جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۱

وزیر پیشنهادی ارشاد؛ گفتند «نخ تسبیح» باشم

کد خبر : ۳۷۶۰۴۳
صراط: وزیر پیشنهادی ارشاد می‌گوید که در فرآیند متقاعدسازی‌اش برای پذیرش این مسئولیت، نقشی که او به عنوان حلقه ارتباطی با سایر نهادهای حوزه فرهنگ می‌تواند ایفا کند، موثر بوده است.

به گزارش مهر، «سیدعباس صالحی» پس از 4 سال حضور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و راهبری معاونت امور فرهنگی آن، نظر حسن روحانی را جلب کرد تا او را به عنوان گزینه پیشنهادی خود برای تصدی این وزارتخانه در دولت دوازدهم، به مجلس معرفی کند. صالحی با اشاره به ارتباطاتش با مجموعه‌های مختلف فرهنگی کشور، از وجود «اعتماد کافی» بین خود و آنها سخن می‌گوید و یادآور می‌شود که همین اعتماد، در مجاب کردن افراد موثر در معرفی‌اش به رئیس جمهور برای سپردن سکان هدایت دستگاه فرهنگی رسمی کشور به او، موثر بوده است؛ به گفته خودش آنها معتقد بوده‌اند که صالحی می‌تواند نقش نخ تسبیح و حلقه‌ای ارتباطی را در رابطه با دستگاه‌های مختلف فرهنگی، ایفا کند.

صالحی با اشاره به بخشی از عملکردش در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، از تسری دادن آن به سایر معاونت‌ها و دستگاه‌های تابعه این وزارتخانه در صورت اخذ رای اعتماد از مجلس، سخن می‌گوید و اینکه در چینش معاونان و مدیران، اصل را بر کارآمدی و انطباق آنها با برنامه پیشنهادی خود، می‌گذارد. گزینه پیشنهادی وزرت ارشاد تلویحاً نبود تعاملی سازنده با قوه قضائیه را از جمله دلایل به وجود آمدن اشکالاتی در زمینه برخی فعالیت‌های هنری در کشور از جمله در برخی اجراهای موسیقی و نمایش فیلم‌ها می‌داند و می‌گوید: «گفتگو بین اصحاب قضایی و اصحاب حوزه فرهنگ و هنر انشاءالله از اولین گفتگوها برای کاستن از مسائل این حوزه خواهد بود».

گفتگوی با «سیدعباس صالحی» وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی بخوانید:

* یکی از مسائل پرچالش در حوزه فرهنگ، تعدد دستگاه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای فعال در این حوزه است. البته این مسئله، تازه نیست و سال‌هاست که با آن روبه‌روئیم. اینکه این فعالیت‌ها به انسجام نزدیک شود و دست کم روی یک ریل مشخص حرکت کند و ما کمتر شاهد موازی‌کاری‌ها در حوزه فرهنگ باشیم، همواره مورد تاکید بوده است. شما چه طرح و راهبردی برای ایجاد این انسجام دارید؟

مسئله‌ای که به آن اشاره کردید، همانطور که خودتان هم گفتید مسئله‌ای است که سابقه‌ای خیلی قدیمی دارد و به عنوان یکی از ضعف‌های حوزه فرهنگ و هنر مطرح است. نوع تعامل و نقشه حرکتی مجموعه‌های فرهنگی و هنری مبهم است و اگر نگوئیم متضاد، اما گاهی متفاوت است. در این زمینه، به نظر می‌رسد همواره یکسری بحث‌های ساختاری مطرح بوده و هنوز هم می‌تواند مطرح باشد که البته زمانبر است و شاید، هم مبانی نظری آن و هم تحقق اجرای آنها، زمان طولانی‌تری نیاز داشته باشد.

اما آنچه فکر می‌کنم می‌شود در کوتاه‌مدت به آن فکر کرد، این است که با توجه به گذشته و سابقه و نوع ارتباطاتی که بنده با سازمان‌های مختلف فرهنگی که عمدتاً در کشور فعال هستنند، داشته‌ام و به نحوی می‌شود گفت زمینه‌های اعتماد بین ما وجود داشته و حتی به تعبیری بالاتر هم که می‌تواند به دور از واقعیت هم نباشد، می‌توانم بگویم اعتماد کافی وجود داشته و دارد، این مسئله کمک می‌کند که جریان هم‌افزایی دستگاه‌های فرهنگی حداقل در حوزه همکاری‌های فعال مشترک نه لزوماً همکاری‌های روی کاغذ، تقویت شود؛ هم سازمان‌های فرهنگی حوزوی، هم سازمان‌های دینی غیرحوزوی و هم حتی سازمان‌های فرهنگی دیگری که در لوای مجموعه‌های موجود در وزارتخانه‌ها، شهرداری‌ها و غیره فعالیت می‌کنند.

یکی از فرصت‌هایی که از طریق همان، بحث متقاعدسازی ما هم اتفاق افتاد، این بود که بالاخره به اعتبار مجموعه‌هایی که شما در آنها بوده‌اید و با آنها کار کرده‌اید و آنها هم به شما اعتماد دارند، این زمینه در شما هست که نخ تسبیح و حلقه ارتباطی بشوید که این مجموعه‌ها در یک برنامه منسجم‌تر و یک هم‌افزایی حداکثری‌تر، هم نقشه حرکتی خودش را در عمل فرهنگی، به صورت منسجم‌تر تعریف کند و هم در اجرا، همکاری‌ها را بیشتر کند. فکر می‌کنم خود همین گام اول، گام بسیار مهمی است و اتفاقات بعدی را بر اساس آن می‌شود جلو برد.

* رهبر معظم انقلاب  چندی پیش، از اختلال برخی قرارگاه‌های فرهنگی انتقاد کردند و در همین راستا بود که بر موضوع آتش به اختیار، تاکید کردند. من ابتدا مایلم تفسیر شما را از این نکته دریابم و از دلِ این موضوع، سوال دیگری را مطرح کنم و آن اینکه؛ همزمان با فعالیت نهادهای تابعه دستگاه فرهنگی کشور یعنی وزارت ارشاد در حوزه‌های مختلف اعم از موسیقی، سینما، کتاب و غیره، ما شاهد شکل‌گیری و فعالیت موسسات و قرارگاه‌هایی در حوزه فرهنگ هستیم که به نظر می رسد فلسفه وجودی آنها پر کردن خلاء انقلابی‌گری در همین حوزه‌های فرهنگی است؛ یعنی همان خلاءهایی که وزارت ارشاد از آنها مغفول بوده است. آیا اساساً شما به وجود چنین خلاءهایی در وزارت ارشاد اعتقاد دارید و اگر معتقد هستید، چه برنامه‌ای برای رفع این خلاءها دارید؟

در زمینه دغدغه‌های مقام معظم رهبری و تعبیراتی که ایشان در حوزه‌های فرهنگی به کار برده‌اند، باید به این نکته توجه داشت که ایشان در حوزه‌های دیگر هم به تناسب دغدغه‌هایی را بیان کرده‌اند؛ ایشان در حوزه آسیب‌های اجتماعی، دغدغه جدی‌ای را ابراز کرده بودند و همانطور که می‌دانیم این دغدغه در این حوزه، آنقدر سنگین بود که جلسه‌ای عمومی تشکیل شد و بعد از آن شورایی شکل گرفت و قرار شد که هر شش ماه یک بار در این حوزه (آسیب‌های اجتماعی) به مقام معظم رهبری گزارش بدهند. در حوزه اقتصاد هم دغدغه‌های ایشان در زمینه رشد اشتغال و رونق اقتصادی، جدی است و چندین سال، موضوعات اقتصادی، عناوین شعار سال بوده است. تاکیدات ایشان در صحبت‌های متوالی در حوزه اقتصاد هم با همین نگاه است. حوزه فرهنگ هم از حوزه‌های مهمی است که ایشان به آن توجه داشته‌اند و همانطور که اشاره کردید به پاره‌ای از ضعف‌ها و نقص‌های این حوزه با تعابیری صریح، اشاره‌های مهمی داشته‌اند.

نکته دوم این است که حوزه فرهنگ، هم در سطح سیاستگذاری و هم در سطح برنامه‌ریزی و هم در سطح اجرا، مجموعه‌های بسیار متنوعی در هر سه ساحت دارد و نیز در بین نهادهای حاکمیتی، هم دولتی، هم عمومی و هم خصوصی؛ چون واقعیت این است که بازیگران و کنشگران حیطه فرهنگ متنوع‌اند و اگر ما از ضعف‌ها و مشکلات این حیطه سخن می‌گوئیم، طبیعتاً مجموعه‌های بسیار متنوعی هم در توفیقات این حوزه سهیم هستند و هم در ضعف‌ها و ناکارآمدی‌های آن و باید تلاش شود اینها [ضعف‌ها و ناکارآمدی‌ها] کمتر شود و طبعاً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به سهم خودش در این مسئله هم از لحاظ قوت‌هایی که داشته و هم از لحاظ ضعف‌هایی که داشته، سهم دارد که البته باید تلاش کند که این ضعف‌ها را به حداقل برساند.

نکته سوم که به نظر می‌آید به بخش پایانی سوال شما نزدیک می‌شود، این است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طبعاً در حوزه‌های مختلف بر حسب وظایفش، مسئولیت‌هایی دارد؛ چه در حوزه برنامه‌ریزی، چه در حوزه کمک به سیاستگذاری - که البته مراجع سیاستگذاری بعضاً در فضاهایی بالاتر از ارشاد هستند و شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی از آن جمله هستند - و چه در حوزه اجرا. منتهی همانطور که عرض کردم وزارت ارشاد چه از لحاظ منابع و چه از لحاظ حیطه عمل، یکی از دستگاه‌های فرهنگی کشور است و نه همه دستگاه‌های فرهنگی کشور. لذا مسئولیتش در همین حد، قابل تعریف است اما در عین حال هر مقدار سهم وزارت ارشاد در این جایگاه ارتقا پیدا کند، طبعاً مسئولیتش هم ارتقا بیشتری پیدا می‌کند. علی ایّ حال وزارت ارشاد در حدی که فعلاً هست، طبیعتاً مسئول است و بخشی از مسئولیت‌هایش هم حتماً در حوزه فرهنگ دینی، اسلامی و انقلابی است.

اما این مسئولیت به این معنا نیست که وزارت ارشاد می‌خواهد مجری همه فعالیت‌ها باشد. نگاه دولت در همه حوزه‌های اقتصاد، اجتماعی و فرهنگی این است که ما به طرف اجراها و تصدی‌های حداقلی و نقش‌های سیاستگذارانه و هدایتی بیشتر، حرکت کنیم. این نگاه طبعاً در حوزه فرهنگ، جدی است و در دولت دوازدهم هم جدی‌تر خواهد بود؛ اقتضاء این نگاه این است که نه تنها مانع آن حرکت‌ها نباشیم بلکه مشوق آنها باشیم. هم نهادهای عمومی اعم از شهرداری‌ها و مجموعه‌های دیگری که هستند، از جمله بخش خصوصی، خودشان باید حس کنند و البته این حس را دارند که میدان عمل حوزه فرهنگی به مقدار زیادی برای آنها باز است و می‌توانند  بلکه باید، به این حوزه ورد پیدا کنند. بنابراین حضور این مجموعه‌ها در این بخش‌ها نه تنها مزاحم وزارت ارشاد و یا رقیب آن، نیستند بلکه بازوان این حرکت هستند. مهم این است که نقشه‌ای که باید برای این حرکت وجود داشته باشد، در یک حرکت هم‌افزایانه اجرا شود و کمک‌کننده به همدیگر باشد نه احیاناً تخریب‌کننده همدیگر. فکر می‌کنم اگر ما با این نگاه به این مسئله مراجعه کنیم، نه تنها دستگاه‌های فرهنگی حوزه عمومی را رقیب تلقی نمی‌کنیم بلکه آنها را به عنوان کمک‌کننده به حوزه فرهنگ تلقی می‌کنیم.

* یکی از مواردی که در دولت یازدهم مورد تاکید و اهتمام بود، فعال کردن اقتصاد فرهنگ و هنر بود و شاهد اقدامات مثبتی هم در این زمینه بودیم. با این وجود در مسیر واگذاری امور این حوزه به بخش خصوصی، در برخی موارد بیشتر ما سیاست رهاسازی را مشاهده کردیم و چندان نظارتی بر نحوه اجرای این اقدامات وجود نداشته است؛ ضمن اینکه این کار که نیازمند شفاف‌سازی به خصوص در بحث‌های مالی دربرخی حوزه های خاص است، چندان نتیجه‌بخش نبوده. در صورت اعتماد نمایندگان به شما، آیا جنابعالی برنامه خاصی برای برطرف کردن این معضل دارید؟

همانطور که اشاره کردید، رویکرد دولت این بوده و هست که حوزه‌های تصدیگرایانه فعالیت‌هایش را کاهش دهد. رویکرد دولت دوازدهم و وزارت ارشاد هم این است که نظام‌های صنفی حوزه فرهنگ و هنر تقویت شوند. در این زمینه، طبعاً نه تنها تجدیدنظری اتفاق نیفتاده، بلکه تاکید بیشتری هم در این زمینه هست. آنچه طبعاً در این واگذاری‌ها مورد توجه بوده و یا باید باشد و انشاءالله به طور جدی‌تری بر آن تاکید خواهد شد، این است که در حوزه سیاستگذاری و نظارت، نقش‌های حاکمیتی، نقش‌های کمرنگی نباشد به گونه‌ای که اهداف این اتفاقات، رویدادها یا فرآیندهای آنها، احیاناً قربانی برخی از اتفاقات ناخواسته نشود. حتماً در فرآیند این مسئله در حوزه‌های مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بر حفظ نقش سیاستگذاری که یک نقش پیشینی است با این هدف که سیاست‌ها قبل از واگذاری‌ها شفاف باشد، و همچنین نظارت‌های حینِ عمل و بعد از عمل، تاکید جدی وجود خواهد داشت.

* در حوزه رسانه، ما با مشکلی که مشابه حوزه کتاب است، مواجهیم؛ پائین بودن سرانه مطالعه. در دوره مسئولیت شما در معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد، اقدامات مثبتی در جهت کاستن از معضل کتاب‌نخوانی برداشته شد و شاید خود همین کارنامه موفق، در معرفی شما از سوی رئیس جمهوری برای تصدی مسئولیت این وزارتخانه موثر بوده است. آیا راهبرد خاصی برای حل معضل روزنامه‌نخوانی در کشور دارید؟

در این حوزه، معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد طرح‌هایی را اجرا کرده است و همین روز گذشته، آقای انتظامی (معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد) اظهار می‌کرد که قصد دارند با آقای مختارپور (دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور) تفاهمنامه‌ای را با موضوع استفاده از نشریات در فضای کتابخانه‌های عمومی، امضا کنند با این هدف که حضور این نشریات در این فضاها، در رقمی از یارانه مطبوعات قرار بگیرد. البته حتماً این مسیر را با ایده‌ها و دغدغه‌های دیگری می‌شود کامل‌تر کرد. البته خود اصحاب رسانه به خصوص رسانه‌های مکتوب هم باید سهم و مشارکت جدی در ارائه ایده‌های خلاق داشته باشند. البته باید توجه کرد که با آمدن رسانه‌های الکترونیک به ویژه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، مخاطره‌ای برای رسانه‌های مکتوب به وجود آمده که البته خودشان به این مسئله فکر کرده‌اند. باید به طرف راه حل‌های پایدارتر حرکت کرد تا انشاءالله رسانه‌های مکتوب بتوانند ماندگر بمانند.

* در بحث مشکلاتی که پیرامون برخی اجراهای موسیقی و نیز نمایش برخی فیلم‌ها وجود دارد، به نظر می‌رسد که بخشی از این معضل به نبود تعامل میان وزارت ارشاد و قوه قضائیه برمی‌گردد. در اواخر دوره وزارت آقای جنتی، تلاش‌هایی برای برقراری این تعامل شکل گرفت. آیا شما برنامه مشخصی برای برقراری نوعی پُل گفتگو با دستگاه‌های ذی ربط و مسئول در این زمینه، برای کاستن از این مشکل دارید؟

یکی از نکاتی که دوستان با اتکاء به آن من را برای پذیرش مسئولیت وزارت ارشاد ترغیب می‌کردند، همین بود که بالاخره با ارتباطاتی که با قوه قضائیه و دوستان مسئول در آن قوه بوده و می‌شود بیشتر آن را توسعه داد، با ارتباطی که می‌شود با شخص رئیس محترم قوه قضائیه که از علمای دین و از حکما و فلاسفه و از شخصیت‌های ارزشمند ما هستند، برقرار کرد، می‌شود به پاره‌ای از مشکل‌گشایی‌ها امیدوار بود؛ مشکلاتی که می‌توان گفت در ارتباط با همین سوءبرداشت‌ها و یا احیاناً نبود یک تعامل تفاهمی، به وجود آمده است تا به ما کمک کند در چشم‌انداز روشن‌تری در ارتباط با پاره‌ای از این اتفاقات قرار بگیریم. گفتگویی که می‌تواند بین اصحاب قضایی و اصحاب حوزه فرهنگ و هنر صورت بگیرد که انشاءالله از اولین گفتگوها خواهد بود، می‌تواند امیدواری بیشتری را برای شرایطی پایدارتر در این حوزه فراهم کند.

* به رغم همه تلاش‌هایی که برای بهره‌مندی همه اقشار مردم کشورمان از زیرساخت‌های و تولیدات حوزه فرهنگ و هنر صورت گرفته، با این وجود شاهد هستیم که سهم استان‌ها و شهرستان‌ها در این زمینه بسیار کمتر از پایتخت است. با توجه به اینکه شما در دوره مسئولیت خودتان در معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد همواره بر این مسئله که ایران، فقط تهران نیست، تاکید کرده‌اید، آیا قادر خواهید بود این گزاره فعلاً موجود را در حوزه فرهنگ و هنر، در واقعیت معکوس کنید؛ طوری که سهم استان‌ها و شهرستان‌ها هم از آورده‌ها و تولیدات فرهنگی به پای مرکزنشینان برسد؟

همانطور که اشاره کردید اعتقاد درونی من این است که تهران، علیرغم جایگاهی که به عنوان مرکز ایران و تاثیری که در الگوسازی برای کشور دارد و این قابل انکار نیست، اما با توجه به اتفاقات زیادی که در چند دهه گذشته رخ داده است از قبیل تغییر میانگین تحصیلات، استان‌های ما در حوزه فرهنگ و هنر می‌توانند جایگاه قابل توجهی داشته باشند؛ هم در تولید صنایع فرهنگی و هم در مصرف فرهنگی. ما نباید ایران را، ایران دهه 30 یا دهه 20 حساب کنیم که کانون فرهنگی و هنری‌اش، تهران بوده است که اگر کسی می‌خواسته حرکتی انجام دهد، باید در تهران انجام می‌داد. الان و در دهه 90 ما در بسیاری از استان‌هایمان هم برای تولید فرهنگی و هم برای مصرف فرهنگی، استعدادهای خوبی داریم و می‌توانیم به شرایط نسبتاً مطلوب امیدوار باشیم.

لذا همان مسیری که به عنوان رویکرد در معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد دنبال می‌شد، ان‌شاءالله دنبال خواهد شد؛ ما در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، از بودجه پارسالمان که 100 میلیارد تومان بود، نزدیک به 70 میلیارد تومان را به استان‌ها اختصاص دادیم که بخشی از آن یعنی حدود 35 میلیارد تومان در تفاهم‌نامه‌ها با استان‌ها آمد و بخش دیگر در خریدهای کتاب و همچنین طرح‌های عیدانه و تابستانه کتاب هزینه شده است. طبعاً این رویکرد چون بر مبنای یک باور بوده است، ان‌شاءالله در همه معاونت‌ها و سازمان‌ها و در سطوح مختلف، دنبال خواهد شد؛ سطح اول، استفاده از فکر و ایده‌های اصحاب فرهنگ و هنر در بخش‌های مختلف است. اتاق فکر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید در تهران بسته شود.

این اتاق فکر، به امتداد ایران است؛ یعنی ما بزرگانی از فرهنگ و هنر در کل ایران داریم که می‌توانند تولیدکننده ایده، اندیشه و خلاقیت باشند. سطح دوم در حوزه تولید فرهنگی و هنری، این است که جامعه فرهنگ و هنر در کل کشور در تولید خلاقانه در این عرصه، فرصت‌های مشارکت برابر پیدا کنند. سطح سوم مربوط به مصرف فرهنگی هم در زیرساخت‌ها و هم در محصولات است که ان‌شاءالله امیدواریم این باور درونی را که قدم‌هایی از آن را در معاونت امور فرهنگی دنبال کردیم، بتوان در کل وزارت ارشاد تعمیم داد.

* یکی از حوزه‌های پرچالش در ارتباط با وزارت ارشاد، بحث سینماست؛ از طرف دیگر، نکته‌ای که درباره سپردن مسئولیت این وزارتخانه به شما وجود دارد و مطرح شده، این است که شما چندان ورودی به حوزه سینما نداشته‌اید. اولاً درباره گمانه‌زنی‌هایی که در مورد معاونت سینمایی وجود دارد، توضیح دهید. مسئله دیگر اینکه عملکرد 4 ساله شما در معاونت فرهنگی، نشان می‌دهد که شما چندان قائل به تغییر مدیران نیستید و ترجیح می‌دهید از مدیران موجود، استفاده کنید. آیا این روال را در صورت تصدی مسئولیت این وزارتخانه ادامه می‌دهید؟

من هم در حوزه وجودی و هم در حوزه معرفتی، با حوزه‌های گوناگون هنری و از جمله سینما، ناآشنا نیستم و این کمک می‌کند که این محیط برای من یک محیط ناشناخته نباشد. آنچه جزو اصول مدیریتی من است، استفاده حداکثری از ظرفیت و توان داخلی است؛ البته اصل نه بر ثبات است نه بر تغییر، اصل بر کارآمدی است؛ ما در ادامه ارائه برنامه به مجلس، برش‌های برنامه‌ای هم در وزارت ارشاد خواهیم داشت؛ برش برنامه‌ای در حوزه تئاتر، سینما و غیره. اینکه افراد و تیم‌ها بتوانند این برنامه‌ها را به خوبی اجرا کنند، اهمیت دارد؛ این اجرا می‌تواند توسط تیم‌های موجود باشد و می‌تواند توسط تیم‌های جدید باشد. این مسئله البته در حین عمل خودش را نشان خواهد داد اما تاکید من بر این بوده و هست که ما استفاده حداکثری از ظرفیت و توان داخلی در ارشاد خواهیم داشت تا بتوانیم در یک هم‌اندیشی و همراهی سریع‌تر کارهای برنامه را پیش ببریم.