صراط: بعد از علیرضا زاکانی که از جمعیت رهپویان انقلاب
اسلامی استعفا کرد حالا نوبت به حسین فدایی دیگر دبیرکل جمعیت ایثارگران
رسیده است و این درحالی است که هر دو این افراد حداقل در 15 سال اخیر حضور
پررنگی در عرصه سیاسی چه در مجلس و چه خارج از پارلمان داشته اند و به
عقیده برخی این دو، تیم پشت پرده اصولگرایان در بزنگاههای مهم سیاسی را
تشکیل میدادند و حالا این استعفاها گمانه زنی زیادی را به همراه داشته
است.
به
گزارش فرارو، دور از انتظار نبود که با توجه به نتیجه انتخابات ریاست
جمهوری و شورای های شهر روستا، اصولگرایان دچار تغییر و تحولات جدی شوند و
این مسئله گویا از جمعیت ایثارگران آغاز شده است. این تشکل سیاسی که به
عقیده برخی از اصولگرایان، به همراه رهپویان، پشت پرده تشکل تازه تاسیس تحت
عنوان جبهه مردمی نیروهای انقلاب یا همان جمنا را رقم میزد، این روزها
به واسطه استعفای حسین فدایی بیش از پیش در رسانهها دیده میشود.
حسین
فدایی که از جمله فعالان تاثیرگذار در میان اصولگرایان به شمار میرود و
در میان رسانههای اصلاحطلب به عنوان فردی که هرگز با اصلاحطلبان گفتوگو
نمیکند، معروف است بعد از انتخابات ریاست جمهوری مسئله استعفای خود را
رسانهای کرد و این شائبههای بسیاری را ایجاد کرد. برخی معتقد هستند که
نتیجه انتخابات عرصه را برای وی تنگ کرده است. زیرا بنا بر گفته بعضی او از
شخصیتهای تاثیرگذار برای انتخاب کاندیدای نهایی جمنا یعنی ابراهیم رئیسی
بود و زمانی که بسیاری از تحلیلگران اصولگرا تاکید داشتند که بهتر است
محمدباقر قالیباف در انتخابات بماند، تلاشهای فدایی موجب شد اتفاق نظر بر
روی رئیسی به وجود بیاید.
البته
این نخستین بار نبود که احتمال نام حسین فدایی در یک شکست مطرح میشد. او
جز افرادی بود که در سال 84 در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری تلاشهای
بسیاری کرد تا اصولگرایان درباره محمود احمدینژاد به اجماع برسند و با
وجود اینکه دور اول از محمدباقر قالیباف حمایت کرده بودند اما از آغاز دور
دوم تا پایان دولت نهم تمام قد پشت محمود احمدی نژاد ایستاد. او بعدها در
این باره گفت: «ما ميخواستيم افراد متعلق به اردوگاه توسعه سياسي و توسعه
اقتصادي رأي نياورند. اين جمعبندي ما با اجماع شوراي هماهنگي به تصويب
رسيد که نامزد ما نبايد از اردوگاه دوم خرداد باشد؛ کاري کنيم که حتما يک
اصولگرا رأي بياورد و آنها رأي نياورند. دوم اينکه بحثهاي بسياري درخصوص
آقاي هاشمي صورت گرفت و در نهايت اجماع بر اين شد که بهتر است آقاي هاشمي
نيايد و اگر آمد، نامزد ما نخواهد بود.» اما باز هم مشخص شد که او زمین
اشتباهی را انتخاب و به نوعی اصولگرایان را نیز با تلاشها و اصرارهای خود
وارد همان زمین کرده است.
به
هرحال با همه این سوابق و حتی اینکه برخی معتقدند او دلیل اصلی خروج ناطق
نوری از جریان اصولگرایی بود، بعد از انتخابات سال جاری استعفای خود را
اعلام کرد. استعفایی که برخلاف همه تحلیلها و گمانه زنیها، اعضای ایثار
گران اصرار دارند که صرفا به دلیل جوانگرایی انجام شده است. به طوری که
لطف الله فروزنده سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در واکنش به
درخواست حسین فدایی، مبنی برتعیین یک دبیرکل جوان گفت: از چند سال پیش آقای
فدایی با نگاه راهبردی معتقد بود، باید بستر و زمینه را برای فعالیت
جوانان فراهم کنیم و از دو سال پیش اولین قدم ها در این راه برداشته و بنده
که قائم مقام جمعیت بودم، جای خود را به قائم مقام جدید دادم. این تجربه
موفقی بود و فعالیت ها در این دو سال بهتر از گذشته ادامه پیدا کرد. وی
اظهار کرد: این تجربه نشان داد که دید راهبردی آقای فدایی درست است، ایشان
تأکید داشت باید دبیرکل، مسئولین کمیتهها نیز از بین جوانها انتخاب شوند و
در حقیقت آنهایی که مثل بنده و ایشان هستند، صرفا نقش راهبردی در شورا
داشته باشند. جوانها به میدان بیایند و کار را دنبال کنند. این کار برکات
زیادی به همراه دارد، جوانان اعتماد به نفس پیدا میکنند، کادر تربیت
میشود و بالاخره انرژی جدیدی وارد سیستم می شود.
استعفای فدایی تاثیری بر رویکرد ایثارگران ندارد
البته عشرت شایق یکی دیگر از اعضای این تشکل سیاسی صحبتهای فروزنده را تائید و در گفتوگو با فرارو
عنوان کرد: «ماجرای استعفای آقای فدایی ارتباطی به انتخابات یا نتیجه آن
ندارد و ایشان چند سالی است که اصرار دارند از سمت خود کنار بروند و یک
جوان جایگزینشان شود. حتی اگر به جلسات شوراهای مرکزی در این سالها مراجعه
کنید میبینید که بارها و بارها آقای فدایی به این مسئله اشاره کرده اند
اما بنا به دلایل مختلف تا امروز از سوی دیگر اعضای شورای مرکزی موافقت
نشده بود.»
وی
ادامه داد: «بعد از این طی یک سال گذشته بارها و بارها طی جلساتی که شورای
مرکزی برگزار کرد، آقای فدایی در خصوص اینکه ایشان استعفا دهند و افراد
جوانتر، خلاقتر و با روحیه و انرژی بیشتر جایگزین شوند، صحبتهای زیادی
کردند تا بتوانند اعضای شورای مرکزی را قانع کنند که با استعفای وی موافقت
کنند که نهایتا موفق شدند.»
او
تصریح کرد: «با این وجود در کنگرهای که دو یا سه سال پیش برگزار کردیم طی
فرایند انتخاباتی تعدادی از جوانان را وارد شورای مرکزی ایثارگران کردیم
تا به نوعی برای چنین روزی آماده باشند. حالا هم که آقای فدایی از قائم
مقامی حزب استعفا دادهاند یکی از این جوانان جانشین ایشان شده است. البته
این را هم بگویم که آقای فدایی همچنان در شورای مرکزی ایثارگران حضور دارد
به عنوان هیات موسس در جلسات شرکت میکنند.»
شایق
در پایان گفت: «ما صرفا به دنبال جوانگرایی هستیم تا بتوانیم ساختار تشکل
را چابک تر و به روزتر کنیم ولی این به معنی تغییر رویکرد یا هدف جمعیت
ایثارگران نیست ما همچنان بر همان شعارها و اهداف خود اصرار و تاکید داریم
قرار نیست با آمدن یا رفتن چند نفر، تغییری در آن ایجاد شود. حتی الان که
به دنبال این هستیم که سمت دبیر کل را در اختیار یک جوان قرار دهیم هم
نباید این گونه برداشت شود که ایثارگران به دنبال ایجاد تغییر در هدف و
رویکرد هستند.»
در کوتاه مدت اصولگرایان دچار سکته میشوند
اما ناصر ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با فرارو،
استعفای فدایی و زاکانی را که حدود یک سال پیش رخ داد را تحلیل متفاوتی
کرد و با تائید رویکرد پشتپرده فدایی و زاکانی گفت: «تا حدود زیادی
تحلیلها درباره عملکرد آقایان زاکانی و فدایی درست است این افراد معمولا
در پشتپرده در بزنگاههای مختلف نقش تاثیرگذاری داشتهاند. به خصوص در
انتخابات امسال آقای فدایی با توجه به اینکه احتمال داشت آقای زاکانی به
عنوان کاندیدا نامشان مطرح شود، نقش پررنگ و فعالی داشتند.»
این
فعال اصولگرا تاکید کرد: «حالا اما به نظر میرسد که جمعیت ایثارگران به
این جمع بندی رسیده است که با توجه به اینکه آنها تشکل پشت پرده جمنا بودند
و بخش عمده تصمیمات با حضور و نظر آنها صورت میگرفت و نتیجهای که در
انتخابات رقم خورد، لازم است یک بازنگری در میان چهرههایشان انجام شود تا
تحرکات و توان جدید در جرایان اصولگرایی ایجاد شود.»
او
افزود: «البته باید این را هم اضافه کنم که استعفای آقای فدایی اصلا
غافلگیر کننده نبود و پیش از این هم انتظار میرفت که از سمت خود کنارگیری
کنند و این اصلا معنی منفی نمیدهد و بلعکس به نظرم یک اقدام مناسب است که
بهتر است هر دو جریان سیاسی و تشکلها و احزاب اصلاحطلب و اصولگرا هم از
آن الگوبرداری کنند و فضا را برای جوانان باز و محیا کنند. زیرا به عنوان
مثال در جریان اصلاحطلبی وقتی نگاهی به ترکیب افراد می اندازیم به وضوح
مشخص است که همچنان همان چهرههای 20 سال پیش در راس امور قرار دارند.»
ایمانی
تاکید کرد: «ولی همانطور که گفتم این مشکل مختص جریان اصلاحطلب نمیشود و
چپ و راست هم ندارد و یک نقطه ضعف مشترک میان هر دو جریان سیاسی کشور است
که در مجموعه در ساحت سیاسی با آن مواجه هستیم. البته هرچند یک بار یک سری
تغییرات ایجاد میشود اما آنها صرفا فردی هستند و به صورت ساختاری صورت
نمیگیرند. به عنوان نمونه چند سال قبل پیش از فوت آقای عسکراولادی ایشان
از موتلفه کنار رفتند و آقای حبیبی جایگزین ایشان شدند، اما این صرفا یک
تغییر فردی بود و همان مسئلهای است که درخصوص آقای فدایی رخ داده است.
مشکل ما این است که نیروهای جوانمان نه تنها آموزش ندیده اند بلکه تجربه هم
ندارند. به همین دلیل هم است که زمانی که فردی با تجربه مثل آقای فدایی یا
آقای زاکانی خود را کنار میکشند و یک جوان جایگزینشان میشود در کوتاه
مدت اصولگرایان و جمعیت ایثارگران دچار سکته میشوند.»
او
در پاسخ به این سوال که بسیاری معتقدند حسین فدایی فرد تاثیرگذار در
انتخاب ابراهیم رئیسی بود و همین موجب شد آن نتیجه در انتخابات رقم بخورد
گفت: «در داستان انتخابات و تصمیمات جمنا یک طیفی حضور داشتند که اصرار
داشتند آقای رئیسی بماند و آقای قالیباف از ادامه حضور انصراف دهند. در این
زمینه هم بسیار به آنها انتقاد شد. زیرا معتقد بودیم که فاکتورهای واقعی
را مدنظر قرار ندادهاند و صرفا به واسطه مسائل احساسی تصمیم گرفته بودند
آقای رئیسی بماند و قالیباف برود. زیرا سوالات زیادی مطرح بود. مثلا رای
قالیباف در سبد چه کسی میریزد؟ دوگانه قالیباف – روحانی بهتر است یا رئیسی
– روحانی؟ اگر هر دو نفر بمانند بهتر است یا خیر؟»
او
در پایان افزود: «با این وجود یک جمعی در جمنا با تلاشهای خود موفق شدند
حرفشان را به کرسی بنشانند و آقای رئیسی ماند و آقای قالیباف انصراف داد و
اصولگرایان هم نتیجه انتخابات را باختند. اما اینکه آقای فدایی در میان این
طیف حضور داشتند یا خیر من در جریان نیستم.»
در
مجموع با تمام این تفاسیر واضح است که اصولگرایان بعد از شکستهای متوالی
به فکر ایجاد تحول در تشکلهای سیاسی خود هستند اما نمی توان این نکته را
نادیده گرفت که هیچ کدام از استعفاهای اخیر به معنی خروج و خداحافظی
شخصیتهایی مانند فدایی و زاکانی است. آنها همچنان در عرصه سیاسی و حضور
دارند و تلاش خواهند کرد نقش خود را مانند گذشته در پشت پرده ایفا کنند.
اما اینبار کمی متفاوت تر و نامحسوستر.