پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۲:۱۴
شهید جعفر کوشکی؛

روی قبرم «ناکام» ننویسید که این راه را خود آمده‌ام

از خانواده‌ام می‌خواهم که در مرگم ناراحت نشود و مرا ببخشند. و اما پدر و مادرم از شما می‌خواهم برایم گریه نکنید و ناراحت نشوید و در مرگم صبور و بردبار باشید و آنچه را که از پدر و مادر یک پاسدار انتظار می‌رود را دارا باشید.
کد خبر : ۳۶۵۰۸۹
صراط: از خانواده‌ام می‌خواهم که در مرگم ناراحت نشود و مرا ببخشند. و اما پدر و مادرم از شما می‌خواهم برایم گریه نکنید و ناراحت نشوید و در مرگم صبور و بردبار باشید و آنچه را که از پدر و مادر یک پاسدار انتظار می‌رود را دارا باشید.

به گزارش ساجد، شهید جعفر کوشکی در سال 1344 در شهرستان پلدختر دیده به جهان گشود، پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در زادگاه خودش به خاطر عشق و علاقه زیاد به اسلام و جمهوری اسلامی، وارد سپاه شد و وظیفه سنگین فرماندهی توپخانه لشکر 57 حضرت ابوالفضل (ع) را در جبهه‌ جنگ به عهده گرفت. وی در سال 1364 به خانه خدا مشرف شد و سرانجام در منطقه شلمچه کربلای 5 در تاریخ 1365/10/25، هنگامی که از سنگر بیرون می‌آمد تا راه را به چهار رزمنده دیگر نشان دهد، به فیض شهادت نایل می‌آیند. از شهید یک دختر به یادگار مانده است، اسمش را زینب نهادند، چراکه باید زینب گونه رشد کند.

وصیت‌نامه شهید «جعفر کوشکی»

بسم الله الرحمن الرحیم

با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی، این کوی استوار و قلب تپنده‌ی مستضعفین جهان امام خمینی و با سلام بر تمامی مستضعفین و پیروان راستین اسلام و فقاهت و با امید هر چه نزدیکتر شدن ظهور حضرت مهدی (عج) این در هم شکننده‌ی پایه‌های کفر و نفاق و استکبار در سراسر جهان و با اسلام بر امت رزمنده و قهرمان ایران.

سلام بر امام حسین (ع) که در راه انتخاب راه، ما را یاری نمود. سلام برتو ای بنده واقعی خدا که ما را زنده کردی و درس چگونه مردن را به ما آموختی و با سلام بر امت حزب الله که ادامه دهنده‌ی راه امام حسین (ع) هستید.

می‌خواستم چند کلمه‌ای به عنوان وصیت نه، بلکه به عنوان پیام بنویسم. چون که شهدا زنده‌اند. برای این‌ که آنچه را از امام حسین (ع) آموخته‌ام و آنچه که آرزوی نهائیم بود را امکان دارد به آن برسم. شاید چند روز دیگر خدا به راز و نیازم جواب مثبت دهد که همیشه این دعا را تکرار می‌کردم «اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیک» و از خداوند می‌خواهم دعایم را مستجاب نماید.

از تمام برادران و خواهران می‌خواهم برایم دعا کنند که خداوند از گناهانم بگذرد.

از برادران پاسدار استدعا دارم که در دعاهای نماز شب‌شان از خداوند متعال برایم طلب آمرزش نمایند، از اسلام به خوبی حفاظت نمایند و به آنچه که امام می‌گوید عمل نمایند، از مسئولین اطاعت نمایند و هر کاری را برای رضای خداوند انجام دهند.

از خانواده‌ام می‌خواهم که در مرگم ناراحت نشود و مرا ببخشند. و اما پدر و مادرم از شما می‌خواهم برایم گریه نکنید و ناراحت نشوید و در مرگم صبور و بردبار باشید و آنچه را که از پدر و مادر یک پاسدار انتظار می‌رود را دارا باشید. بر روی قبرم «ناکام» ننویسید که این راه را خود آمده‌ام و به آنچه آرزو داشتم رسیده‌ام. اگر جنازه‌ام به دست شما رسید، نزدیک قبر شهید ایمانی با لباس فرم سپاه، این کفن مومنین خدا، به خاک بسپارید. در گوشه‌ی قبرم دو پرچم سبز و سرخ که کلمه‌ی مبارکه «لا اله الا الله» و «الله اکبر» بر روی آنها نقش بسته باشد را بکوبید. چون که هدفم اعتلای کلمه‌ی «لا اله الا الله» بوده است. و اگر جنازه‌ام به دست شما نرسید ناراحت نباشید و از خداوند برایم طلب آمرزش کنید و از تمام اقوام و دوستان چنانچه از دست بنده ناراحت شده‌اید به بزرگی خودتان مرا ببخشید.

ای امام، سلام این حقیرت را در این جبهه‌ی خونین اسلام بپذیر. اگر زنده بودم و سعادت داشتم که خدمت شما برسم، زیارتت می‌کنم. و اگر شهید شدم از خداوند بزرگ برای من طلب آمرزش کن و در روز قیامت شفاعتم کن.

ای امت حزب الله، از شما می‌خواهم که از امام پیروی کنید و همیشه در خط ولایت فقیه حرکت کنید. از قرآن و ائمه‌ی اطهار (ع) فاصله نگیرید که سعادت در همین است. امام را تنها نگذارید و همیشه همراه امام در صحنه باشید. اخلاق اسلامی را رعایت نمائید. تا می‌توانید کتاب‌های اخلاقی آیت الله مشکینی و شهید محراب آیت ا.. دستغیب را مطالعه کنید. امیدوارم مرا حلال کنید.