سه‌شنبه ۰۱ آبان ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۸ مهر ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۹
یک موقوفه خوش طعم و رنگ

در این"کاخ" کوخ‌نشینان جان می‌گیرند...

پدرم مرا وصی خود قرار داد و وصیت کرد که درآمد طباخی کاخ، جدای از عزاداری‌‌هایی که برای ائمه‌اطهار برگزار می‌کنیم، به امور ایتام و نیازمندان اختصاص پیدا کند.
کد خبر : ۳۷۲۵۰

پرداختن به امور خیریه و دستگیری از نیازمندان و مستمندان جامعه یکی از راه‌های آمرزش گناهان و بهره‌مندی از آثار آن حتی بعد از مرگ است.

تعالیم دینی، ما را به انجام امور خیریه و دستگیری از فقرا و مستمندان جامعه از طریق اعمال مختلف مانند انفاق، صدقه و وقف توصیه کرده است.

وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِیعًا إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِیر
«هر کس را راهی است به سوی حق (یا قبله ای است در دین خود) که بدان راه یابد و به آن قبله روی آورد؛ پس بشتابید به سوی خیرات که هر کجا باشید، همه ی شما را خداوند به عرصه ی محشر خواهد آورد.«، (سوره بقره،آیه 148)

یکی از برجسته‌ترین جلوه‌های امور خیریه در وقف تجلی پیدا می‌کند و افراد خیر برای بهره‌مندی از آثار پربرکت وقف در این دنیا و حتی بعد از فوت، بسیاری از اموال و املاک خود را وقف می‌کنند.

موارد مختلف و بعضا عجیبی از موقوفات شنیده‌ایم؛ از شخصی که وصیت کرده تا وارثانش برای زائران امام رضا علیه‌السلام در مسیر خاصی شمع روشن کنند تا فرد دیگری که وصیت کرده بود برای زائران امام حسین علیه‌السلام، کفش تهیه شود.

اما وقف پرداخت درآمد حاصل از یک طباخی به نیازمندان، احتمالا عجیب‌ترین نوع وقفی است که تاکنون شنیده شده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، کسانی که در محدوده بازار تهران، دادگستری استان تهران، وزارت اقتصاد و دارایی و مجتمع‌های دیگر قضایی محدوده خیابان خیام و پارک شهر مشغول به فعالیت هستند، قطعا با مغازه طباخی کاخ که در خیابان صوراسرافیل قرار دارد، آشنا هستند.

مغازه‌ای که از سال‌ها قبل از انقلاب در همین جای فعلی باز بوده است و شاید کسانی هم که از همان‌سال‌ها برای خوردن کله‌پاچه به آنجا می‌رفتند هم تا چند سال قبل نمی‌دانستند که درآمد حاصل از این مغازه وقف امور خیریه از جمله تهیه ارزاق، جهیزیه و حتی کمک به پرداخت اجاره‌بهای خانه مستأجران نیازمند است.

ما هم گهگاهی به آنجا می‌رفتیم و حدود دو ماه قبل بود که وقتی صبح زود وارد طباخی شدیم با تصویر یک وصیت‌نامه زیر قاب عکس بزرگ از مرحوم محمودی رو به رو شدیم که نشان می‌داد
به وصیت او، درآمد حاصل از این طباخی صرف امور خیریه می‌شود.

پای صحبت قدیمی‌ترین کارگر طباخی


تصمیم گرفتیم با مسئول طباخی که پسر مرحوم محمودی بود صحبت کنیم؛ شبی به طباخی رفتیم اما او نبود و گفت‌وگوی کوتاهی با قدیمی‌ترین کارگر طباخی که از 20 سال قبل آنجا کار می‌کرد، دست داد.

این کارگر طباخی که خودش مستقیم با حاج محمود کار نکرده گفت: خودم حاج محمود را قبل از فوت دیده بودم ولی بعد از فوت او بود که در طباخی مشغول به کار شدم.

کریمی با بیان اینکه این مغازه از حدود 50 سال قبل دایر است گفت: ترکیب و دکور این مغازه اصلا تغییر نکرده و حتی بسیاری از صندلی‌های اینجا بیشتر از 30 سال قدمت دارند.

او درباره کسانی که به مغازه می‌آیند اما پولی برای پرداخت ندارند گفت: خیلی اوقات پیش آمده که افراد به طباخی آمده‌اند اما پولی نداشتند که پرداخت کنند. آن وقت آقای محمودی نه‌تنها پولی از آنها نگرفته بلکه تا جایی که مقدور بوده به آنها کمک هم کرده است.

بعد از گفت‌وگویی کوتاه با او درباره ساعت کار طباخی،‌ نحوه کمک به نیازمندان و بالا رفتن هزینه‌ها و کاهش حجم کمک به نیازمندان، با او خداحافظی کردیم تا صبح روز بعد دوباره به مغازه بیاییم و با پسر مرحوم محمودی صحبت کنیم.

حوالی ظهر روز بعد به طباخی رفتیم و در بدو ورود با فرزند مرحوم محمودی که پشت دخل نشسته بود روبه‌رو شدیم و بعد از اینکه خودمان را معرفی کردیم از ما خواست به طبقه بالای طباخی برویم و منتظر بمانیم تا او هم بیاید.

پدرم غلام "امام حسین" بود

محمودی با بیان اینکه پدرش متولد کوچه دردار تهران بود، درباره خصوصیات اخلاقی پدرش گفت: حاج محمود، افتخار غلامی امام حسین(ع) را داشت و در هر مراسم عزاداری، گریه‌های او برای امام حسین زبانزد بود.

آنها 4 برادر بودند که همگی به این شغل رو آوردند ولی در ادامه غیر از پدرم، همه آنها از این شغل جدا شدند.

پدرم ابتدا در سال 35 اولین مغازه خود را در خیابان قورخانه افتتاح کرد اما از سال 46 به این مغازه آمد و تا سال 61 که فوت کرد در همین مغازه بود و این مغازه را به عنوان صدقه جاریه انتخاب کرد.

سال 54، اولین وصیت حاج محمود برای طباخی

صحبت ما با پسر مرحوم محمودی با سوال درباره اولین وصیت او درباره طباخی آغاز شد و پسر او گفت: پدرم اولین بار در سال ۵۴ وصیت نوشت و مرا وصی خود کرد و به نوعی تاج نوکری را بر سر من گذاشت. البته وصیت‌نامه محضری نبود و به صورت دستی تنظیم شده بود.

آن موقع کله‌پاچه مانند امروز طرفدار نداشت و عده کمی بودند که مرتب کله‌پاچه می‌خوردند.

این وصیت‌نامه همین‌طور ماند تا اینکه در سال 61 پدرم فوت کرد و قرار شد به وصیت او عمل کنیم. رفت‌وآمدهای اداری حدود یک سال طول کشید.

چراغ روشن اینجا از لطف "امام حسین" است

محمودی با بیان اینکه مقداری از وصیت پدرم درباره عزاداری و روضه‌خوانی برای امام حسین بود گفت: چراغ روشن این مغازه هم از لطف خود امام حسین علیه‌السلام بوده است.

پدرم همیشه 12 روز اول ماه محرم را در یک مسجد نذری می‌داد و با وصیت او این کار تا امروز ادامه دارد.

افطاری شب شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام، ایام فاطمیه، اعتکاف، شهادت امام موسوی کاظم و 15 روز منتهی به 28 ماه صفر، از ایامی است که جزو وصیت پدرم برای عزاداری بوده است.

ارتزاق حدود 600 خانواده از درآمد طباخی در ابتدای کار


در گذشته با توجه به پایین بودن میزان هزینه‌ها حدود 600 خانواده از درآمد اینجا ارزاق می‌گرفتند.

غیر از من، 8 کارگر در طباخی مشغول هستند که بعد از برداشتن حقوق، بقیه درآمد به این کار اختصاص پیدا می‌کند که این روش از همان ابتدا تاکنون ادامه پیدا کرده است.

با هدفمندی یارانه‌ها، مهاجران و بی‌سرپرستان در اولویت

محمودی ادامه داد: در حال حاضر با توجه به اینکه هدفمندی یارانه‌ها اجرایی شده است و بیشتر ایرانیان از دولت یارانه دریافت می‌کنند، ما هم کمک‌های خود در زمینه ارزاق را بیشتر به مهاجران افغان یا کسانی که می‌دانیم به هر دلیلی نمی‌توانند از یارانه‌ها استفاده کنند، می‌دهیم.

پرداخت ارزاق به 130 خانواده نیازمند

وی با بیان اینکه در حال حاضر حدود 130 خانواده از طریق درآمد طباخی ارزاق دریافت می‌کنند، گفت: بعد از هدفمندی یارانه‌ها، حجم ارزاق را نصف کردیم و الان بیشتر برای تهیه جهیزیه تلاش می‌کنیم.

کمک 1.5 میلیون تومانی ماهانه برای پرداخت اجاره‌بها

وی با بیان اینکه بخشی از جهیزیه را که خانواده عروس و داماد نمی‌توانند تهیه کنند، ما تقبل می‌کنیم، گفت: در حال حاضر حدود 1.5 میلیون تومان هم برای کمک هزینه پرداخت اجاره‌بها به برخی نیازمندان می‌پردازیم.

درآمدی برابر با سال 85 و افزایش 5 برابری هزینه‌ها

محمودی با بیان اینکه هزینه‌ها در سال‌های اخیر بالا رفته است گفت: درآمد فعلی ما با درآمد سال 85 یکی است اما در این مدت هزینه‌ها 5 برابر شده است.

قبلا در هر سال حدود 5 تن برنج و 600 حلب روغن به نیازمندان می‌دادیم ولی با کاهش درآمد، این میزان هم با کاهش روبه‌رو شد.

30 سال است اینجا هستم و شغل دیگری ندارم

در بازار مغازه کفش‌فروشی داشتم اما بعد از اینکه پدرم از من خواست، آنجا را رها کردم به طباخی آمدم.

برای هزینه‌های انحصار وراثت و مالیات که حدود 900 هزار تومان شد، مجبور به فروش کفش‌فروشی شدم و تا 3 سال تمام درآمد طباخی را به دارایی پرداخت کردیم.

الان 30 سال است که در طباخی کار می‌کنم و شغل دیگری ندارم.

هر روز صبحانه رایگان برای 70 کارتن خواب

محمودی گفت: در حال حاضر هر روز صبح حدود 70 معتاد و کارتن‌خواب به اینجا می‌آیند و به آنها آب‌گوشت می‌دهیم.

شهرداری و کلانتری به خاطر تجمع این افراد در محدوده خیابان صوراسرافیل و پارک شهر به ما اعتراض کرده‌اند؛ اما نمی‌دانم چکار کنم چون نمی‌توانم به این افراد جواب رد بدهم و آنها را از مقابل مغازه برانم.

تحقیق از خانواده نیازمندان

محمودی با بیان اینکه بیشتر خانواده‌هایی که به آنها کمک می‌شود، در شهرهای حاشیه تهران زندگی می‌کنند، گفت: شخصا درباره این افراد تحقیق می‌کنم و بعد از اطمینان به آنها کمک می‌کنیم.

امیدوارم بعد از من، طباخی همین‌طور بماند

از محمودی سوال کردم که بعد از شما چه اتفاقی برای طباخی و امور خیریه می‌افتد که گفت: با همه مشکلات موجود و لطفی که خداوند به اینجا داشته، این مغازه تاکنون به کار خود ادامه داده و انشاءالله بعد از من هم پابرجا خواهد بود.

اداره سرپرستی دادگستری برای طباخی ناظر تعیین می‌کند که قبلا عموی من بود که فوت کرده است. وظیفه ناظر این است که برای انتخاب جانشین من، با دادگستری همکاری کند.

ناهار میهمان خیریه حاج محمود

گفت‌وگوی ما با پسر حاج محمود محمودی، به پایان رسید و خواستیم از آنجا خارج شویم که با ممانعت وی روبه‌رو شدیم.

از او اصرار که ناهار را بمانید و از ما انکار که مزاحم نمی‌شویم؛ سرانجام او موفق شد که ما را برای ناهار نگه دارد و اینگونه بود که برای اولین بار و البته با آگاهی، میهمان خیریه حاج محمود محمودی شدیم.

گزارش از: ابوتراب فرخی

نظرات بینندگان
صدر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۳ - ۱۸ مهر ۱۳۹۰
۱
۰
محمودي خدابيامرزدت امثال تو همانند گوهرهايي كم اما بسيار نوراني اند