صراط: طبق یک گزارش تحلیلی برآورد شده که زبان و ادبیات فارسی ضعیفترین نمره در رشتههای زبانی در کشور را دارد، بنا بر این گزارش، به نظر میرسد که تنها یکچهارم محتوای درسی زبان و ادب فارسی به دانشآموزان منتقل میشود.
به گزارش تسنیم، آموزش «زبان و ادبیات فارسی» در ایران؛ عنوانی که هم سهل است و هم ممتنع؛ هم میدانیم چیست و هم درک درستی از آن نداریم. ساده انگاشتن این مرحله از آموزش میان کودکان سبب شده تا بسیاری از دانشآموزان فارغالتحصیل از مدارس در سطح متوسطه و حتی گاه در سطح دانشگاهی، تسلط کافی به زبان رسمی کشور خود نداشته باشند و ایبسا همانها به زبان دیگر، عمدتاً انگلیسی، آشنایی و تسلط کافی داشته باشند.
آموزش زبان فارسی به کودکان در ایران با اشکالاتی همراه است که کمتر به آن پرداخته شده است، مشکلاتی که عمدتاً از دو ناحیه به وجود آمدهاند؛ معلمان انسگرفته با روشهای سنتی و گاه نادرست و خانوادههایی که درک صحیحی از زبان رسمی و آموزش آن به کودکانشان ندارند. علاوه بر این، زبان فارسی طی سالهای اخیر قربانی والدینی شده که دوست دارند فرزندشان، به هر دلیلی، جلوتر از همسن و سالان خود قدم بردارد و با آموزش زبان دوم و سوم، آینده شغلی و توفیقات خود را تضمین کند، کاری که بیشتر از آنکه از نبود آگاهی لازم نشأت بگیرد، ثمره نبود فرهنگسازی مناسب در خانوادههای ایرانی است.
بسیاری از خانوادهها با سرسری انگاشتن آموزش زبان فارسی، آن را تنها وظیفه مدرسه دانسته و حتی در پارهای از مواقع این امر را ضروری نمیدانند و معتقدند که زبان فارسی آموختنی نیست و کودک به خودی خود آن را فرامیگیرد. از سوی دیگر، استمرار روشهای سنتی و تکمهارتی و انس تعدادی از معلمان به این روشها، سبب شده است تا دانشآموزان فارغالتحصیل از مقطع متوسطه تسلط کافی و مورد انتظار به زبان و ادبیات فارسی را نداشته باشند؛ این در حالی است که آنها در آستانه ورود به مرحله بعدی آموزش، یعنی دانشگاهها هستند و این امر برای استاد و دانشجو و ایجاد تفاهم و تفهیم بین آنها مشکلاتی را ایجاد میکند.
کارشناسان با بررسیهای انجامشده به این نتیجه رسیدهاند که محتوای کتابهای درسی با اهداف آموزشهای ارائهشده در برنامه درسی زبان و ادبیات فارسی ارتباط چندانی ندارند. چهارصد و پنجاه و ششمین نشست شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی که با حضور غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان و تعدادی از اعضای این مرکز برگزار شد، به ارائه گزارشی در خصوص وضعیت آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس کشور اختصاص داشت. در این جلسه، حسن ذوالفقاری، مدیر گروه آموزش زبان و ادب فارسی فرهنگستان گزارشی را در این رابطه ارائه داد. این گزارش براساس بررسیهای انجامشده بر آزمون سراسری (عمومی و تخصصی ادبیات فارسی) و همچنین معدل و میانگین نمرات دانشآموزان در مقطع سوم دبیرستان استخراج شده و در آن، میزان تسلط دانشآموزان کشور به زبان و ادبیات فارسی بررسی و تحلیل شده است. بازه زمانی این گزارش مربوط به سالهای 94 ــ 91 است و تسلط دانشآموزان در آن بهتفکیک رشتهها مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این بررسی، سنجش میزان دانشآموزان بر زبان و ادبیات فارسی بهعنوان زبان ملی و مادری در مقطعی است که قصد ورود به دانشگاه دارند.
جمعیت مورد پژوهش دانشآموزی (شرکتکنندگان کنکور سراسری) در سال 1390 یکمیلیون و صد هزار نفر بوده که نصف این افراد پذیرفته شدهاند، در سال 1391 یکمیلیون بوده که نصف این افراد پذیرفته شدهاند، سال 1392 باز همان یکمیلیون ولی سال 1394 کم شده که تقریباً پذیرفتهشدگان در هر سال حدود نصف یا بیشتر از نصف بوده است.
تنها یکچهارم محتوای درسی به دانشآموزان منتقل شده است
طبق این گزارش، وضعیت دانشآموزان در رشته علوم انسانی همانند وضعیت دانشآموزان در سایر رشتههاست؛ این در حالی است که انتظار میرفت معدل دانشآموزان در این رشته بالاتر از سایر دانشآموزان باشد. طبق آمار ارائهشده، دانشآموزان در رشتههای ریاضی و تجربی در مقایسه با رشتههای هنر، انسانی و زبان توانستهاند بیشترین سؤالات را پاسخ دهند. بنا بر این گزارش، در همه گروهها بهخصوص علوم انسانی افرادی با نمره منفی در درس زبان و ادبیات فارسی وارد دانشگاه شدهاند و توانمندی بالاترینها فقط 25 درصد است که عدم همسویی آموزشهای مدرسه و شیوه سنجش را نشان میدهد. همچنین در این گزارش مطرح شده که آموزش و پرورش نتوانسته به رسالت خودش درست عمل کند و تنها توانسته یکچهارم محتوا و آموختهها را عرضه کند. همچنین عدم هماهنگی آموزش مدرسهای با شیوه سنجش کنکور از دیگر مسائل است.
تأثیر آینده شغلی بر میزان یادگیری زبان و ادبیات فارسی
بخشی از این گزارش به ارائه آمار و اطلاعات در خصوص وضعیت زبان و ادب فارسی تحصیلکردگان بهتفکیک زیر گروههای زبان و ادبیات فارسی شامل رشته دبیر یا آموزش زبان فارسی در دانشگاه فرهنگیان، زبان و ادب فارسی محض، ادبیات داستانی (که در سالهای اخیر از مقطع کارشناسی برداشته شد)، روزنامهنگاری و زبانشناسی اختصاص دارد. با توجه به نمودار، رشته دبیری از طریق دانشگاه فرهنگیان بهدلیل تأمین آینده شغلی وضع بهتری دارد؛ بهطوری که در سال 94 به 25 درصد سؤالات پاسخ دادهاند، اما در بهترین حالت رشته دبیری از 35 درصد فراتر نرفته است. همچنین نمره رشته ادبیات داستانی (تنها رشته تخصصی) از بقیه بهتر است که نشان میدهد تخصصی شدن رشتهها در جذب بهترینها مؤثر است. بعد از ادبیات داستانی، زبان و ادبیات محض، زبانشناسی و در آخر روزنامهنگاری که در سه رشته زبان و ادبیات محض، زبانشناسی و روزنامهنگاری فقط به 10 درصد سؤالات پاسخ دادهاند.
نخبههای ادبی جذب رشتههای پولساز میشوند
یکی از نکاتی که در این گزارش به آن پرداخته شده، تأثیر آینده شغلی بر میزان یادگیری زبان و ادبیات فارسی در دانشآموزان و دانشآموختگان است. در هر مقطعی که آینده شغلی فرد تضمین شده باشد، میزان سؤالاتی که در این رابطه پاسخ داده شده، بیشتر است. در همین رابطه در این گزارش آمده است: در گذشته شاید مسئله شغل خیلی مهم نبود و دانشجو فقط برای علاقه وارد این رشته میشد، بنابراین خوبها در این رشته میآمدند، اما اخیراً برخی داوطلبانی که نمرههای خوبی دارند، استعداد خوبی هم دارند جذب رشتههای پولسازتر میشوند، حتی نخبههای ادبی هم که ما هفتصد نفرشان را طی این 20 سال پیدا کردیم، دیدیم تعداد کمی از آنها وارد رشته زبان و ادبیات فارسی شدند، اغلب به رشتههای دیگر مثل حقوق، روانشناسی و جامعهشناسی رفتند؛ در حالی که اینها نخبههای ادبی بودند و علیالقاعده باید جذب رشته زبان و ادبیات فارسی میشدند.
فارسی ضعیفترین نمره در رشتههای زبانی
بخشی از این گزارش به تواناییهای زبانی میان رشتههای مختلف زبانی و مقایسه آن با رشته زبان و ادبیات فارسی اختصاص دارد. طبق این گزارش، میانگین حداکثری نمره زبان و ادبیات تمام زبانهای اسپانیایی، تاجیکی، آلمانی، چینی، روسی، فرانسه، اردو، ژاپنی، ارمنی، استانبولی بهنسبت زبان فارسی به پنجاه درصد رسیده است.
علاقهمندان در زبان اسپانیایی به 50 درصد سؤالات پاسخ دادهاند. زبانهای ایتالیایی، چینی، فرانسه و ژاپنی نیز بعد از زبان اسپانیایی از وضعیت خوبی بهرهمند هستند، این در حالی است که رشته زبان و ادب فارسی در مقایسه با این زبانها وضعیت نامطلوبی دارد؛ بهطوری که میانگین نمره پنج سال، فقط 14 درصد است. این میزان حکایت از آن دارد که به تواناییهای زبانی و ادبی برای ورود به رشته زبان و ادبیات فارسی اهمیتی داده نمیشود.
در پایان این گزارش برای بهبود وضعیت فعلی، پیشنهاداتی نیز ارائه شده است، از جمله حذف محدودیت انتخاب رشته زبان و ادبیات فارسی تا در این صورت داوطلبان از رشتههای مختلف (هنر، زبان، تجربی، ریاضی و علوم انسانی) بتوانند نسبت به انتخاب آن بهصورت یکسان اقدام کنند، در حالی که فعلاً انتخاب رشته زبان و ادبیات فارسی تنها برای داوطلبان گروه آزمایشی علوم انسانی ممکن است، علاوه بر این، پیشنهاد شده است که امکان انتخاب رشته زبان و ادبیات فارسی بهعنوان رشته دوم برای داوطلبان حائز نمرات برتر فراهم شود. از سوی دیگر، مطرح شده است که تعیین حدنصاب نمره در درس زبان و ادبیات فارسی تا 30 درصد برای رشتههای مرتبط و تا 15 درصد برای سایر رشتهها افزایش یابد. چنین کاری سالهاست که برای درس زبان انگلیسی در تمامی رشتهها انجام میشود.
به گزارش تسنیم، آموزش «زبان و ادبیات فارسی» در ایران؛ عنوانی که هم سهل است و هم ممتنع؛ هم میدانیم چیست و هم درک درستی از آن نداریم. ساده انگاشتن این مرحله از آموزش میان کودکان سبب شده تا بسیاری از دانشآموزان فارغالتحصیل از مدارس در سطح متوسطه و حتی گاه در سطح دانشگاهی، تسلط کافی به زبان رسمی کشور خود نداشته باشند و ایبسا همانها به زبان دیگر، عمدتاً انگلیسی، آشنایی و تسلط کافی داشته باشند.
آموزش زبان فارسی به کودکان در ایران با اشکالاتی همراه است که کمتر به آن پرداخته شده است، مشکلاتی که عمدتاً از دو ناحیه به وجود آمدهاند؛ معلمان انسگرفته با روشهای سنتی و گاه نادرست و خانوادههایی که درک صحیحی از زبان رسمی و آموزش آن به کودکانشان ندارند. علاوه بر این، زبان فارسی طی سالهای اخیر قربانی والدینی شده که دوست دارند فرزندشان، به هر دلیلی، جلوتر از همسن و سالان خود قدم بردارد و با آموزش زبان دوم و سوم، آینده شغلی و توفیقات خود را تضمین کند، کاری که بیشتر از آنکه از نبود آگاهی لازم نشأت بگیرد، ثمره نبود فرهنگسازی مناسب در خانوادههای ایرانی است.
بسیاری از خانوادهها با سرسری انگاشتن آموزش زبان فارسی، آن را تنها وظیفه مدرسه دانسته و حتی در پارهای از مواقع این امر را ضروری نمیدانند و معتقدند که زبان فارسی آموختنی نیست و کودک به خودی خود آن را فرامیگیرد. از سوی دیگر، استمرار روشهای سنتی و تکمهارتی و انس تعدادی از معلمان به این روشها، سبب شده است تا دانشآموزان فارغالتحصیل از مقطع متوسطه تسلط کافی و مورد انتظار به زبان و ادبیات فارسی را نداشته باشند؛ این در حالی است که آنها در آستانه ورود به مرحله بعدی آموزش، یعنی دانشگاهها هستند و این امر برای استاد و دانشجو و ایجاد تفاهم و تفهیم بین آنها مشکلاتی را ایجاد میکند.
کارشناسان با بررسیهای انجامشده به این نتیجه رسیدهاند که محتوای کتابهای درسی با اهداف آموزشهای ارائهشده در برنامه درسی زبان و ادبیات فارسی ارتباط چندانی ندارند. چهارصد و پنجاه و ششمین نشست شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی که با حضور غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان و تعدادی از اعضای این مرکز برگزار شد، به ارائه گزارشی در خصوص وضعیت آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس کشور اختصاص داشت. در این جلسه، حسن ذوالفقاری، مدیر گروه آموزش زبان و ادب فارسی فرهنگستان گزارشی را در این رابطه ارائه داد. این گزارش براساس بررسیهای انجامشده بر آزمون سراسری (عمومی و تخصصی ادبیات فارسی) و همچنین معدل و میانگین نمرات دانشآموزان در مقطع سوم دبیرستان استخراج شده و در آن، میزان تسلط دانشآموزان کشور به زبان و ادبیات فارسی بررسی و تحلیل شده است. بازه زمانی این گزارش مربوط به سالهای 94 ــ 91 است و تسلط دانشآموزان در آن بهتفکیک رشتهها مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این بررسی، سنجش میزان دانشآموزان بر زبان و ادبیات فارسی بهعنوان زبان ملی و مادری در مقطعی است که قصد ورود به دانشگاه دارند.
جمعیت مورد پژوهش دانشآموزی (شرکتکنندگان کنکور سراسری) در سال 1390 یکمیلیون و صد هزار نفر بوده که نصف این افراد پذیرفته شدهاند، در سال 1391 یکمیلیون بوده که نصف این افراد پذیرفته شدهاند، سال 1392 باز همان یکمیلیون ولی سال 1394 کم شده که تقریباً پذیرفتهشدگان در هر سال حدود نصف یا بیشتر از نصف بوده است.
تنها یکچهارم محتوای درسی به دانشآموزان منتقل شده است
طبق این گزارش، وضعیت دانشآموزان در رشته علوم انسانی همانند وضعیت دانشآموزان در سایر رشتههاست؛ این در حالی است که انتظار میرفت معدل دانشآموزان در این رشته بالاتر از سایر دانشآموزان باشد. طبق آمار ارائهشده، دانشآموزان در رشتههای ریاضی و تجربی در مقایسه با رشتههای هنر، انسانی و زبان توانستهاند بیشترین سؤالات را پاسخ دهند. بنا بر این گزارش، در همه گروهها بهخصوص علوم انسانی افرادی با نمره منفی در درس زبان و ادبیات فارسی وارد دانشگاه شدهاند و توانمندی بالاترینها فقط 25 درصد است که عدم همسویی آموزشهای مدرسه و شیوه سنجش را نشان میدهد. همچنین در این گزارش مطرح شده که آموزش و پرورش نتوانسته به رسالت خودش درست عمل کند و تنها توانسته یکچهارم محتوا و آموختهها را عرضه کند. همچنین عدم هماهنگی آموزش مدرسهای با شیوه سنجش کنکور از دیگر مسائل است.
بخشی از این گزارش به ارائه آمار و اطلاعات در خصوص وضعیت زبان و ادب فارسی تحصیلکردگان بهتفکیک زیر گروههای زبان و ادبیات فارسی شامل رشته دبیر یا آموزش زبان فارسی در دانشگاه فرهنگیان، زبان و ادب فارسی محض، ادبیات داستانی (که در سالهای اخیر از مقطع کارشناسی برداشته شد)، روزنامهنگاری و زبانشناسی اختصاص دارد. با توجه به نمودار، رشته دبیری از طریق دانشگاه فرهنگیان بهدلیل تأمین آینده شغلی وضع بهتری دارد؛ بهطوری که در سال 94 به 25 درصد سؤالات پاسخ دادهاند، اما در بهترین حالت رشته دبیری از 35 درصد فراتر نرفته است. همچنین نمره رشته ادبیات داستانی (تنها رشته تخصصی) از بقیه بهتر است که نشان میدهد تخصصی شدن رشتهها در جذب بهترینها مؤثر است. بعد از ادبیات داستانی، زبان و ادبیات محض، زبانشناسی و در آخر روزنامهنگاری که در سه رشته زبان و ادبیات محض، زبانشناسی و روزنامهنگاری فقط به 10 درصد سؤالات پاسخ دادهاند.
نخبههای ادبی جذب رشتههای پولساز میشوند
یکی از نکاتی که در این گزارش به آن پرداخته شده، تأثیر آینده شغلی بر میزان یادگیری زبان و ادبیات فارسی در دانشآموزان و دانشآموختگان است. در هر مقطعی که آینده شغلی فرد تضمین شده باشد، میزان سؤالاتی که در این رابطه پاسخ داده شده، بیشتر است. در همین رابطه در این گزارش آمده است: در گذشته شاید مسئله شغل خیلی مهم نبود و دانشجو فقط برای علاقه وارد این رشته میشد، بنابراین خوبها در این رشته میآمدند، اما اخیراً برخی داوطلبانی که نمرههای خوبی دارند، استعداد خوبی هم دارند جذب رشتههای پولسازتر میشوند، حتی نخبههای ادبی هم که ما هفتصد نفرشان را طی این 20 سال پیدا کردیم، دیدیم تعداد کمی از آنها وارد رشته زبان و ادبیات فارسی شدند، اغلب به رشتههای دیگر مثل حقوق، روانشناسی و جامعهشناسی رفتند؛ در حالی که اینها نخبههای ادبی بودند و علیالقاعده باید جذب رشته زبان و ادبیات فارسی میشدند.
بخشی از این گزارش به تواناییهای زبانی میان رشتههای مختلف زبانی و مقایسه آن با رشته زبان و ادبیات فارسی اختصاص دارد. طبق این گزارش، میانگین حداکثری نمره زبان و ادبیات تمام زبانهای اسپانیایی، تاجیکی، آلمانی، چینی، روسی، فرانسه، اردو، ژاپنی، ارمنی، استانبولی بهنسبت زبان فارسی به پنجاه درصد رسیده است.
در پایان این گزارش برای بهبود وضعیت فعلی، پیشنهاداتی نیز ارائه شده است، از جمله حذف محدودیت انتخاب رشته زبان و ادبیات فارسی تا در این صورت داوطلبان از رشتههای مختلف (هنر، زبان، تجربی، ریاضی و علوم انسانی) بتوانند نسبت به انتخاب آن بهصورت یکسان اقدام کنند، در حالی که فعلاً انتخاب رشته زبان و ادبیات فارسی تنها برای داوطلبان گروه آزمایشی علوم انسانی ممکن است، علاوه بر این، پیشنهاد شده است که امکان انتخاب رشته زبان و ادبیات فارسی بهعنوان رشته دوم برای داوطلبان حائز نمرات برتر فراهم شود. از سوی دیگر، مطرح شده است که تعیین حدنصاب نمره در درس زبان و ادبیات فارسی تا 30 درصد برای رشتههای مرتبط و تا 15 درصد برای سایر رشتهها افزایش یابد. چنین کاری سالهاست که برای درس زبان انگلیسی در تمامی رشتهها انجام میشود.