صراط: در حالی بیش از ۱۴۰۰ روز از فعالیت دولت یازدهم گذشته که با توجه به انتقادات برخی از مسئولان ارشد صنعت نفت در خصوص توقف سوآپ توسط دولت دهم همچنان این اقدام متوقف است.
به گزارش فارس حدود یک ماه از فعالیت دولت یازدهم بیشتر باقی نمانده است و منتقدان توقف سوآپ نفت خام بعد از گذشت 4 سال هنوز نتوانسته اند عملیات سوآپ را از سربگیرند.
وقتی دولت یازدهم در مرداد ماه سال 92 روی کار آمد برخی از مسئولان و مدیران ارشد صنعت نفت همواره به این موضوع اشاره می کردند که دولت دهم ایران را از یک درآمد سرشار که از سوآپ نفت خام حاصل می شد محروم کردهاند، جدای از اینکه کاری کردهاند که برخی از شرکت های سوآپ کننده از ایران دردادگاه شکایت و ایران را مجبور به پرداخت چند میلیون دلار جریمه به دلیل توقف سوآپ نفت خام کنند.
بارها در گزارش ها و مصاحبه های مختلف مانند مصاحبه «فکر میکردند هر چیز سیاهی نفت است!» که در سال 94 با عضو هیات مدیره شرکت پالایش و پخش در دولت دهم انجام شده است و به تفصیل در خصوص روند سوآپ نفت خام توضیح داده شده است و یا اسناد و مدارکی که در سلسله گزارشهایی که با عنوان «واقعیت پرونده سوآپ نفت خام چیست» در خبرگزاری فارس منتشر شده است، به این موضوع پرداخته شد.
ولی جای تعجب است که چرا با تمام وعده هایی که از سوی مسئولان ارشد صنعت نفت ایران داده شده است هنوز عملیات سوآپ متوقف است و دولت نتوانسته عملیات سوآپ نفت خام را از سر بگیرد.
در تابستان سال گذشته طی بازدیدی که از پایانه نفتی نکا صورت گرفت مسئولان پایانه اعلام کردند همه چیز برای انجام عملیات سوآپ نفت خام آماده است به طوریکه ظرفیت این پایانه برای انجام عملیات سوآپ به 500 هزار بشکه رسیده است و قرار است ظرفیت آن نیز طی یک برنامه میان مدت افزایش یابد و به بیش از 2 میلیون بشکه نیز برسد.
جالب اینجا است که مدیرعامل شرکت پایانههای نفتی نیز در این نشست از انجام مذاکرات با برخی از کشورهای خلیج فارس و حوزه CIS به منظور از سرگیری عملیات سوآپ صحبت و اعلام کرده است که طی دو هفته آینده عملیات سوآپ نفت خام از سرگرفته می شود.
با اینحال هفته ها از وعده مدیرعامل شرکت پایانه های نفتی می گذشت تا اینکه در آذرماه سال گذشته وزیر نفت در جمع خبرنگاران از آمادگی روسیه برای انجام سوآپ نفت خام خبر داد و یک ماه قبل از اعلام این خبر مدیرعامل شرکت پایانه های نفتی رسما اعلام کرد «مصوبه جدید سوآپ نفت خام ایران برای تصویب به هیئت مدیره نفت رفت» بعد ها برخی از مسئولان شرکت ملی نفت از آمادگی ایران برای از سرگیری سوآپ نفت خام حکایت کردند به طوری که رسما اعلام شد قرار است نفت خام برخی از میادین قزاقزستان و روسیه توسط ایران سوآپ شود و حتی از سوی مسئولان صنعت نفت گفته شد که شرکتهای معتبر بین المللی مانند بی پی انگلیس و ویتول سوئیس قرار است کار عملیات سوآپ نفت خام را انجام دهند ولی هرگز این وعده و وعید ها عملیاتی نشد.
در این مدت نیز هیچ رسانه ای از حامیان دولت، علت اجرایی نشدن عملیات سوآپ نفت خام را در دولت یازدهم از مسئولان منتقد توقف عملیات سوآپ جویا نشدند.
این گزارش حاکی است در ادامه مروری کوتاه بر علت توقف عملیات سوآپ خواهیم کرد تا مشخص شود آنچه که در سالهای گذشته انجام می شد عملیات سوآپ نفت نبوده است و منتقدان توقف این عملیات فقط سرو صدای بیمورد کردهاند و اگر امکان اصلاح عملیات سوآپ بود قطعا این عملیات پس از 1430 روز از فعالیت دولت یازدهم اجرایی می شد.
در همین ابتدا باید گفت آنچه که مدتها در قالب سوآپ نفت خام انجام می شد، در واقع یک طرح غیرکارشناسی بود و تنها می توان آن را یک بیزینس نامید، زیرا اصلا یک نگاه درازمدت به پروژه طرح انتقال نفت کشورهای حاشیه دریای خزر مطرح نشد.
در این پروژه اهدافی مشخص شد و مهمترین هدف آن بود که نفت حوزه خزر به پالایشگاههای شمالی کشور که شامل تهران و تبریز می شود بیاید و کار فراورش در این پالایشگاه ها بر اساس نفت آسیای میانه انجام شود.
این پالایشگاهها بر اساس نفت میادین اهواز،آسماری طراحی شده بود و در واقع باید یک نفت خامی از آسیای میانه میآمد که منطبق با نفت خام اهواز و آسماری باشد،اما براساس اسناد موجود که در ادامه به آنها اشاره می شود نفت خامی که از آسیای میانه وارد ایران شد از نظر کیفی با طراحی این دو پالایشگاه متغیر بود.
به همین دلیل باید ترکیبی درست میشد که نفت خام آسیای میانه بتواند جایگزین نفت خام اهواز، آسماری شود، به گونهای که ظرفیت پالایشگاه ها و مشخصات فراورده تغییر نکند و از طرف دیگر میزان تولید فراورده بنزین و گازوئیل نیز افزایش پیدا کند.
ولی باید گفت نفت خامهایی که از آسیای میانه میآمد همه آنها نفت خامهایی بود که دارای مرکاپتان (ترکیبات گوگرددار که موجب افزایش آلایندگی می شود) بالا بود و از طرفی مشخصات کیفی نداشت.
به همین دلیل مسئولان اسبق با دیدن چنین وضعیتی تصمیم گرفتند پروژه را در 2 بخش CROS و CROS پلاس تعریف کنند که براین اساس تصمیمی گرفته شد نفت CROS پلاس بیاید و از طرف دیگر در پالایشگاههای تهران و تبریز نیز تغییراتی صورت پذیرد و یکسری واحدهای جدید اضافه شود تا بتوان این نفت را فراورش کرد.
براین اساس در سال 78 تصمیم گرفته شد تا تغییرات انجام شود که این تغییرات شامل ایجاد یک تأسیسات در نکا و احداث یک خط لوله انتقال جدید در کنار خط انتقال قبلی بود احداث این پروژه ها نیز فازبندی شده بود که فاز اول این تغییرات در سال 83 به میزان ظرفیت 10 هزار بشکه به بهرهبرداری رسید، اما تغییراتی در پالایشگاه ها رخ نداد.
در کل ظرفیت این طرح 500 هزار بشکه بود، که شامل تغییرات در پالایشگاهها، احداث تأسیسات جدید و احداث تلمبهخانه در نکا، احداث 13 اسکله نیز در دستور کار قرار گرفت و از طرف دیگر 3 فروند کشتی 60 هزار بشکهای پیشبینی شده بود که صدرا وظیفه تامین آن را بر عهده داشت. اما با تمام این هزینه هایی که پیش بینی شده بود، طرح سوآپ نفت خام با شکست مواجه شد.
شکست این طرح نیز دلایل متعددی داشت اول اینکه طرح معاوضه نفت خام را به شرکت نیکو سپردند و این شرکت نیروی تخصصی برای این فعالیت نداشت و در همان ابتدا نفت خامهایی را وارد کرد که اصلاً نفت خام نبود به گفته جلیل سالاری عضو هیات مدیره شرکت ملی پالایش و پخش آنها هرچیز سیاه را فکر میکردند، نفت خام است. مثلا نفت خامی را وارد کردند که 5 درصد آب نمک داشت.
از همان ابتدا که طرح سوآپ پیش آمد مسائل دیگری نیز مطرح شد مثلاً قرار بود یک واحد تاپینگ در نکا احداث شود و مواد نفت خام وارداتی استحصال و با خط لوله به پالایشگاهها منتقل شود، واحدهای بنزینسازی جدید در پالایشگاه احداث کرده و آن را تبدیل به بنزین کنیم و از طرف دیگر نفت کوره را نیز به نیروگاه نکا بدهیم، اما در نهایت اتفاق دیگری رخ داد.
در سال 83 تصمیم گرفته شد تا نفت خام هایی به ایران بیاید که در واقع این نفت خامها رویایی بود مثلاً یک گزینه این بود که همه نفت خامهای آذربایجان (آذری لایت) به طور 100 درصد بیاید زیرا نفت خام آذربایجان با ساختار پالایشگاههای تهران و تبریز مطابقت داشت، اما یک حالت دیگر این بود که 50 درصد نفت خامها از میدان تنگیز قزاقستان و 50 درصد از میدان کالامکاس باشد.
گزینه دیگر این بود که 25 درصد از تنگیز، 50 درصد اهواز و 25 درصد از چلیکن ترکمنستان باشد و گزینه دیگر 25 درصد اهواز، 25 درصد چلیکن، 25 درصد تنگیز و 25 درصد کالامکاس باشد اما از همان اول تا آخرین روز که این طرح متوقف شد هیچ کدام از این سناریوها اجرایی نشدند.
بنابراین نفت خام هایی به کشور وارد شد که با شرایط طراحی پالایشگاه تطبیق نداشت.برهمین اساس کمیته بررسی کیفیت نفت خامهای وارداتی در وزارت نفت شکل گرفت و این کمیته در 83/5/21 به طور رسمی اعلام کردند نفت خامهایی که وارد کشور میشود همگی مشکل دارد.
آن قدر مشکل حاد بود که به دلیل کیفیت بسیار بد نفت خام وارداتی در زمستان این نفت در خط لوله ماسید و برای آنکه بتوان خط لوله را احیا کرد، میلیون ها لیتر گازوئیل به خط لوله تزریق شد و برای آنکه دیگر این مشکل ایجاد نشود میعانات گازی خانگیران را به منطقه می آوردند و با ترکیب با آن نفت که معلوم نبود، واقعاً نفت خام است و به خط لوله میفرستادند، تا خط لوله دیگر دچار مشکل نشود.
این شرایط و همچنین تعیین قیمت ثابت و ده ها مورد دیگر از جمله بلا استفاده بودن ظرفیت نصب شده موجب شد با تصمیم سید مسعود میرکاظمی عملیات سوآپ متوقف تا مانع زیان گسترده به کشور شود.
به گزارش فارس حدود یک ماه از فعالیت دولت یازدهم بیشتر باقی نمانده است و منتقدان توقف سوآپ نفت خام بعد از گذشت 4 سال هنوز نتوانسته اند عملیات سوآپ را از سربگیرند.
وقتی دولت یازدهم در مرداد ماه سال 92 روی کار آمد برخی از مسئولان و مدیران ارشد صنعت نفت همواره به این موضوع اشاره می کردند که دولت دهم ایران را از یک درآمد سرشار که از سوآپ نفت خام حاصل می شد محروم کردهاند، جدای از اینکه کاری کردهاند که برخی از شرکت های سوآپ کننده از ایران دردادگاه شکایت و ایران را مجبور به پرداخت چند میلیون دلار جریمه به دلیل توقف سوآپ نفت خام کنند.
بارها در گزارش ها و مصاحبه های مختلف مانند مصاحبه «فکر میکردند هر چیز سیاهی نفت است!» که در سال 94 با عضو هیات مدیره شرکت پالایش و پخش در دولت دهم انجام شده است و به تفصیل در خصوص روند سوآپ نفت خام توضیح داده شده است و یا اسناد و مدارکی که در سلسله گزارشهایی که با عنوان «واقعیت پرونده سوآپ نفت خام چیست» در خبرگزاری فارس منتشر شده است، به این موضوع پرداخته شد.
ولی جای تعجب است که چرا با تمام وعده هایی که از سوی مسئولان ارشد صنعت نفت ایران داده شده است هنوز عملیات سوآپ متوقف است و دولت نتوانسته عملیات سوآپ نفت خام را از سر بگیرد.
در تابستان سال گذشته طی بازدیدی که از پایانه نفتی نکا صورت گرفت مسئولان پایانه اعلام کردند همه چیز برای انجام عملیات سوآپ نفت خام آماده است به طوریکه ظرفیت این پایانه برای انجام عملیات سوآپ به 500 هزار بشکه رسیده است و قرار است ظرفیت آن نیز طی یک برنامه میان مدت افزایش یابد و به بیش از 2 میلیون بشکه نیز برسد.
جالب اینجا است که مدیرعامل شرکت پایانههای نفتی نیز در این نشست از انجام مذاکرات با برخی از کشورهای خلیج فارس و حوزه CIS به منظور از سرگیری عملیات سوآپ صحبت و اعلام کرده است که طی دو هفته آینده عملیات سوآپ نفت خام از سرگرفته می شود.
با اینحال هفته ها از وعده مدیرعامل شرکت پایانه های نفتی می گذشت تا اینکه در آذرماه سال گذشته وزیر نفت در جمع خبرنگاران از آمادگی روسیه برای انجام سوآپ نفت خام خبر داد و یک ماه قبل از اعلام این خبر مدیرعامل شرکت پایانه های نفتی رسما اعلام کرد «مصوبه جدید سوآپ نفت خام ایران برای تصویب به هیئت مدیره نفت رفت» بعد ها برخی از مسئولان شرکت ملی نفت از آمادگی ایران برای از سرگیری سوآپ نفت خام حکایت کردند به طوری که رسما اعلام شد قرار است نفت خام برخی از میادین قزاقزستان و روسیه توسط ایران سوآپ شود و حتی از سوی مسئولان صنعت نفت گفته شد که شرکتهای معتبر بین المللی مانند بی پی انگلیس و ویتول سوئیس قرار است کار عملیات سوآپ نفت خام را انجام دهند ولی هرگز این وعده و وعید ها عملیاتی نشد.
در این مدت نیز هیچ رسانه ای از حامیان دولت، علت اجرایی نشدن عملیات سوآپ نفت خام را در دولت یازدهم از مسئولان منتقد توقف عملیات سوآپ جویا نشدند.
این گزارش حاکی است در ادامه مروری کوتاه بر علت توقف عملیات سوآپ خواهیم کرد تا مشخص شود آنچه که در سالهای گذشته انجام می شد عملیات سوآپ نفت نبوده است و منتقدان توقف این عملیات فقط سرو صدای بیمورد کردهاند و اگر امکان اصلاح عملیات سوآپ بود قطعا این عملیات پس از 1430 روز از فعالیت دولت یازدهم اجرایی می شد.
در همین ابتدا باید گفت آنچه که مدتها در قالب سوآپ نفت خام انجام می شد، در واقع یک طرح غیرکارشناسی بود و تنها می توان آن را یک بیزینس نامید، زیرا اصلا یک نگاه درازمدت به پروژه طرح انتقال نفت کشورهای حاشیه دریای خزر مطرح نشد.
در این پروژه اهدافی مشخص شد و مهمترین هدف آن بود که نفت حوزه خزر به پالایشگاههای شمالی کشور که شامل تهران و تبریز می شود بیاید و کار فراورش در این پالایشگاه ها بر اساس نفت آسیای میانه انجام شود.
این پالایشگاهها بر اساس نفت میادین اهواز،آسماری طراحی شده بود و در واقع باید یک نفت خامی از آسیای میانه میآمد که منطبق با نفت خام اهواز و آسماری باشد،اما براساس اسناد موجود که در ادامه به آنها اشاره می شود نفت خامی که از آسیای میانه وارد ایران شد از نظر کیفی با طراحی این دو پالایشگاه متغیر بود.
به همین دلیل باید ترکیبی درست میشد که نفت خام آسیای میانه بتواند جایگزین نفت خام اهواز، آسماری شود، به گونهای که ظرفیت پالایشگاه ها و مشخصات فراورده تغییر نکند و از طرف دیگر میزان تولید فراورده بنزین و گازوئیل نیز افزایش پیدا کند.
ولی باید گفت نفت خامهایی که از آسیای میانه میآمد همه آنها نفت خامهایی بود که دارای مرکاپتان (ترکیبات گوگرددار که موجب افزایش آلایندگی می شود) بالا بود و از طرفی مشخصات کیفی نداشت.
به همین دلیل مسئولان اسبق با دیدن چنین وضعیتی تصمیم گرفتند پروژه را در 2 بخش CROS و CROS پلاس تعریف کنند که براین اساس تصمیمی گرفته شد نفت CROS پلاس بیاید و از طرف دیگر در پالایشگاههای تهران و تبریز نیز تغییراتی صورت پذیرد و یکسری واحدهای جدید اضافه شود تا بتوان این نفت را فراورش کرد.
براین اساس در سال 78 تصمیم گرفته شد تا تغییرات انجام شود که این تغییرات شامل ایجاد یک تأسیسات در نکا و احداث یک خط لوله انتقال جدید در کنار خط انتقال قبلی بود احداث این پروژه ها نیز فازبندی شده بود که فاز اول این تغییرات در سال 83 به میزان ظرفیت 10 هزار بشکه به بهرهبرداری رسید، اما تغییراتی در پالایشگاه ها رخ نداد.
در کل ظرفیت این طرح 500 هزار بشکه بود، که شامل تغییرات در پالایشگاهها، احداث تأسیسات جدید و احداث تلمبهخانه در نکا، احداث 13 اسکله نیز در دستور کار قرار گرفت و از طرف دیگر 3 فروند کشتی 60 هزار بشکهای پیشبینی شده بود که صدرا وظیفه تامین آن را بر عهده داشت. اما با تمام این هزینه هایی که پیش بینی شده بود، طرح سوآپ نفت خام با شکست مواجه شد.
شکست این طرح نیز دلایل متعددی داشت اول اینکه طرح معاوضه نفت خام را به شرکت نیکو سپردند و این شرکت نیروی تخصصی برای این فعالیت نداشت و در همان ابتدا نفت خامهایی را وارد کرد که اصلاً نفت خام نبود به گفته جلیل سالاری عضو هیات مدیره شرکت ملی پالایش و پخش آنها هرچیز سیاه را فکر میکردند، نفت خام است. مثلا نفت خامی را وارد کردند که 5 درصد آب نمک داشت.
از همان ابتدا که طرح سوآپ پیش آمد مسائل دیگری نیز مطرح شد مثلاً قرار بود یک واحد تاپینگ در نکا احداث شود و مواد نفت خام وارداتی استحصال و با خط لوله به پالایشگاهها منتقل شود، واحدهای بنزینسازی جدید در پالایشگاه احداث کرده و آن را تبدیل به بنزین کنیم و از طرف دیگر نفت کوره را نیز به نیروگاه نکا بدهیم، اما در نهایت اتفاق دیگری رخ داد.
در سال 83 تصمیم گرفته شد تا نفت خام هایی به ایران بیاید که در واقع این نفت خامها رویایی بود مثلاً یک گزینه این بود که همه نفت خامهای آذربایجان (آذری لایت) به طور 100 درصد بیاید زیرا نفت خام آذربایجان با ساختار پالایشگاههای تهران و تبریز مطابقت داشت، اما یک حالت دیگر این بود که 50 درصد نفت خامها از میدان تنگیز قزاقستان و 50 درصد از میدان کالامکاس باشد.
گزینه دیگر این بود که 25 درصد از تنگیز، 50 درصد اهواز و 25 درصد از چلیکن ترکمنستان باشد و گزینه دیگر 25 درصد اهواز، 25 درصد چلیکن، 25 درصد تنگیز و 25 درصد کالامکاس باشد اما از همان اول تا آخرین روز که این طرح متوقف شد هیچ کدام از این سناریوها اجرایی نشدند.
بنابراین نفت خام هایی به کشور وارد شد که با شرایط طراحی پالایشگاه تطبیق نداشت.برهمین اساس کمیته بررسی کیفیت نفت خامهای وارداتی در وزارت نفت شکل گرفت و این کمیته در 83/5/21 به طور رسمی اعلام کردند نفت خامهایی که وارد کشور میشود همگی مشکل دارد.
آن قدر مشکل حاد بود که به دلیل کیفیت بسیار بد نفت خام وارداتی در زمستان این نفت در خط لوله ماسید و برای آنکه بتوان خط لوله را احیا کرد، میلیون ها لیتر گازوئیل به خط لوله تزریق شد و برای آنکه دیگر این مشکل ایجاد نشود میعانات گازی خانگیران را به منطقه می آوردند و با ترکیب با آن نفت که معلوم نبود، واقعاً نفت خام است و به خط لوله میفرستادند، تا خط لوله دیگر دچار مشکل نشود.
این شرایط و همچنین تعیین قیمت ثابت و ده ها مورد دیگر از جمله بلا استفاده بودن ظرفیت نصب شده موجب شد با تصمیم سید مسعود میرکاظمی عملیات سوآپ متوقف تا مانع زیان گسترده به کشور شود.