صراط: عبدالله نوری، از فعالان ستادی اصلاحطلب به تازگی در اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، گفته است:
«برخی و از جمله من، در مقطعی بر این باور بودیم که قبل از اصلاح ساختاری در کشور، با شرکت در انتخابات، نتیجه ای حاصل نمی شود. با مرور زمان به این نتیجه رسیدیم با شرکت نکردن در انتخابات هم نتیجه ای حاصل نخواهد شد و چه بسا با شرکت نکردن جمع گسترده ای از مردم، افرادی با کمترین صلاحیت و رأی حداقلی در مصادر امور قرار گیرند و ما هم با عدم شرکت خود در آسیب هایی که به منافع کشور وارد می گردد، مقصر باشیم».[4]
*اشاره تلخ عبدالله نوری حکماً به رخداد مهم «تحریم انتخابات مجلس نهم توسط اصلاحطلبان» است.
انتخاباتی که یکسال پس از فتنه سال 88 برگزار شد و جریان سیاسی خاص که قصد داشت ژست معارضه خود را همچنان حفظ کند رسماً این انتخابات را تحریم کرد و از حضور در آن برائت جست...
اصلاحطلبان حتی در این زمینه انتقادات فراوانی را به سمت محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات که در آن انتخابات به یکی از شعب اخذ رأی حاشیهای در تهران رفت و رأی متفرد خود را به صندوق انداخت نیز گسیل داشتند.
با این وجود اما آن انتخابات با حضور پررنگ مردم برگزار شد و روسیاهی به زغال ماند.
عباس عبدی، از فعالان جریان خاص چند سال بعد از سال 89 درباره این واقعه نوشت: «چهار سال پیش در این روزها و ماههای پیش از آن چالشی اساسی میان اصلاحطلبان درگرفت و یک گروه طرفدار مشارکت در انتخابات مجلس نهم بودند. آنان طرفدار معرفی نامزد و رای دادن به آنان بودند. یک گروه دیگر با ادعای اینکه این بر خلاف هویت اصلاح طلبی است و با ادعای اینکه نامزدهای ما را تایید نمی کنند، شرکت نکردند. این چالش کمتر به عرصه عمومی کشیده شد و بیشتر در سطح جلسات خصوصی بود. کسانی که صدای بلندتری داشتند، طرفدار عدم مشارکت بودند...»
او تصریح کرده بود:
«اکنون وقت حساب کشی از آن رفتار است. آن سرمایه ای را که خرج نکردند و رایی را که نداند، اکنون کجا رفته است؟ چه نفعی از آن حاصل شده است؟ هیچ. ولی ضررهایش را همه می دانیم. مجلسی که با ٤٠ رای متفاوت به سمت اعتدال و اصلاح طلبان تشکیل می شد، بسیاری از مشکلات را ایجاد نمی کرد یا آنها را حل می کرد. چرا شرکت نکردند؟»[5]
حسین مرعشی، از معاریف حزب کارگزاران هم زمانی در اشاره تلویحی به تحریم انتخابات مجلس نهم توسط اصلاحطلبان گفت: «اگر در مقطعی هم کارگزاران در انتخابات غایب بوده، ناشی از شرایط سیاسی کشور بوده که در آن مقطع اصلاحطلبان همه غایب بودهاند».[6]
قبح ماجرای تحریم انتخابات مجلس نهم که عبدا... نوری تلویحا به آن اشاره دارد به حدی زیاد بود که اصلاحطلبان درباره آن مرتکب تناقضات فراوانی نیز شدند. کما اینکه در مقطعی این تحریم را تکذیب کردند و یا در مقطعی دیگر، تحریم را کار «افراطیون» خواندند!
در پرونده تحریم انتخابات مجلس نهم اما یک نکته محرز است و آن تسامح نظام اسلامی در مقابله با این رفتار دشمنانه است.
در واقع این رفتار در سایر نظامات سیاسی جهان صرفا مساوی با خیانت است اما نظام اسلامی امر مرجّح را در این دانست که با این رفتار اصلاحطلبان که ای بسا کمتر از فتنهگری نبود، هیچ برخوردی نداشته باشد.
اینکه جریان سیاسی خاص در قبال رخداد مهم «تحریم انتخابات مجلس نهم» چه پاسخی به تاریخ و به نسلهای جوان خود خواهد داد، مسئلهایست که باید برای رؤیت آن منتظر ماند.
پر واضح آنکه این پاسخ اگر بخواهد از جنس صحبتهای آقای نوری و یا رفتار بدون توبه فتنهگران محصور باشد هرگز اقناعکننده نخواهد بود.
«برخی و از جمله من، در مقطعی بر این باور بودیم که قبل از اصلاح ساختاری در کشور، با شرکت در انتخابات، نتیجه ای حاصل نمی شود. با مرور زمان به این نتیجه رسیدیم با شرکت نکردن در انتخابات هم نتیجه ای حاصل نخواهد شد و چه بسا با شرکت نکردن جمع گسترده ای از مردم، افرادی با کمترین صلاحیت و رأی حداقلی در مصادر امور قرار گیرند و ما هم با عدم شرکت خود در آسیب هایی که به منافع کشور وارد می گردد، مقصر باشیم».[4]
*اشاره تلخ عبدالله نوری حکماً به رخداد مهم «تحریم انتخابات مجلس نهم توسط اصلاحطلبان» است.
انتخاباتی که یکسال پس از فتنه سال 88 برگزار شد و جریان سیاسی خاص که قصد داشت ژست معارضه خود را همچنان حفظ کند رسماً این انتخابات را تحریم کرد و از حضور در آن برائت جست...
اصلاحطلبان حتی در این زمینه انتقادات فراوانی را به سمت محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات که در آن انتخابات به یکی از شعب اخذ رأی حاشیهای در تهران رفت و رأی متفرد خود را به صندوق انداخت نیز گسیل داشتند.
با این وجود اما آن انتخابات با حضور پررنگ مردم برگزار شد و روسیاهی به زغال ماند.
عباس عبدی، از فعالان جریان خاص چند سال بعد از سال 89 درباره این واقعه نوشت: «چهار سال پیش در این روزها و ماههای پیش از آن چالشی اساسی میان اصلاحطلبان درگرفت و یک گروه طرفدار مشارکت در انتخابات مجلس نهم بودند. آنان طرفدار معرفی نامزد و رای دادن به آنان بودند. یک گروه دیگر با ادعای اینکه این بر خلاف هویت اصلاح طلبی است و با ادعای اینکه نامزدهای ما را تایید نمی کنند، شرکت نکردند. این چالش کمتر به عرصه عمومی کشیده شد و بیشتر در سطح جلسات خصوصی بود. کسانی که صدای بلندتری داشتند، طرفدار عدم مشارکت بودند...»
او تصریح کرده بود:
«اکنون وقت حساب کشی از آن رفتار است. آن سرمایه ای را که خرج نکردند و رایی را که نداند، اکنون کجا رفته است؟ چه نفعی از آن حاصل شده است؟ هیچ. ولی ضررهایش را همه می دانیم. مجلسی که با ٤٠ رای متفاوت به سمت اعتدال و اصلاح طلبان تشکیل می شد، بسیاری از مشکلات را ایجاد نمی کرد یا آنها را حل می کرد. چرا شرکت نکردند؟»[5]
حسین مرعشی، از معاریف حزب کارگزاران هم زمانی در اشاره تلویحی به تحریم انتخابات مجلس نهم توسط اصلاحطلبان گفت: «اگر در مقطعی هم کارگزاران در انتخابات غایب بوده، ناشی از شرایط سیاسی کشور بوده که در آن مقطع اصلاحطلبان همه غایب بودهاند».[6]
قبح ماجرای تحریم انتخابات مجلس نهم که عبدا... نوری تلویحا به آن اشاره دارد به حدی زیاد بود که اصلاحطلبان درباره آن مرتکب تناقضات فراوانی نیز شدند. کما اینکه در مقطعی این تحریم را تکذیب کردند و یا در مقطعی دیگر، تحریم را کار «افراطیون» خواندند!
در پرونده تحریم انتخابات مجلس نهم اما یک نکته محرز است و آن تسامح نظام اسلامی در مقابله با این رفتار دشمنانه است.
در واقع این رفتار در سایر نظامات سیاسی جهان صرفا مساوی با خیانت است اما نظام اسلامی امر مرجّح را در این دانست که با این رفتار اصلاحطلبان که ای بسا کمتر از فتنهگری نبود، هیچ برخوردی نداشته باشد.
اینکه جریان سیاسی خاص در قبال رخداد مهم «تحریم انتخابات مجلس نهم» چه پاسخی به تاریخ و به نسلهای جوان خود خواهد داد، مسئلهایست که باید برای رؤیت آن منتظر ماند.
پر واضح آنکه این پاسخ اگر بخواهد از جنس صحبتهای آقای نوری و یا رفتار بدون توبه فتنهگران محصور باشد هرگز اقناعکننده نخواهد بود.