نیازمندانی كه شاید در نگاه اول هیچ كمبودی در زندگی نداشته باشند، اما وقتی پای صحبت آن ها می نشینیم بِه موضوعات و سختی هایی در زندگی خود اشاره می كنند كه به قول معروف هاج و واج می مانیم.
این بار سوژه گزارش ما از میان پست های اینستاگرام و یا به قولی اینستا گردی انتخاب شده است، سوژه ای كه با دیدن آن دل هر شخصی به درد می آید.
نیازمندی، دردی بدون دوا است كه وقتی گریبانگیر خانواده و یا شخصی می شود، افراد دست به هر كاری می زنند تا از شر آن در زندگی خود رهایی یابند، البته ناگفته نماند كه بسیاری از افراد هستند كه به راحتی می توان به آن ها اشاره كنیم كه در أوج نیازمندی به بهترین شكل ممكن و بالاترین عزت نفس زندگی خود را می گذرانند، اما در این میان هستند افرادی كه بی پولی أمانشان را بریده و به هر كاری و هر شغلی دست می زنند تا به قول خودشان از فلاكت و بدبختی خارج شوند، هرچند گاهی اوقات خروج از این وضعیت همان از چاله درآمدن و به چاه افتادن است.
صبری كه در برابر مقابله با مشكلات زندگی لبریز شد
تكدی گری، فروش مواد مخدر، تن فروشی از جمله مواردی هستند كه افراد به محض اینكه احساس ناتوانی در برابر مشكلات زندگی می كنند به آن روی آورده و به قول خودشان برای اینكه در این دنیا آرامش كافی داشته باشند آخرت خود را می فروشند.
برای اینكه خیلی از سوژه اصلی گزارش دور نشویم، این ها را گفتیم تا همانطور كه همه می دانیم باز هم تأكیدی باشد بر اینكه نیازمند بودن گاهی اوقات بسیار بهتر از این است كه دست به هر كاری بزنیم.
این بار لعیا، دختر ٢٥ ساله در صفحات مجازی شروع به درد و دل با افراد غیر واقعی و ناآشنایی كرده كه گویا دیگر تحمل سختی های زندگی را ندارد و برای رهایی از آن حاضر است تن به هر كاری بدهد.
«از آنجایی كه نمی توانم به شغلی مشغول شوم و علاوه بر آن به شدت مشكلات مالی در زندگی دارم و نمی توانم آن ها را برطرف كنم صبرم لبریز شد و به این فكر افتادم كه این سخنان را در فضای مجازی منتشر كنم تا علاوه بر اینكه خانواده ام از موضوع مطلع نشوند، شاید شخصی هم پیدا شود و به خواسته من رسیدگی كند و از مشكلاتم كاسته شود.» این ها بخشی از سخنان لعیای ٢٥ ساله است كه در یكی از صفحات مجازی، كبد خود را به حراج گذاشته تا به قول خودش، شاید بتواند با فروش بخشی از كبدش مشكلات زندگی خود را حل كند.
هرچند از گذشته تا به امروز فروش یكی از كلیه ها در میان بسیاری از مردم به منظور رفع مشكلات مالی مرسوم بود اما این موضوع به نوعی جرم به حساب می آمد و با متخلفان برخورد قضائی می شد اما اینكه چگونه می شود دختری در این سن و سال به راحتی هرچه تمام اعضای بدن خود را به حراج بگذارد و در صفحات مجازی این دست و آن دست شود جای سوال دارد كه ما نیز پاسخی برای آن پیدا نكرده ایم.
روزگاری بود كه هر شخص داروی كم و یا نایاب می خواست باید به خیابان ناصرخسرو تهران مراجعه و با قیمت گزاف داروی خود را تهیه می كرد، هرچند گاهی أوقات همان دارو، تاریخ مصرف گذشته بود و در واقع كلاهی بزرگ بر سر خریدار می رفت، خرید و فروش اعضای بدن البته بیشتر كلیه نیز در همان خیابان به وفور دیده می شد، اما متاسفانه این روزها به دلایلی كه بر هیچ یك از ما پوشیده نیست و زمانی كه افراد به اوج نا امیدی می رسند و دستشان به جایی بند نیست به انتشار آگهی فروش اعضای بدن خود، آن هم در فضای مجازی روی می آورند.
یک عضو کمیسیون پزشکی مجلس درباره بازار خرید و فروش اعضای بدن و كلیه می گوید: قیمت فروش اعضای بدن بستگی به شرایط مالی فرد گیرنده و دهنده دارد و میزان آن مشخص نیست، چرا که شخص فروشنده برای جبران مشکل مالی خود حاضر می شود که یکی از اعضای حیاتی خود را بفروشد. با این وجود، برای افرادی که توان مالی دارند، قیمت مهم نیست.
بشیر خالقی می افزاید: باید از بانک کلیه برای افرادی که تملک مالی ندارند، استفاده شود.
وی گفت: قطعا مشکلات بیماران کلیوی در صحن مجلس بررسی خواهد شد.
كم شدن تحمل افراد در برابر سختی ها
نفی و یا تایید روش افرادی همچون لعیا به قطع و یقین بر عهده من و شما نیست و ما تنها با دیدن چنین مواردی سری تكان می دهیم و برای خود و یا چنین تبلیغاتی افسوس می خوریم، افسوسی كه شاید اگر لحظه ای خود را جای آن ها بگذاریم ، كاری بهتر از آن به فكرمان نرسد.
امان الله قرایی مقدم جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان در خصوص فروش اعضای بدن و انتشار آگهی آن در فضاهای مجازی می گوید: این روزها فضاهای مجازی مكانی بهتر و یا امن تر از خیابان های شهر برای ارائه این موضوع شده است.
وی گفت: متاسفانه شاید ما در بسیاری از موارد هنوز پیشرفت آنچنانی نداشته باشیم، اما در این خصوص و نقل مكان كردن آگهی های اینچنینی به فضاهای مجازی با پیشرفت خوبی مواجه بوده ایم، پیشرفتی كه تنها به ضرر افراد جامعه است.
این جامعه شناس افزود: كم شدن صبر و تحمل مردم مخصوصا جوانان در برابر سختی های زندگی، آن ها را به هركاری و البته آسان ترین روش سوق می دهد، چرا كه جوانان نمی خواهند با كار و تلاش به اهداف خود برسند، به همین دلیل با انجام چنین اقداماتی قصد دارند ره صد ساله را یك شبه طی كنند.
به قطع و یقین روش لعیا برای فرار از مشكلات و یا به نوعی شانه خالی كردن از دشواری های زندگی، راه حل مناسبی نیست، اما اكنون كه ماه ها از آغاز مجلس دهم می گذرد و به نوعی هریك از نمایندگان جاگیر شده اند، ای كاش به چنین موضوعاتی كه تعدادشان در جامعه كم نیست نیز توجه شود تا تعداد لعیاها در كشور افزایش پیدا نكند.
