صراط: فارس نوشت: در آستانه انتشار فصل دوم سریال «شهرزاد» هنوز تکلیف ابهاماتی که در خصوص پولشویی در فضای شبکه نمایش خانگی وجود دارد، روشن نشده است. این در حالی است که اصولا بحث پولشویی در شبکه نمایش خانگی مدتی است که جدی تر و پررنگتر مطرح شده است.
این روزها محمد امامی تهیه کننده سریال شهرزاد تلاش می کند تا با اثبات اینکه از ایران نرفته است، فضای به وجود آمده درباره حضور یا عدم حضورش در کشور را تلطیف کند. امامی چند ماهی را به خاطر پرونده فساد مالی در یکی از بانک های خصوصی و اختلاس از صندوق فرهنگیان در بازداشت به سر می برد، شاید بعد از او بود که سایه سنگین فساد مالی بر سر سینما و نمایش خانگی بیش از قبل به چشم آمد.. البته سینما تنها هنری نیست که در آن صحبت جدی از فساد مالی و پولشویی به میان آمده است. پیش از این فروش آثار هنر تجسمی در حراج های داخلی و بین المللی، شبهه پولشویی را میان اهالی آن هنر به همراه داشت.
از تجسمی تا سینما اتهام ها کم نیست!
پولشویی برای پولشویانی که به سینما و شبکه خانگی و حتی موسیقی و گاه حراج های تهران وارد میشوند به شدت لذیذ است! به خصوص که این لذت با در کانون توجه قرار گرفتن همراه است. یادمان نمیرود بابک زنجانی برای سرمایه گذاری در فیلمی که بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما بود چه بریز و بپاشی که نکرده بود و البته در مراسم رونمایی از این همکاری و با قرار گرفتن در قابهای دو یا چند نفره با ناصر ملک مطیعی یک شبه شهرتش چند برابر شد. زنجانی کجا می رفت که می توانست هم از معافیت مالیاتی استفاده کند و هم اینکه لذت همنشینی با چهره های سینمایی مطرح را داشته باشد؟
وقتی اشاره به حراج تهران می شود، نباید از میان نقد هایی که به این حراج وارد شده و تلویحا از پولشویی و فساد مالی و صوری بودن قیمت ها سخن گفته اند، بی توجه عبور کرد.
حراج تهران« با قیمتگذاریهای نجومیاش روی آثار هنری کمتر شناخته شده، سکویی برای مطرح شدن هنرمندان بینام و نشان و تبدیل آنها و آثارشان به پرفروشهای آینده این حراجی است». ایرج اسکندری، نقاش پیشکسوت می گوید: گاهی پیش میآید که هنرمند اثر خود را سالها پیش به قیمت پایین فروخته و حالا اثرش در حراج به قیمتی بالا، یکبار دیگر دست به دست میشود. احساس میکنم برگزارکنندگان حراج تهران به این مقوله توجه ندارند که باید درصد قابلتوجهی از این فروش جدید، به هنرمند بهعنوان خالق اثر تعلق بگیرد. در نتیجه، هنرمند مغبون میشود. اسکندری میافزاید: گاهی هم شنیده میشود اثری که در حراج ارائه میشود، از طرف خود مالک اثر بازخرید میشود تا قیمت آن به تثبیت برسد، یا اینکه افرادی که در حراجی حضور دارند و دستشان را در طول حراج یک تابلو و اثر هنری بالا میبرند، از عوامل خود برگزارکننده هستند. این تردیدها و شائبهها باعث میشود هنرمندان احساس کنند که در برگزاری حراج تهران حسننیت وجود ندارد. البته اینها حقههایی هستند که در حراجیهای دیگر هم وجود دارند.
سایت خبری ایوانا نیز با اشاره به خرید آثار هنرمندان از سوی مرتبطان با حراج تهران مینویسد: گاهی اثری را که مثلاً هنرمند 5 میلیون روی آن قیمت گذاشته بود، به قیمت یکمیلیون تومان از هنرمند میخریدند. بعد شروع میکردند به مانور رسانهای و بازاریابی روی این اثر. در نهایت هم همین اثر را در حراج با ترفندهایی که در آن کاملاً توانمند هستند به قیمت 10 میلیون تومان میفروشند؛ یعنی 10 برابر پولی که به هنرمند و خالق آن اثر داده بودند و برخی اوقات هم مثلاً 10اثر از هنرمندی را که مجموعاً 20 میلیون تومان روی آن قیمت گذاشته بود را جمعاً به قیمت 5 میلیون میخرند. بعد یکی از این آثار را در نمایشگاه به قیمت 10 میلیون تومان میفروشند؛ یعنی دو برابر قیمت کل آثار.
انگشت اتهام به سمت شبکه نمایش خانگی
وقتی پول تمیز و سالم وارد سینما نشود، فساد ایجاد میکند و به اقتصاد سینمای ایران ضرر میزند. هم اکنون در شبکه نمایش خانگی چند سریال در حال ساخت است که به طور مشخص یکی دو تای آنها دارند هزینههای خارج از عرف انجام میدهند. این جملات بخشی از مصاحبه غلامرضا موسوی تهیه کننده پیشکسوت سینما است که از وضعیت مشکوک مالی در شبکه نمایش خانگی ابراز نگرانی می کند. موسوی از جمله اولین افراد فعال سینما است که نسبت به پولشویی در شبکه نمایش خانگی هشدار داده است، وی می گوید: من سهسال پیش نسبت به پولشویی هشدار دارم و برخی از افراد حرفم را رد کردند و گفتند فلانی اصلاً نمیداند پولشویی چیست؟! الان فکر کنم آنها باید اعتراف کنند که اشتباه کردند!
موسوی راست می گوید، این روزها خیلی ها از پولشویی در نمایش خانگی حرف می زنند. محمد مهدی عسگر پور نیز با تائید پول شویی در شبکه نمایش خانگی می گوید: به نظر میرسد درباره برخی آثار و ساختهشدنشان قرار بر این بود که اثری ساخته شود و بازار خودش را هم داشته باشد، اما در امتداد آن اتفاقات دیگری رخ داده و ظاهرا پولشویی شده است، چراکه معمولا این نوع رفتارها آدمهای خودش را به وجود میآورد.
تنها واکنش رسمی سازمان سینمایی نسبت به پولشویی در شبکه نمایش خانگی موضع گیری حسین پارسایی مدیر کل سینمای خانگی سازمان سینمایی بود. پارسایی که خود عملکردی پرابهام داشته و درآینده مفصل دربارهاش خواهیم نوشت، بدون اشاره به راه کاری های جلویگری از بروز پولشویی در شبکه نمایش خانگی مدعی شد: هیچ مسئولی با جریان پولشویی موافق نیست و ما نیز در حوزه تولیدات سینمایی و شبکه نمایش خانگی با آن موافق نیستیم. در این میان دولت در بخش هایی که به خود مربوط می شود به راحتی ورود پیدا می کند و مانع ورود برخی از پول ها می شود اما بخش هایی که به بخش خصوصی و اصناف واگذار شده است توسط صنوف مورد بررسی قرار می گیرد. به عنوان مثال در حوزه دستمزدها، صنوف می توانند نظارت و تاثیرگذاری بیشتری در این حوزه داشته باشند.
دربرابر کسانی که مانند موسوی که با عدد و رقم درباره پولشویی صحبت می کنند، کسانی هم هستند که به طور کل منکر هر گونه پولشویی در شبکه نمایش خانگی می شوند. اما شواهد چیزی دیگری می گوید. یکی از مهم ترین دلایل برای اثبات آسیب پذیری شبکه نمایش خانگی دربرابر پولشویی بازداشت محمد امامی سرمایه گذار و تهیه کننده جوان سریال «شهرزاد» است. بازداشت امامی درست در زمانی که بحث ساخت فصل جدید سریال «شهرزاد» جدی شد، اتفاق افتاد. با وجود اینکه امامی از زندان آزاد شده است، هنوز پرونده وی در قضیه اختلاس بزرگ مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان مفتوح است. مجلس شورای اسلامی نیز کمیته ای برای تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره تشکیل داده و رئیس این کمیته چند روز پیش از احتمال فرار امامی از کشور ابراز نگرانی کرد، گرچه امامی که چنمدی قبل از ایران خارج شده و ظاهرا مجددا بازگشته بود، در مصاحبه ای مطبوعاتی فرار اش از ایران را رد کرد و گفت که در ایران است ولی همین که یک متهم توانسته از کشور خارج شود، موضوع قابل تاملی است.
با توجه به مفتوح بودن پرونده محمد امامی نمی توان با قاطعیت درباره اینکه میان فساد مالی صندوق ذخیره فرهنگیان و پولشویی در شبکه نمایش خانگی رابطه مستقیمی وجود دارد اظهار نظری کرد. با این وجود و حتی با نادیده گرفتن همه حرف و حدیث هایی که درباره منابع مالی تولید سریال «شهرزاد» وجود دارد، دیگر تولیدات شبکه نمایش خانگی نیز توانایی بالقوه ای برای حضور پول های کثیف دارند و هنوز قوانین و مقررات دقیق و محکمی برای نظارت بر چرخه مالی شبکه نمایش خانگی تدوین نشده است. این نقصی است که سازمان سینمایی باید برای آن چاره ای بیاندیشد. حالا خدا میداند رییس سازمان سینمایی که فعلا سرگرم رفع توقیف و صدور احکام جدید است رییس جدید موسسه رسانههای تصویری که ظاهرا سابقهاش در رشته نساجی بوده، قرار است با این ماجرا چه کنند؟
این روزها محمد امامی تهیه کننده سریال شهرزاد تلاش می کند تا با اثبات اینکه از ایران نرفته است، فضای به وجود آمده درباره حضور یا عدم حضورش در کشور را تلطیف کند. امامی چند ماهی را به خاطر پرونده فساد مالی در یکی از بانک های خصوصی و اختلاس از صندوق فرهنگیان در بازداشت به سر می برد، شاید بعد از او بود که سایه سنگین فساد مالی بر سر سینما و نمایش خانگی بیش از قبل به چشم آمد.. البته سینما تنها هنری نیست که در آن صحبت جدی از فساد مالی و پولشویی به میان آمده است. پیش از این فروش آثار هنر تجسمی در حراج های داخلی و بین المللی، شبهه پولشویی را میان اهالی آن هنر به همراه داشت.
از تجسمی تا سینما اتهام ها کم نیست!
پولشویی برای پولشویانی که به سینما و شبکه خانگی و حتی موسیقی و گاه حراج های تهران وارد میشوند به شدت لذیذ است! به خصوص که این لذت با در کانون توجه قرار گرفتن همراه است. یادمان نمیرود بابک زنجانی برای سرمایه گذاری در فیلمی که بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما بود چه بریز و بپاشی که نکرده بود و البته در مراسم رونمایی از این همکاری و با قرار گرفتن در قابهای دو یا چند نفره با ناصر ملک مطیعی یک شبه شهرتش چند برابر شد. زنجانی کجا می رفت که می توانست هم از معافیت مالیاتی استفاده کند و هم اینکه لذت همنشینی با چهره های سینمایی مطرح را داشته باشد؟
وقتی اشاره به حراج تهران می شود، نباید از میان نقد هایی که به این حراج وارد شده و تلویحا از پولشویی و فساد مالی و صوری بودن قیمت ها سخن گفته اند، بی توجه عبور کرد.
حراج تهران« با قیمتگذاریهای نجومیاش روی آثار هنری کمتر شناخته شده، سکویی برای مطرح شدن هنرمندان بینام و نشان و تبدیل آنها و آثارشان به پرفروشهای آینده این حراجی است». ایرج اسکندری، نقاش پیشکسوت می گوید: گاهی پیش میآید که هنرمند اثر خود را سالها پیش به قیمت پایین فروخته و حالا اثرش در حراج به قیمتی بالا، یکبار دیگر دست به دست میشود. احساس میکنم برگزارکنندگان حراج تهران به این مقوله توجه ندارند که باید درصد قابلتوجهی از این فروش جدید، به هنرمند بهعنوان خالق اثر تعلق بگیرد. در نتیجه، هنرمند مغبون میشود. اسکندری میافزاید: گاهی هم شنیده میشود اثری که در حراج ارائه میشود، از طرف خود مالک اثر بازخرید میشود تا قیمت آن به تثبیت برسد، یا اینکه افرادی که در حراجی حضور دارند و دستشان را در طول حراج یک تابلو و اثر هنری بالا میبرند، از عوامل خود برگزارکننده هستند. این تردیدها و شائبهها باعث میشود هنرمندان احساس کنند که در برگزاری حراج تهران حسننیت وجود ندارد. البته اینها حقههایی هستند که در حراجیهای دیگر هم وجود دارند.
سایت خبری ایوانا نیز با اشاره به خرید آثار هنرمندان از سوی مرتبطان با حراج تهران مینویسد: گاهی اثری را که مثلاً هنرمند 5 میلیون روی آن قیمت گذاشته بود، به قیمت یکمیلیون تومان از هنرمند میخریدند. بعد شروع میکردند به مانور رسانهای و بازاریابی روی این اثر. در نهایت هم همین اثر را در حراج با ترفندهایی که در آن کاملاً توانمند هستند به قیمت 10 میلیون تومان میفروشند؛ یعنی 10 برابر پولی که به هنرمند و خالق آن اثر داده بودند و برخی اوقات هم مثلاً 10اثر از هنرمندی را که مجموعاً 20 میلیون تومان روی آن قیمت گذاشته بود را جمعاً به قیمت 5 میلیون میخرند. بعد یکی از این آثار را در نمایشگاه به قیمت 10 میلیون تومان میفروشند؛ یعنی دو برابر قیمت کل آثار.
انگشت اتهام به سمت شبکه نمایش خانگی
وقتی پول تمیز و سالم وارد سینما نشود، فساد ایجاد میکند و به اقتصاد سینمای ایران ضرر میزند. هم اکنون در شبکه نمایش خانگی چند سریال در حال ساخت است که به طور مشخص یکی دو تای آنها دارند هزینههای خارج از عرف انجام میدهند. این جملات بخشی از مصاحبه غلامرضا موسوی تهیه کننده پیشکسوت سینما است که از وضعیت مشکوک مالی در شبکه نمایش خانگی ابراز نگرانی می کند. موسوی از جمله اولین افراد فعال سینما است که نسبت به پولشویی در شبکه نمایش خانگی هشدار داده است، وی می گوید: من سهسال پیش نسبت به پولشویی هشدار دارم و برخی از افراد حرفم را رد کردند و گفتند فلانی اصلاً نمیداند پولشویی چیست؟! الان فکر کنم آنها باید اعتراف کنند که اشتباه کردند!
موسوی راست می گوید، این روزها خیلی ها از پولشویی در نمایش خانگی حرف می زنند. محمد مهدی عسگر پور نیز با تائید پول شویی در شبکه نمایش خانگی می گوید: به نظر میرسد درباره برخی آثار و ساختهشدنشان قرار بر این بود که اثری ساخته شود و بازار خودش را هم داشته باشد، اما در امتداد آن اتفاقات دیگری رخ داده و ظاهرا پولشویی شده است، چراکه معمولا این نوع رفتارها آدمهای خودش را به وجود میآورد.
تنها واکنش رسمی سازمان سینمایی نسبت به پولشویی در شبکه نمایش خانگی موضع گیری حسین پارسایی مدیر کل سینمای خانگی سازمان سینمایی بود. پارسایی که خود عملکردی پرابهام داشته و درآینده مفصل دربارهاش خواهیم نوشت، بدون اشاره به راه کاری های جلویگری از بروز پولشویی در شبکه نمایش خانگی مدعی شد: هیچ مسئولی با جریان پولشویی موافق نیست و ما نیز در حوزه تولیدات سینمایی و شبکه نمایش خانگی با آن موافق نیستیم. در این میان دولت در بخش هایی که به خود مربوط می شود به راحتی ورود پیدا می کند و مانع ورود برخی از پول ها می شود اما بخش هایی که به بخش خصوصی و اصناف واگذار شده است توسط صنوف مورد بررسی قرار می گیرد. به عنوان مثال در حوزه دستمزدها، صنوف می توانند نظارت و تاثیرگذاری بیشتری در این حوزه داشته باشند.
دربرابر کسانی که مانند موسوی که با عدد و رقم درباره پولشویی صحبت می کنند، کسانی هم هستند که به طور کل منکر هر گونه پولشویی در شبکه نمایش خانگی می شوند. اما شواهد چیزی دیگری می گوید. یکی از مهم ترین دلایل برای اثبات آسیب پذیری شبکه نمایش خانگی دربرابر پولشویی بازداشت محمد امامی سرمایه گذار و تهیه کننده جوان سریال «شهرزاد» است. بازداشت امامی درست در زمانی که بحث ساخت فصل جدید سریال «شهرزاد» جدی شد، اتفاق افتاد. با وجود اینکه امامی از زندان آزاد شده است، هنوز پرونده وی در قضیه اختلاس بزرگ مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان مفتوح است. مجلس شورای اسلامی نیز کمیته ای برای تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره تشکیل داده و رئیس این کمیته چند روز پیش از احتمال فرار امامی از کشور ابراز نگرانی کرد، گرچه امامی که چنمدی قبل از ایران خارج شده و ظاهرا مجددا بازگشته بود، در مصاحبه ای مطبوعاتی فرار اش از ایران را رد کرد و گفت که در ایران است ولی همین که یک متهم توانسته از کشور خارج شود، موضوع قابل تاملی است.
با توجه به مفتوح بودن پرونده محمد امامی نمی توان با قاطعیت درباره اینکه میان فساد مالی صندوق ذخیره فرهنگیان و پولشویی در شبکه نمایش خانگی رابطه مستقیمی وجود دارد اظهار نظری کرد. با این وجود و حتی با نادیده گرفتن همه حرف و حدیث هایی که درباره منابع مالی تولید سریال «شهرزاد» وجود دارد، دیگر تولیدات شبکه نمایش خانگی نیز توانایی بالقوه ای برای حضور پول های کثیف دارند و هنوز قوانین و مقررات دقیق و محکمی برای نظارت بر چرخه مالی شبکه نمایش خانگی تدوین نشده است. این نقصی است که سازمان سینمایی باید برای آن چاره ای بیاندیشد. حالا خدا میداند رییس سازمان سینمایی که فعلا سرگرم رفع توقیف و صدور احکام جدید است رییس جدید موسسه رسانههای تصویری که ظاهرا سابقهاش در رشته نساجی بوده، قرار است با این ماجرا چه کنند؟