صراط: محمدعلی ابطحی در جماران نوشت:
«پیروزی آقای روحانی مبارک باشد! تحلیل این پیروزی فرصت فراوانی میخواهد. به گمان من اتفاق ۲۹ اردیبهشت خیلی مهمتر از انتخاب یک رییسجمهور بود. در این فرصت اندک به چند نکته اشاره میکنم:
۱- این انتخابات یک انتخابات سیاسی شد؛ انتخاباتی شبیه دوم خرداد. از یکسو همه جریان اصولگرا با طیفهای مختلفش پشت رقبا قرار گرفتند. هرچه در توان رقیب بود به عرصه آوردند. مهمتر از اینها، اینکه روحانی را با شعارهای اقتصادی در محاصره گرفتند و هر چه شعار اقتصادی پر جاذبه بود به میدان آوردند. با تندترین شکل بر گسل اقتصادی نشستند. تقسیم خطرناک جامعه به ۹۶ درصدیها و ۴ درصدیها گسل خطرناکی بود. بحث اشتغال که مهمترین نیاز جامعه بود، شعار رقبا بود.
و مهمتر و پرجاذبهتر، پیشنهاد دادن یارانهها بود؛ پول نقدی که میتواند زندگی آدمها را در لحظه تغییر دهد. افشاگریهای شخصی هم در این مناظرات و گفتوگوها انجام شد اما هیچکدام نتوانست رأی اکثریت بیافریند. دلیل، تغییر نگرانیهای مردم است. با توجه به سطح بالای سواد در مردم، دغدغهشان آینده ایران شد. من این موفقیت را از جنس موفقیت دوم خرداد میدانم و به نظرم انتخابات ۲۹ اردیبهشت بیشتر یک موفقیت سیاسی بود تا موفقیت اقتصادی زیرا مردم حس کردند که به آزادیهای سیاسی، تنفس بیشتر و زندگی راحتتری احتیاج دارند. این نکته نباید مغفول بماند و البته این بدان معنا نیست که مسائل اقتصادی مهم نیست اما قطعا این انتخابات از جنس دوم خرداد بود و انگیزه مردم، انگیزه سیاسی بود.
۲- اینکه پدیده این انتخابات مردم بودند. مردمی بودند که اهتمامشان به شرکت حداکثری در انتخابات فوقالعاده بود. مردم در داخل و خارج کشور پدیده اصلی بودند. مهمتر از تعداد، انگیزه حضور بود که در این انتخابات بسیار تعیینکننده بود.
۳- بداخلاقیهای زیادی بود در این انتخابات رخ داد. فکر میکنم از بدو ورود تلویزیون در ایران، این میزان بداخلاقی در رسانه وجود نداشت زیرا رقبا هرچه توانستند به هم گفتند، افشاگریهایی انجام دادند، اهانتهای خیلی بدی کردند. اتفاقات خیلی بدی افتاد که در دو طرف شاهد آن بودیم. این رویدادها، رویدادهای تلخی بود و یکی از موفقیتهای آقای روحانی در آینده، پیوند این مجموعهها با هم است تا دوران شیرینی را ایجاد کند. کاش همه این نکته را بپذیرند. دوران بداخلاقیها را فراموش کنند. دست به دست هم بدهیم و دلسوزانه نقد کنیم و مهربانانه به مردم خدمت کنیم.
از سوی دیگر، من مانند همه مردم درخواستم از آقای روحانی این است که شعارهای ایام انتخابات را فراموش نکند و برای تحقق آن تلاش کند. این پیروزی از جنس دوم خرداد بود. به ملت ایران تبریک میگویم و امیدوارم که با واقعیت این اتفاق، آینده جامعه شکل بگیرد، همه با هم باشیم و فصل مهربانی را دوباره آغاز کنیم.
«پیروزی آقای روحانی مبارک باشد! تحلیل این پیروزی فرصت فراوانی میخواهد. به گمان من اتفاق ۲۹ اردیبهشت خیلی مهمتر از انتخاب یک رییسجمهور بود. در این فرصت اندک به چند نکته اشاره میکنم:
۱- این انتخابات یک انتخابات سیاسی شد؛ انتخاباتی شبیه دوم خرداد. از یکسو همه جریان اصولگرا با طیفهای مختلفش پشت رقبا قرار گرفتند. هرچه در توان رقیب بود به عرصه آوردند. مهمتر از اینها، اینکه روحانی را با شعارهای اقتصادی در محاصره گرفتند و هر چه شعار اقتصادی پر جاذبه بود به میدان آوردند. با تندترین شکل بر گسل اقتصادی نشستند. تقسیم خطرناک جامعه به ۹۶ درصدیها و ۴ درصدیها گسل خطرناکی بود. بحث اشتغال که مهمترین نیاز جامعه بود، شعار رقبا بود.
و مهمتر و پرجاذبهتر، پیشنهاد دادن یارانهها بود؛ پول نقدی که میتواند زندگی آدمها را در لحظه تغییر دهد. افشاگریهای شخصی هم در این مناظرات و گفتوگوها انجام شد اما هیچکدام نتوانست رأی اکثریت بیافریند. دلیل، تغییر نگرانیهای مردم است. با توجه به سطح بالای سواد در مردم، دغدغهشان آینده ایران شد. من این موفقیت را از جنس موفقیت دوم خرداد میدانم و به نظرم انتخابات ۲۹ اردیبهشت بیشتر یک موفقیت سیاسی بود تا موفقیت اقتصادی زیرا مردم حس کردند که به آزادیهای سیاسی، تنفس بیشتر و زندگی راحتتری احتیاج دارند. این نکته نباید مغفول بماند و البته این بدان معنا نیست که مسائل اقتصادی مهم نیست اما قطعا این انتخابات از جنس دوم خرداد بود و انگیزه مردم، انگیزه سیاسی بود.
۲- اینکه پدیده این انتخابات مردم بودند. مردمی بودند که اهتمامشان به شرکت حداکثری در انتخابات فوقالعاده بود. مردم در داخل و خارج کشور پدیده اصلی بودند. مهمتر از تعداد، انگیزه حضور بود که در این انتخابات بسیار تعیینکننده بود.
۳- بداخلاقیهای زیادی بود در این انتخابات رخ داد. فکر میکنم از بدو ورود تلویزیون در ایران، این میزان بداخلاقی در رسانه وجود نداشت زیرا رقبا هرچه توانستند به هم گفتند، افشاگریهایی انجام دادند، اهانتهای خیلی بدی کردند. اتفاقات خیلی بدی افتاد که در دو طرف شاهد آن بودیم. این رویدادها، رویدادهای تلخی بود و یکی از موفقیتهای آقای روحانی در آینده، پیوند این مجموعهها با هم است تا دوران شیرینی را ایجاد کند. کاش همه این نکته را بپذیرند. دوران بداخلاقیها را فراموش کنند. دست به دست هم بدهیم و دلسوزانه نقد کنیم و مهربانانه به مردم خدمت کنیم.
از سوی دیگر، من مانند همه مردم درخواستم از آقای روحانی این است که شعارهای ایام انتخابات را فراموش نکند و برای تحقق آن تلاش کند. این پیروزی از جنس دوم خرداد بود. به ملت ایران تبریک میگویم و امیدوارم که با واقعیت این اتفاق، آینده جامعه شکل بگیرد، همه با هم باشیم و فصل مهربانی را دوباره آغاز کنیم.