته ای به نام استادان غیبی حضور داشتند که بر تجدد گرایان ایرانی تاثیر زیادی گذاشتند. شیخ ابراهیم زنجانی که جزء رهبران تجدد گرایی دوران مشروطه محسوب می شود در رمان منتشر نشده ای به استادان غیبی اشاره می کند که فعالیت های یک محفل مخفی را در جریان مشروطه هدایت می کرد.
همانطور که در مهر انجمن تئوسوفی مشخص است، نمادهای به کار رفته مطابقت کاملی با گروه های ضاله فراماسونری-شیطان پرستی و یهودیت دارد. موارد ذکر شده برای اثبات این بود که آریایی گرایی و نازیسم ریشه ای در گروه های شیطان پرستی و ضاله دارد که امروزه هدفش در ایران چیزی نیست جز اختلاف افکنی و برهم ریختن آرامش مردم ایران؛ برای این گروه ها، تاریخ ایران، آریایی و یا شخص کوروش مهم نیست و اختلاف افکنی تنها چیزی است که بدنبال آن هستند.
*در اینفوگرافیک زیر هم رهبران صهیونیستی و یهودی را می بینید که به عنوان تاریخ نگارانی محسوب می شوند که در بحث آریایی گرایی و نازیسم تاثیر گذار بودند.
امروزه فعالیت نازیسم و آرایی گرایی در ایران در حال افزایش است؛ اتفاقاتی که در فضای مجای باعث می شود اذهان عمومی گمراه شوند. سوئ استفاده از تاریخ ایران و نام هایی همچون کوروش راه مناسبی برای فرقه های ضاله محسوب می شود تا بتوانند اندیشه های خود را در ایران امروز، گسترش دهند.
فعالیت گسترده در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی این حزب با نام جدید نونازیسم و نئوفاشیسم بیشتر با هدف زنده کردن دوباره نازیسم و فاشیسم انجام می شود.
فعالیت اکثر اعضای این گروه بر روی فضای اینترنت و شبکه های اجتماعی متمرکز است و پس از اینکه در ایران اعلام موجودیت کرد، مجموعه ای از سایت ها راه اندازی شد تا با جذب مخاطب برای پیروزی نژاد اریایی (جوامع ستم دیده، ایران، آلمان و شمال ایتالیا) فعالیت کند.
در اویل چندین وبلاگ و سایت با موضوعات نژادپرستی، توهم برتری‌نژاد آریا به همراه اشعار و داستانهای جعلی تاریخی طراحی شد تا بین جوانان ایرانی تزریق شود و کلماتی مثل هیتلر، نژاد آرایی، کوروش کبیر، هخامنشیان، منشور حقوق بشر کوروش و نازیسم جایی در جامعه ایرانی پیدا کنند.
به غیر از سایت هایی که عنوان شد امروزه فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مخصوصا تلگرام جولانگاه خوبی برای این حزب شده است که در ادامه تصاویری از فعالیت های نازیسم را مشاهده می کنید:
به غیر از موارد ذکر شده، انجمن هایی نیز با عنواینی مثل نازی سنتر و رایش هیستوری که در قالب سایت های اینترنتی مشغول فعالیت بودند با هدف جذب جوانان ایرانی فعالیت می کردند. جذب جوانانی که اطلاعاتشان در سطح بسیاری پایینی قرار دارد در اولویت مدیران این سایت ها می باشد.
