پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۴ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۸

فراستی: جامعه ما از لحاظ فرهنگی لوس است

مسعود فراستی با انتقاد از برخورد جامعه امروز با مقوله نقد، عامل عقب‌ماندگی فرهنگی و هنری کشور را همین نگاه غلط دانست و درباره اصول درست نقد توضیح داد.
کد خبر : ۳۸۶۲۵۹
صراط: مسعود فراستی با انتقاد از برخورد جامعه امروز با مقوله نقد، عامل عقب‌ماندگی فرهنگی و هنری کشور را همین نگاه غلط دانست و درباره اصول درست نقد توضیح داد.

به گزارش خبرآنلاین، نشست رونمایی و بررسی نخستین شماره مجله «فرم و نقد» به سردبیری مسعود فراستی، عصر روز چهارشنبه سوم آبان با حضور حمید یوسف بیک، آیین فروتن، شروین طاهری، جواد حسنجانی (اعضای تحریریه ) و حمید ابک در باغ کتاب تهران برگزار شد.

فراستی در ابتدای این نشست درباره ویژگی‌های این مجله گفت: «ما یک مجله کاملا مجزا از شرایط هستیم، این مجله بازتاب اوضاع فرهنگی نیست و به اصطلاح ساز خود را می‌زند. حال آن‌که خوب است یا خیر، بحث دیگری است.»

او افزود: «ما در این مجله درباره ادبیات و سینما کار کرده‌ایم و مترمان هم همانطور که در یادداشت ابتدایی مجله اشاره کردم، فرم است و به نظرمان محتوا از فرم برمی‎آید. قصد بیان و تفسیر اوضاع فرهنگی کشور را نداریم بلکه می‌خواهیم به صورت حرفه‌ای برای تغییر وضع موجود تلاش کنیم. مانیفست اصلی ما هم این است.»

در ادامه این نشست، آیین فروتن هم از اهدافی که این مجله دنبال می‌کند، گفت: «ضمن آن‌که برای تغییر آمده‌ایم، هدف‌مان هم دیالوگ است تا به وسیله آن باب گفت‌وگو و دیالوگ را در این حوزه باز کنیم. این دیالوگ رابطه با جهان پیرامون است و بسیار به آن نیازمندیم. در این مجله نه تنها به نقد وضع موجود می‌پردازیم بلکه به نقد خودمان هم قائل هستیم.»

مظلومیت نقد

در ادامه، شروین طاهری هم با اشاره به مفهوم فرم و نقد به صورت خلاصه گفت: «نقد آن چیزی است که در جامعه امروز ما بسیار مهم است و به صورت مدوام در تمامی محافل از آن به راحتی صحبت می‌شود، نقد امروز مظلوم واقع شده است و این مجله با ارائه واژه فرم سعی در برهم زدن این تفکر دارد. نقد در جامعه ما به نحوی شکل گرفته است که منتقد فردی بی طرف است و از دور به موضوع نگاه می‌کند و در نهایت هم آن را شرح می دهد. در حالی‌که نقد وارد موضوع می‌شود، آن را شکل می‌دهد حتی دفورمه و به شکل یک موضوع تازه آن را بار دیگر عرضه می‌کند.»

انتقاد از بازار عامیانه نقد

جواد حسنجانی، دیگر عضو تحریریه، سخنران بعدی این نشست بود که درباره مفهوم نقدِ نقد در این مجله توضیح داد: «نقدِ نقد شکلی از نوشته در حوزه مطبوعات است که در واکنش به نقد دیگری نوشته می‌شود، این شیوه با تئوری‌های ادبی و انتقادی همراه است و در سال‌های اخیر از این جهت مهم می‌شود که روشنفکران ما دیگر از طریق نوشتن به دیالوگ با یکدیگر نمی‌پردازند و نسبت به نظرات هم واکنش نشان نمی‌دهند.»

او افزود: «در جامعه امروز ما متاسفانه نوعی بازار عامیانه نقد ایجاد شده است که روشنفکران، مهم‌ترین و ثقیل‌ترین نقدهای خود را در به جای عرضه در یک جمع آشنا با مفاهیم و موضوعات، به راحتی با مخاطب معمولی در میان می‌گذارند و در نهایت در ذیل اظهارنظر صاحب نظران، مردم بر اساس مسائلی از قبیل احساس، نظرات مخالف خود را با آن نظریه‌ها به صورت غیر علمی و غیر اخلاقی بیان می‌کنند و به نحوی از منتقدان باج خواهی می‌کنند. نتیجه سخنان من این است که نقدِ نقد را از این دسته اظهارنظرها متمایز کنیم.»

او همچنین گفت: «نقد قطعا با خشونت و گاهی تمسخر همراه است و در طول تاریخ بارها شاهد این موارد از سوی بزرگان بوده‌ایم. ما هم به عنوان نویسنده این مجله ممکن است مطالب‌مان با باورهای مخاطب همراه و همسو نباشد و ممکن است باشد. ما نقد اخلاقی می‌توانیم داشته باشیم اما نه این‌که آن را زیر مجموعه اخلاق قرار دهیم.»

عفب رفتن سینما پس از انقلاب

مسعود فراستی در ادامه این مراسم با اشاره به طیف گسترده منتقدان در ایران، درباره چهره‌ای که از او تعریف می‌شود، گفت: «چهره‌ای که از فراستی این طرف و آن طرف بیان می‌شود، خشن و بی ادب است در حالی‌که آنچه شما اینجا می‌بینید این‌طور نیست.»

او ادامه داد: «همه آدم‌های اینجا اهل نقد و فرم هستند ولی برخی سنتی و برخی مدرن و ژیگول و من هم در میان این دو دسته قرار گرفته‌ام و خودم هم قطعا به ژیگول‌ها متمایل نیستم. اینکه ما توانستیم چنین فضایی در مجله ایجاد کنیم، بسیار خوب است، نقد یک‌سری واژه‌ها دارد که توهین نیستند بلکه ادبیات نقد به شمار می‌آیند. جامعه ما از لحاظ فرهنگی بسیار لوس است و همه تا زمانی که از یکدیگر تعریف می‌کنند، خوب هستند و به محض بیان نقص یا ایرادی، بد می‌شوند. به نظر من این مسئله عامل عقب ماندگی فرهنگی و هنری ماست.»

این منتقد ادامه داد: «در پس از انقلاب در سینما به جز مسایل فنی آن و همچنین ادبیات خیلی به عقب رفته‌ایم و این مسئله دو دلیل دارد، یک فرهنگ دولتی و دو فقدان نقد. البته فرهنگ دولتی که با سوبسید سعی در آرام نشان دادن فضا و سکوت در برابر مشکلات را دارد، خودش زمینه ساز فقدان نقد است. ما در این مجله آمده‌ایم این تابو را برهم بزنیم و تمرین کنیم که نقد را ابتدا خودمان بیاموزیم.»

نسبت فرم و محتوا

فراستی افزود: «اندیشیدن پله قبل از نقد است و ما در همان پله مانده و به نقد اصلا نرسیده‌ایم. در این مجله سعی در بالا بردن تیراژ نداریم و به فکر فروش بیشتر و سود مالی نیستیم، بلکه بیشتر می‌خواهیم با خود تمرین آشتی با نقد را بکنیم. کما اینکه این را هم بگویم از فردا باید چاپ دوم مجله را برای چاپ بفرستیم و می‌دانیم که بیشتر مخاطبان‌مان هم شهرستانی هستند.»

این منتقد درباره مطالب مجله گفت: «من از تمامی مطالب مجله دفاع می‌کنم، مجله در ابتدا چند بخش دیگر هم مانند تجسمی داشت که من مانع حضورشان شدم زیرا که تا یک چیزی ارزشمند نباشد، در مجله منتشرش نمی‌کنیم. همچنین مطالب مخالف با عقایدمان اگر دارای ارزش علمی باشند و از مرجعی معتبر و قابل قبول باشند حتما پذیرای‌شان هستیم.»

فراستی درباره اهمیت و جایگاه فرم هم اشاره کرد: «عالم به نظر من تمام فرم است و از پس آن است که همه چیز در میان می‌آید. من در سرمقاله این شماره سعی کردم یکی دو شماره جلوتر بروم که اگر معتقد به اثربخشی فرم بر محتوا هستیم، می‌توانیم به سراغ چیستی محتوا برویم.»

او افزود: «اثر هنری گزاره نیست، شیوه گذاشتن است، اینکه چطوری آن را بچینم، هنر است. اثر هنری پاسخ هیچ پرسشی را نمی‌دهد و خودش چیز مستقلی از جهان است و پیشنهاد جدی برای جهان به شمار می‌رود. محتوا عقلی نیست و حسی است و به شدت هم می‌تواند متضاد باشد. به محض اینکه محتوای متضاد ایجاد شد با آن تکه فرم دچار تضاد می‌شود و این زمینه حیات را ایجاد می‌کند.»

فراستی همچنین گفت: «اگر در مجله بخش فیلم‌های ایرانی نداریم، نشانگر اوضاع فعلی‌مان است و دوستان هم در صدد نقد آثار داخلی برای ریشه یابی مشکل هستند.»

فراستی به مخاطب باج نداده است

حمید ابک هم که با تاخیر به مراسم رسید، ابتدا با شیوه فراستی به نقد مجله پرداخت و گفت: «نقدش نباید کرد چون پیشانقد است، از جلد که شروع کنیم من را یاد نشریات دهه 50 می‌اندازد که روی دکه به من می‌گوید من را نخرید یک نفر به فراستی پول داده و این را درآورده و رانتی است. نوع طراحی‌ها و نمودارهایش هم با توجه به امکانات امروز رسانه‌ها بسیار بدوی است و یادداشت سردبیری هم که درست نیست و نتوانسته توضیح درستی از محتوای مجله ارائه کند و تنها به یکی از مجلات که تعطیل شده، لگدی زده است.»

او سپس از منظر خود درباره این مجله گفت: «من این مجله را جدای از ایرادهایی که به آن وارد می‌دانم، دوست دارم، ایرادهای من سلیقه‌ای است و البته در خوانا نبودن آن کوتاه نمی‌آیم. طرح جلد باب میل من نیست اما این بیانگر بد بودن آن نیست، شاید نقدی به طرح جلد مجلاتی است که از عکس بازیگران پر شده است. به دو دلیل کلی این مجله را دوست دارم، اول اینکه مجله شکل یک کسب و کار خانوادگی را دارد و مسعود پای کار ایستاده و اجازه نداده که کسانی که همفکرش نیستند در این مجله کار کنند. دوم آنکه مسعود مانیفستی نوشته است که اگر باهوش بماند می‌تواند پای آن باشد و کاری ماندگار را آغاز کند.»

ابک ادامه داد: «مسعود در فرم هم دو کار مهم کرده است؛ اول اینکه به عکس باج نداده و درست و صحیح از آن استفاده کرده است و دوم اینکه به مخاطب باج نداده و مطالب را به جای کوتاه و بلند، به خوب و بد تقسیم کرده است.»

فراستی هم در پایان گفت: «اگر فراستی هم مطلب متوسط برای مجله داشت، چاپ نمی‌کنیم وای به حال بقیه.»