شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۰ مهر ۱۳۹۰ - ۱۵:۲۰

اين دو قطب يكديگر را دفع نمي كنند!

تكاپوي جريان انحرافي براي دوقطبي سازي فرهنگي در جامعه، نگاه ليبراليستي اين جريان به مقوله فرهنگ و نيز آزادي مردم، زاويه گرفتن با ولايت فقيه و مواردي از اين قبيل گوياي بخشي ديگر از شباهت هاي جريان انحرافي با كارگزاران است.
کد خبر : ۳۷۶۹۲
علي رضائي|بازخواني زايش و رويش برخي از احزاب و گروه هاي سياسي در تاريخ تحولات ايران قبل از بررسي تحركات جريان انحرافي در زمان حال، طول مسير حركت و پرش يك سايه از دريچه ديروز به امروز را روشن مي كند. وجود تشابهات ميان آهنگ برخي از شيپورها و سازهاي سياسي به قدري آشكار است كه گاها مي توان از تولد يك جريان سياسي به عنوان به روز شده گفتمان يك جريان كهنه و قديمي ياد كرد.

تشكيل كارگزاران به سبب ضرورت هاي مقطعي

در آستانه انتخابات مجلس پنجم عده اي از دولتمردان دولت هاشمي رفسنجاني به تشكيل يك گروه سياسي با عنوان «كارگزاران سازندگي ايران» در مقابل جامعه روحانيت مبارز پرداختند كه پس از اعتراض بسياري ديگر از كارگزاران نظام ناگزير تا رسمي شدن و كسب پروانه و نيز براي فرار از مشكلات حقوقي آن از عنوان «جمعي از كارگزاران سازندگي ايران» استفاده كردند. حضور چهره هاي آشنايي كه سال ها سابقه حضور در قدرت را داشتند به خوبي بيانگر آن بود كه مديران اجرايي كشور با تشكيل گروه، قصد بسط قدرت خود به ديگر عرصه هاي حاكميت را داشتند تا شرايطي فراهم آورند كه در مسند قدرت باقي بمانند. غلامحسين كرباسچي دبيركل كارگزاران در اين باره چنين مي گويد: «كارگزاران يك گروه سياسي داراي آيين نامه و اساسنامه نيست، بلكه به سبب ضرورت هاي مقطعي دوران انتخاب مجلس به وجود آمد، يعني ما بر اساس ضرورت هايي كه در مقاطع مختلف انقلاب پيش مي آيد، فعاليت مي كنيم.» (روزنامه اخبار، ۱۲/۶/۷۵) در آن اوضاع و شرايط برخي از بزرگان نظام از جمله رهبر معظم انقلاب به موسسان اين حزب هشدار دادند و نسبت به مشكلات احزاب دولت ساخته براي كشور احساس خطر كردند. در پي اين هشدارها در همان ابتداي امر برخي از وزيران موسس حزب انصراف خود را از حضور تشكيلاتي در كارگزاران اعلام كردند؛ گرچه همواره به عنوان يار و همراهي موثر براي اين حزب نوپا به حساب مي آمدند. كارگزاران بدين نحو با انگيزه انتخاباتي تشكيل و مدتي بعد هم وارد ميدان تخريب شد؛ حداقل تخريب آنها اين بود كه با حجم پول زياد، روزنامه بهمن را راه انداختند و در عرصه انتخابات نيز با حجم عظيمي از تبليغات، جامعه روحانيت را بايكوت كردند.

گره زدن فساد مالي و سياسي توسط جريان انحرافي

تا همين اندازه تعريف و توصيفي كه از چگونگي روي كار‌ آمدن كارگزاران شد، مي توان شباهت هايي ميان آن حزب سياسي با جريان انحرافي را پيدا و دميدن روح كارگزاران به كالبد جريان انحرافي را به وضوح مشاهده كرد. بخشي از اين شباهت ها البته به نفوذ برخي از كارگزاراني ها در حلقه جريان انحرافي باز مي گردد. براي مثال فقط به دو مورد در اين زمينه اشاره مي شود: ۱- طه هاشمي از اعضاي كارگزاران در زمان تصدي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري توسط مشايي، معاونت وي را بر عهده داشت. وي از اولين كساني بود كه لفظ كوتوله سياسي را براي محمود احمدي‌نژاد به كار برد. ۲- مهدي جهانگيري يكي از عوامل اصلي بانك گردشگري است كه با حمايت مشايي و بقايي راه‌اندازي شده است و ارتباط نزديكي با عوامل اصلي جريان انحرافي دارد. وي عضو كارگزاران و از وزراي دولت سازندگي است. علاوه بر نفوذ آشكار كارگزاران در جريان انحرافي كه شباهت كاري آنها را اثبات مي كند، نگاهي به حركات و سكنات سياسي جريان انحرافي نيز يادآور تلاش كارگزاران در دهه ۷۰ است. اين جريان نيز به فراخور زمان و شرايط به صورت مقطعي و تنها براي رقابت هاي انتخاباتي خلق شده است و براي رو در رويي با اصولگرايان آنچنان به بيت المال و منابع مالي چنگ انداخته كه به نوعي مي توان ادعا كرد براي ماندن در دايره قدرت و ثروت، فساد مالي و سياسي را در هم گره زده است و در واقع بسياري از انحرافات سياسي خود را با خريدن افراد و هزينه كردن بي حد و حصر در زمين رقابت پيش مي برد. تلاش رسانه اي جريان انحرافي براي تخريب ديگر گروه هاي سياسي خصوصا اصولگرايان نيز راهبردي مشابه است به مانند سناريوهاي سوخته كارگزاران كه در زمان خود بايكوت جامعه روحانيت مبارز را در بر داشتند. نگاه مشابه هر دو جريان مزبور به برخي از مفاهيم سياسي و مباني نظام جمهوري اسلامي نيز اثبات كننده اين ادعاست كه جريان انحرافي، كارگزاران امروز است. در اين زمينه به طور خلاصه مي توان گفت كه كارگزاران در زمان قدرت خود معتقد بودند: اختيارات ولي فقيه محدود به قانون اساسي است، آزادي (در قالب تعريف ليبراليستي) حق است نه امتياز، انقلاب نبايد صادر شود، دولت بايد در فعاليت هاي فرهنگي نظارت داشته باشد نه دخالت و در مقابل تهاجم فرهنگي بايد صرفا به ايمن سازي پرداخت. اكنون نيز اگر به تعاريف جريان انحرافي در زمينه فرهنگ، اجتماع و سياست بنگريم همان اعتقادات كارگزاران را در مسير تندتر مشاهده خواهيم كرد. تكاپوي جريان انحرافي براي دوقطبي سازي فرهنگي در جامعه، نگاه ليبراليستي اين جريان به مقوله فرهنگ و نيز آزادي مردم، زاويه گرفتن با ولايت فقيه و مواردي از اين قبيل گوياي بخشي ديگر از شباهت هاي جريان انحرافي با كارگزاران است.

تشكيلات باندي جريان انحرافي

اما در ميان اين تشابهات، به يك تفاوت هم بايد اشاره كرد. كارگزاران در زمان قدرت در قالب يك حزب شكل گرفت و پس از آن به رقابت در انتخابات و ديگر فعاليت هاي حزبي پرداخت. اما از آنجا كه تشكيل اين حزب از داخل دولت وقت بود و اين مساله مورد انتقاد بسياري از سياسيون و بزرگان نظام قرار گرفت، جريان انحرافي اين اشتباه را تكرار نكرد و در مقابل دست به اشتباهي بزرگتر زد. اين جريان امروز نه يك حزب محسوب مي شود و نه حتي يك گروه سياسي بلكه از آن مي توان به عنوان يك جريان انحرافي كه فعاليت هاي خود را به حالت تشكيلات يك باند پيش مي برد، ياد كرد؛ باندي كه براي ثابت نگه داشتن خود در قدرت به منابع ثروت چنگ انداخته و براي هر طرز فكري خوراك تبليغاتي دارد.
نظرات بینندگان
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۲۹ - ۲۰ مهر ۱۳۹۰
۱
۰
خدایا به حق خون شهدا منحرفین از خط خمینی را در هر لباس یا مقامی که هستنند اگر قابل هدایت نیستند نابودشان بگردان . آمین