به سراغ دری رفتیم و در ارتباط با تجربه حضورش در این شورا و برخی دیگر از تجارب او در حوزه سینما و تلویزیون به گفتوگو نشستیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
میگفتند کلمه «عشق» را از فیلمها در بیاید!
شورای پروانه نمایش، برای رد و یا تایید پروانه نمایش یک فیلم چه مراحلی را طی میکند؟
شورای پروانه نمایش تقریبا بعد از پیروزی انقلاب تشکیل شده است. این شورا به طور کلی پس از دو سه سال اول انقلاب و همزمان با تشکیل سینمای بعد از انقلاب تبدیل به یک شورای محرمانه شد. که اعضا آن محرمانه بودند و بنا بود کسی از اسامی اعضاء شورا مطلع نباشد. البته ممکن بود به تدریج عدهای حدس بزنند که اعضا شورا چه کسانی هستند.
در طول این مدت شورا دچار نواسانات مختلفی شده است. از یک وقتی سخت گیریها هم در صدور پروانه ساخت و هم پروانه نمایش بیشتر شد. البته معمولا یک نماینده از طرف شورای پروانه نمایش انتخاب میشد تا موارد اصلاحی را با کارگردان اثر هماهنگ کنند.
بعد از گذشت دهه اول هنرمندان چم و خم کار ممیزی را آموختند و فهمیدند چه مواردی حساسیت زا هستند. به همین علت فیلم سازان و تهیه کنندگان ادعا کردند که ما متوجه هستیم که چه کار باید بکنیم یا نکنیم. خود من هم جزء همین بخش از فیلمسازان بودم و اولین فیلمم 28 دقیقه ممیزی داشت و به همین علت اعتراضها نسبت به روند ممیزی شکل گرفت. البته از سوی ارشاد مقاومت هایی صورت می گرفت. مثلا میگفتند کلمه «عشق» را از فیلمها در بیاید! بعد از مدتی موضوع عشق حل شد و موضوعات و ممیزی های دیگری مطرح شد. در کل روند ممیزی همواره بوده و این روند با تغییر نسل و بالا رفتن سن انقلاب و ضرورت های روز، دچار تغییر و تحول شده است و خواهد شد.
گاهی با ارائه 5 صفحه طرح کلی پروانه ساخت صادر میشد
البته همین شورای پروانه نمایش و به تعبیری «سانسور» قبل از انقلاب هم بوده است.
بله؛ همینطور است. قبل از انقلاب به گونهای دیگر بود و بعد از انقلاب به شکلی دیگر. حاصل تلاش فیلمسازان در تعامل با ارشاد در سالهای پس از انقلاب به جایی رسید که اعتماد متقابل به وجود آمد، به طوری که برای صدور پروانه ساخت با توجه به سوابق کارگردان، گاهی اوقات با ارائه 5 صفحه طرح کلی داستان پروانه ساخت صادر میشد و اگر موردی نیز در این طرح بود که به نظر میرسید ممکن بود باعث ایجاد مشکل شود، توسط شورای پروانه ساخت به فیلمساز تذکر داده میشد.
حضور موثر سید حسن خامنه ای در شورای نمایش
آقای حسن خامنهای برادر مقام معظم رهبری یکی از کسانی بودند که در دوره حضور شما در شورای پروانه نمایش حضور داشتند، نقش ایشان در این شورا چه بود و اصلا چه اتفاقی افتاد که نام اعضای شورای پروانه نمایش اعلام شد؟
در سال 92 که دولت یازدهم تشکیل شد، دولت شعارهایی در خصوص شفافیت داده بود و میخواست مثلا به آنها عمل کند؛ به همین خاطر بود که آقای ایوبی رئیس وقت سازمان سینمایی، اعضا شورای پروانه نمایش را برای اولین بار را اعلام کرد. از شورای دولت دهم تنها کسی که در شورای دولت یازدهم باقی مانده بود من بودم و جناب آقای سید حسن خامنهای. آقاایشان سالها در این شورا حضور داشتند. اطلاعات بسیار خوبی هم در خصوص سینما داشتند و دقت بالایی در دیدن و بازبینی فیلمها دارند و به جز موارد خاص، داوطلب نبودند که بخواهند فیلمی را ممیزی یا توقیف کنند. می توانم بگویم تجربه 6 ساله در کنار ایشان خیلی تجربه خوبی بود. البته من ایشان را از سالها قبل و از زمانی که مدیرکل اداره ارشاد مشهد بودند می شناختیم و ارادت داشتم.
فشار عجیبی برای اکران 50 کیلو آلبالو احساس می شد
مجوز 50 کیلو آلبالو منجر به اعتراضاتی شد و باعث خروج شما و البته تغییر ترکیب شورای پروانه نمایش شد؛ دقیقا چه اتفاقاتی باعث وقوع این ماجرا شد؟
در خصوص این فیلم احساس میشد که فشارهایی روی شورا هست. فشار عجیبی را تحمل کردیم. بعد از اینکه این فیلم برای نمایش در جشنواره فیلم فجر یک بار مورد بازبینی قرار گرفت، اعضا شورا را احضار کردند و گفتند مجددا بررسی کنید تا پروانه نمایش سینمایی این فیلم برای اکران شب عید صادر شود. من احساس کردم اگر 5 الی 6 ثانیه از فیلم خارج شود به نفع تهیه کننده و کارگردان و در نهایت اکران فیلم است. نظرم را مطرح کردم، ولی توجهی به آن نشد. گفتند عجله داریم و این فیلم باید برای اکران نوروزی برسد و بعد فیلم اکران شد.
البته انتقاداتی که به فیلم شده است، درواقع به همه محتوای آن است و نمیتوان گفت که اشکال صرفا به چند ثانیه ای که مد نظر شما بوده، مربوط میشود.
به نظر من همان میزانی که عرض کردم اگر از فیلم خارج می شد، در نمایش عمومی با مشکلی مواجه نمیشد. گفتند وقت نیست و تبلیغات فیلم در حال شروع شدن است. من هم بیان کردم و توجهی نشد. البته در طول 6 سال حضور من در شوار در مجموع 3 فیلم بود که من نسبت به اکران آنها احساس خطر کردم؛ که البته فیلم قبلی هم برای همین فیلمساز بود. خب فیلم ایشان اکران شد و همه موارد فیلم زیر سوال رفت به خاطر همان نمایی که من هشدار داده بودم.
ما بچه نبودیم که چیزی از دست مان در برود!
من نمیخواهم وارد جایگاه نقد فیلم شوم. یکبار از زبان ما یک حرفی پرید و آن هم با توطئه و کلاهبرداری ژورنالیستی که هنوز تبعاتش را می پردازم! کاری به نقد فیلم ندارم و در نهایت همان خطری که احساس می کردم اتفاق افتاد. البته ارشاد پای فیلم ایستاد و فیلم هم فروش رفت. در نهایت هم آقای جنتی آمدند و گفتند که این فیلم از دست اعضای شورای پروانه نمایش ارشاد در رفته است. من از ایشان می پرسم این فیلم از دست چه کسی در رفته است؟ از دست لطیفی؟ یا از دست دری؟ یا از دست آقای خامنهای؟ یا دیگران؟ از دست چه کسی در رفته است؟ و سوال همین جاست. من همان زمان میخواستم از شورا کناره گیری کنم. ولی تامل کردم و بیرون نیامدم. از آقای جنتی که نسبت به ایشان ارادت داشتم، انتظار چنین کاری را نداشتم. همه ما سن و سالی داشتیم و بچه نبودیم که از دست مان چیزی در برود!
همه اعضا شورای پروانه نمایش به اکران فیلم 50 کیلو آلبالو رای مثبت دادند
فیلم چند رای مثبت در شورا آورد؟
هر 8 عضو شورا به این فیلم رای دادند. اما مطمئن نیستم. شاید یک نفر غائب بوده باشد. باید صورت جلسه آن روز را بررسی کرد. اما در کل همه اعضاء شورا آن فیلم را دیدند. خلاصه آقای وزیر برای اینکه نظر افکار عمومی و علما را جلب کنند، دیواری کوتاه تر از دیوار بنده و آقای لطیفی پیدا نکردند. اصلا سوالم این است که فقط من به آن فیلم پروانه نمایش داده بودم؟ این نظر جمع بود و پیدا کردن قربانی در این جمع بد است.
از همان ابتدا نظرم بر درجه بندی سنی «خانه پدری» بود
نظرتان درباره فیلم «خانه پدری» چیست، فکر میکنید دیگر مشکلی برای اکران نخواهد داشت؟
این فیلم در دوران آقای شمقدری توقیف شد. دولت هایی که روی کار میآیند معمولا یک بازبینی مجددی در خصوص فیلمهای توقیف شده دارند که این اتفاق برای فیلم خانه پدری هم اتفاق افتاد. بعد از بازبینی مجدد، من گفتم تمام حرف کارگردان در 20 دقیقه اول فیلم است و اگر این 20 دقیقه آسیب ببیند چیزی از فیلم باقی نمیماند و آقای عیاری هم روی همین 20 دقیقه حساس هستند. نظر شخصی من حذف حدود دو نما که مربوط به صحنه قتل دختر میشد، بود. سایر دوستان هم نظراتشان را مطرح کردند. البته آن زمان آقای عیاری با هر نوع ممیزی مخالفت کردند. گذشته از این حرفها مسئول اصلی اکران فیلم معاونت نظارت است. حتی اگر شورا مجوز دهد، معاونت نظارت میتواند جلوی اکران را بگیرد. من همان جا گفتم که برای این فیلم شرط سنی بگذارید. به این ترتیب فیلمساز هم راحت باشد. بعدها آقای عیاری را در مراسم اختتامیه جشنواره سال 92 دیدم و ایشان به من گفت با نظر شما که تعیین رده سنی بود موافقم.
تار و پود «ارادتمند، نازنین بهاره و تینا» مشکل دارد
ماجرای فیلم «ارادتمند، نازنین بهاره و تینا» و حواشی که برای شما پیش آمد چه بود؟
من نه آن فیلم را دیدهام و نه آن فیلم را نقد کردهام. اگر لازم باشد دلیل ندیدن فیلم «ارادتمند، نازنین بهاره و تینا» را هم میگویم. احساس کردم که آن فیلم میتواند یکی از فیلمهای مسئلهساز باشد.
ندیده این احساس را کردید؟
بله. چون جنس کارگردان را می شناختم. به همین علت در جلسه بررسی برخی از فیلمهایی از این دست غیبت می کردم. پیش خودم گفتم فیلم را نبینم و بگذارم اعضایی که در شورا اظهار نظر میکنند و نظراتشان شرعی و فقهی است اول ببینند و اظهار نظر کند بعد در نمایش بعدی فیلم در جهت تعدیل نظرات حرف بزنم و این به نفع این فیلمها بود.
آن روز وقتی به شورا رسیدم، نمایش فیلم «ارادتمند...» برای اعضاء شورا تمام شده بود و اعضا شورا در خصوص فیلم صحبت میکردند. من از آقای لطیفی پرسیدم فیلم موضوع فیلم چه بود؟ ایشان گفتند فیلم آقای کاهانی بود، مشکل خاصی نداشت که مثلا بگوئیم این چند ثانیه را حذف کنیم، درست میشود. مشکل اصلی تار و پود فیلم بود. فیلم به یک سمتی می رود که دوستان عضو شورا آن را مناسب اکران نمیدانند. در فیلم پیام نهفتهای وجود دارد که مناسب اکران نیست.
فشار رسانهها یقه آقای ایوبی را گرفت
من می خواهم اینجا این مطلب را اشاره کنم که تمام پیچیدگی هایی که در مورد پروانه نمایش این فیلم به وجود آمده است مربوط به فضای رسانهای است. من از رسانهها میپرسم به شماها چه ارتباطی دارد؟ شما مگر مدعی العموم هستید؟ شما که فیلم را ندیدهاید. فیلم کارگردان، تهیه کننده و عواملی دارد که دلشان برای فیلم خیلی بیشتر از شما میسوزد. اگر آنها شما را کوک کردهاند که این کارها را بکنید پس به فیلمشان لطمه میزنند. چون در نظام جمهوری اسلامی نهادینه شده است که اگر بخواهی با هوچیگری کاری را پیش ببری، رئیس جمهور هم که باشید مقابلتان می ایستند. پس آسیب را یا رسانهها به این فیلم زدند یا خود عوامل فیلم به خودشان زدند. من توصیه میکردم آقا سکوت کنید. تامل کنید، صبر کنید و این کار را نکردند. فشار رسانهها یقه آقای ایوبی را گرفت. من خواندم که آقای ایوبی گفتند که این فیلم به این شکل قابل نمایش نیست. بلافاصله در شبکههای اجتماعی نوشتند که فیلمی که با وتوی شخص آقای ایوبی پروانه ساخت گرفته است، با نظر خود آقای ایوبی قابل پخش نیست. من این مطلب را نمیدانستم و در رسانهها خواندم. البته ممکن است کارگردان یا تهیه کننده امروز اعلام بکند که یک چنین چیزی اصلا وجود ندارد. اما به هر حال در مطبوعات منتشر شده است. حتی شنیدیم که فیلمساز درخواست پروانه ساخت داده بود و شورای پروانه ساخت مخالفت می کند و آقای ایوبی با مسئولیت خودشان پروانه ساخت صادر می کنند. حالا نمی دانم این سخن درست است یا نادرست.
اگر از ممیزی ناراحتید، اصلا چرا فیلم میسازید؟
ماجرای مکالمه تلفنیتان که تبدیل به مصاحبه شد چه بود؟
مصاحبه ای که از من منتشر شده است نه ویرایش شده است، نه برای تایید و یا رد دست من داده شده است. اصلا باید به من میگفتند که در حال ضبط مکالمه هستید و این جرم هست و آن خبرنگار که جای فرزند من هست نظر شخصی من را پرسید. من گفتم شاید در مواردی آقای کاهانی را حتی از آقای فرهادی در فیلمسازی بیشتر دوست داشته باشم. اما فیلمهای آقای فرهادی بدون کمترین ممیزی و سانسوری میآید شورای پراونه نمایش و در نهایت اسکارش را هم میگیرد. خب از ایشان یاد بگیرید تا در پروانه نمایش به مشکل بر نخورد. اگر کسی فیلمی بسازد که این فیلم در شورا بیاید و استنباطی بکند که این فیلم غیر قابل نمایش است، مقصر در اینجا شخص سازنده فیلم است.
این بد است که یک فیلمساز تصور کند اعضای شورای پروانه نمایش همه به نیت منفی برای ممیزی فیلم او نشسته اند. با کسی که دشمنی نداریم. دوستان ممیزِ نظام و ایدئولوژیشان هستند. شما نمیتوانید بگویید چرا ممیزی هست، حالا که می بینید ممیزی وجود دارد، اگر ناراحتی اصلا چرا فیلم میسازید؟
حالا در خصوص فیلم آقای کاهانی؛ وقتی میگویند تار و پود این فیلم مشکل دارد و فیلم را توقیف میکنند هیچ گونه دشمنی شخصی با ایشان وجود ندارد. این حرفها را کسی میزند که فیلم ایشان را ندیده است. خب اشکال کار از کارگردان اثر است. در نظام جمهوری اسلامی اگر حرفت را پخته بیان کنی حتی اگر تا حدی با نظام زاویه داشته باشد پروانه نمایش برای او صادر میشود. هر جا فیلمساز خام حرف بزند باید تبعات آن را هم تحمل کند.
حمید رسایی یکی از حامیان جدایی نادر از سیمین!
از آقای اصغر فرهادی صحبت کردید، در ارتباط با فیلم فروشنده آیا ممیزی خاصی اعمال شد؟ در ارتباط با جدایی نادر از سیمین چطور؟
در خصوص فروشنده که خود آقای فرهادی هم اعلام کردند هیچ سانسوری رخ نداده است. در خصوص جدایی نادر از سیمین هم، خاطرم هست یک صحبت کوتاهی در خصوص بخشی از فیلم ّ شد ولی مسئله خاصی نبود. فراموش نکنید در خصوص جدایی نادر از سیمین، آقای حمید رسایی یکی از حامیان این فیلم در شورای پروانه نمایش بود و اتفاقا خوب هست که مردم حقایق را بدانند.
سرنوشت فیلم رستاخیز چه شد؟
آقای درویش فیلم تمیزی ساخته است. ممکن است حتی بنده فیلم رستاخیز را به فیلم محمد(ص) ترجیح بدهم. دلیلش هم این است که در فیلم آقای درویش اغلب عوامل اصلی ایرانی هستند. یعنی اگر پول بزرگی خرج شده است این عوامل اصلی ایرانی هستند که با یک کار بزرگ دست و پنجه نرم کرده اند و فیلم هم از نظر فنی آبرومند است. البته این نظرات بنده است و متاسفانه ایشان در این فیلم به اجتهاد شخصی خود بیشتر توجه کرده است. خب به هر حال ایشان فیلمساز معتبری در زمینه آثار ارزشی بوده اند و شاید انتظار داشتند که شورای پروانه نمایش با ایشان کنار بیایند. که البته کنار هم آمدند.
درویش گفت نمیتوانم سکانسهای حضرت عباس(ع) را حذف کنم
مشکل این فیلم برای اکران چیست؟
ما فیلم رستاخیز را دیدیم و نظراتی در شورا مطرح شد و آقای درویش که زحمت بسیاری هم کشیده اند حدود 80 درصد نظرات شورا را پذیرفتند و اصلاح کردند. یعنی تمام شخصیت هایی مانند حضرت علی اکبر و حضرت قاسم را از فیلم بیرون آورد و یا حداقل در فیلم به نام ایشان معرفی نمیشود. ولی ایشان گفت تصاویر حضرت اباالفضل(ع) را نمیتوانم حذف کنم یا نور به صورت ایشان بیندازم. چون دیگر فیلم از اساس معنایی پیدا نمیکند.
ببینید یک زمانی شما از قبل میدانید که هاله نور میخواهد کار بگذارد مثل فیلم امام رضا(ع)، بنابراین کارگردانیتان را بر اساس آن تنظیم میکنید اما روند فیلم آقای درویش به گونهای است که نمیتواند آن قسمت را حذف کند. وگرنه می توانست از همان ابتدا تمام بخشهای حضرت عباس را به گونهای بگیرد که اصلا صورت شان دیده نشود.
عصبانی نیستم بیدلیل توقیف شده است
یکی دیگر از فیلمهایی که بحثهای زیادی درباره آن شد، فیلم «عصبانی نیستم» است. ماجرای این فیلم و جنجالهایش را توضیح میدهید؟
به نظر من این فیلم بیخود توقیف شده است! اصلا همان سال باید به این فیلم مجوز میدادند. البته با حذف یک سکانس حدودا یک دقیقهای قابل نمایش بود. من به خود رضا درمیشیان هم گفتم این چیزی که در فیلم گفتهای اصلا ربطی به تم داستان ندارد. اگر چیزی که میخواهی بگویی به نیت شکاندن خط قرمزهاست؛ از تو بزرگترهایش هم نمیتوانند این کار را بکند. گفتم داستان فیلم شما یک داستان عشقی تراژیک است و بعد پرسیدم این حرف را قبول داری یا فکر میکنی من اینها را تشخیص نمیدهم؟ گفت چرا قبول دارم. گفتم پس این داستان هم میتواند بفروشد و هم اکران شود و هم دیده شود. گفت من حرفی ندارم و هرچه بگویند قبول دارم. به درمیشیان توصیه کردم پس برو این راه حلی که میدهم را با آقای ایوبی در میان بگذار و پس از تایید شورای پروانه نمایش مشکل اکران را حل کن. تا زمانی که من بودم این اتفاق نیفتاد و الا فیلم ایشان نباید میماند.
مشکل فیلم آشغالهای دوست داشتنی چه بود؟
این فیلم ربطی به دولت یازدهم ندارد. این فیلم به نظر من باید پروانه میگرفت. نظر شخصی من البته مهم نیست. ولی بحث نظر جمعی شوراست. البته جزییات فیلم الان در حافظهام نیست. ولی فکر میکنم قابل رفع باشد.
فیلم خانه دختر با نظر شخصی جنتی توقیف شد
علت توقیف فیلم خانه دختر را هم بیان بفرمایید.
خیلی در حافظهام نیست ولی فکر میکنم سو تفاهمی درتدوین چند پلان از فیلم وجود داشت. شاید بتوان گفت که نیمی از اعضاء شورا نسبت به مسئلهای که در آن فیلم درشت دیده میشد، نظر مخالف نداشتند. این مسئله بیشتر به نوع نگاه به آن صحنه بر میگردد. نیمی از اعضاء شورا میگفتند واقعا مسئله مهمی نیست. با این وجود در شرایطی که اعضاء شورا هنوز به یک جمع بندی قاطع نرسیده بودند، فیلم را آقای جنتی شخصا تماشا کردند و فیلم را غیر قابل نمایش اعلام کردند. در واقع فیلم «خانه دختر» اگر تا امروز بلاتکلیف مانده است، به دلیل نظر آقای جنتی بوده است. من یقین دارم اگر فیلم در شورای کنونی که 5 عضو این شورا از اعضاء شورای سابق هستند نمایش داده شود، آنها به سادگی راه حل رفع مشکل را پیدا خواهند کرد. به طوری که نیاز به فیلمبرداری دوباره هم نداشته باشد.
صبر، بهترین راه برای حل مشکلات فیلمهایی که درگیر حاشیه شدهاند
حرف بنده به عنوان دری در طول 6 سالی که در شورا بودم با همکارانم این بود که اگر فیلمتان در شورا مشکل پیدا کرد، به خاطر پولی که هزینه شده است، و به خاطر زحمتی که کشیده اید، به جای جنجال و سروصدا کردن مطبوعاتی صبوری به خرج دهید و منتظر شوید تا مشکل حل شود. من به تجربه خودم در طول این سالها بیش از 10 مورد فیلمی که میتوانستند به سرنوشت توقیف شدند دچار شوند کمک کردم. و آن فیلم ها به دلیل سکوت تهیه کنندگان و صبوری کارگردان بدون مسئله به نمایش درآمد و هیچ اتفاقی هم نیفتد از هیچ جانبی. تنها فیلمی که متاسف شدم از اینکه نتوانستم برای حل مشکل اکرانش موثرش باشم فیلم خرس، کار دوست و همکار عزیزم آقای خسرو معصومی است. خرس زیباترین فیلم آقای معصومی است. که برای آن بسیار زحمت کشیده است. ای کاش من می توانستم مثل فیلمهایی که در حل مشکلشان به نمایندگی از طرف شورا موثر بودم در این فیلم هم موثر ظاهر میشدم. البته تاثیر بنده به عنوان نماینده رسمی شورا بود. نه شخص بنده.
شبکههای ماهوارهای همزمان با پخش کلاه پهلوی آماده مقابله بودند
با توجه به اینکه شما سابقه ساخت آثار مهمی در حوزه تاریخ معاصر از جمله «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» را دارید، نظرتان در خصوص آثاری چون معمای شاه، نفس، ارمغان تاریکی و آثاری که در خصوص تاریخ انقلاب ساخته شده است چیست؟ آیا نگاه آنها به آن دوره صادقانه و به دور از قضاوت یک جانبه است؟
من در فیلمهای خودم همه جوانب را نشان دادم. اگر خدماتی هم بوده است نشان دادهام. اما معمای شاه را جسته و گریخته دیدم و اینکه مطرح کردید که آقای ورزی گفته است که ما نمیخواستیم اقدامات مثبت سلطنت پهلوی را نشان دهیم، خب لابد نمیخواستند نشان بدهند.
بحث اینجاست که این کار ضد تبلیغ نمیشود؟ اثر معکوس ندارد و مخاطب پس نمیزند؟
بله ممکن است اینگونه باشد. البته این را هم در نظر داشته باشید که در مقابل صدا و سیما، حدود 50 شبکه حداقل در ماهواره وجود دارد که تبلیغ علیه نظام میکنند. خب اینجا باید نگاهمان را برای نحوه تبلیغ نظام تغییر دهیم و شیوه تبلیغاتی مدرنتری را برای ترویج انقلاب در نظر بگیریم. آن چیزی که ما به مخاطبان داخلی میگوییم، ممکن است برخی از مخاطبان قبول نکنند و پس بزنند. چرا که در آن طرف هم حرفهایی علیه نظام زده میشود.
برای مثال همزمان با کلاه پهلوی، شبکه های ماهوارهای از جمله من و تو مستند رضاخان و مستند شاه را پخش می کردند و آماده مقابله با کلاه پهلوی بودند. یک سال همزمان با کلاه پهلوی داشتند مبارزه میکردند و البته هزینهای هم برای آنها ندارد. آنها فقط آرشیو مناسبی دارند که بخشی از آن را از صدا و سیما دزدیدهاند و بخشی هم از آرشیو ویژه سلطنت پهلوی گرفتهاند.
در هر صورت سریال معمای شاه هزینه و زحمت زیادی برده است و اینکه حالا به نتیجه رسیده است و یا به اهدافش نرسیده است باید مورد ارزیابی قرار بگیرد و ارتباطی هم به آقای ورزی ندارد. باید سراغ دوستان تصمیمساز بروید و البته چه بسا تصمیم شخصی آقای ورزی باشد که خواسته باشند این فیلم را با این نگاه بسازند و شاید هم نگاه سازمان باشد.
سریال موسی با 60 الی 70 قسمت برای مخاطب کشش ندارد
نظر شما در خصوص سرنوشت سریال موسی بعد از مرحوم فرج الله سلحشور چیست؟
به نظر من نفس این کارها خوب است. ولی فکر می کنم این سریال با حدود60 الی70 قسمت برای مخاطب کشش نخواهد داشت و خب الان کار دست آقای شورجه هست و امیدواریم که بودجه این سریال فراهم شود.
فارابی بودجه مناسبی برای فیلم حضرت زینب(س) نمیدهد
در خبرها شنیده شد که قصد ساخت سریال حضرت زینب را داشتید؛ کار به کجا رسیده است؟
متاسفانه
هنوز بودجه فیلم تامین نشده است. فارابی قصد بودجهای را به این کار تخصیص
دهد، ولی به نتیجهای نرسیدیم. چون بودجه مناسب نبود. البته برای تحقیق و
نگارش فیلمنامه حضرت زینب(س) رقمی کمتر از نگارش و تحقیق فیلم های
آپارتمانی تعیین کردند که از نظر من عملی نیست.