شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۹
پیرامون فرمایشات رهبر معظم انقلاب در اولین روز سال

غير انقلابيون بازيگر بازي دشمن

بعد برجام دو تاكتيك استحاله و براندازي به طور همزمان توسط امريكا در حال انجام است. ايالات متحده پس از برجام عمده تحريم هاي اصلي كه شامل تحريم هاي بانكي بود را به نحوي حفظ كرد كه انتفاع ايران از رفع تحريم نتواند تاثير چنداني روي شرايط بد اقتصادي مردم بگذارد
کد خبر : ۳۵۵۲۷۶
گروه سیاسی صراط / حسین مهدی تبار - مقام معظم رهبري در فرمایشات خود در جوار حرم مطهر رضوي ، عمده مشكل و معضل كشور را شرايط وخيم اقتصادي عنوان كردند ، از طرفي نقطه فشار دشمن براي رسيدن به اهداف خود را هم از طريق همين اقتصاد برشمرده و تنها راه حل مشكلات اقتصادي كشور را روي كار امدن مسئولین متعهد به مباني انقلابي و كارامد بيان نمودند.

 مشكل امريكا با جمهوري اسلامي چيست؟

سرزمين ايران به عنوان يكي از غني ترين كشور هاي جهان از حيث منابع مادي همواره مورد توجه مستكبرين و سلطه گران قرار داشته است. از دير باز هر كشوري كه به دنبال استعمار و استفاده از مواد غني و بازار فروش محصولات خود بود ، امكان نداشت چشم طمعي به ايران نداشته باشد. در دوران پهلوي ، امريكا هر چه توانست از ايران دوشيد. بازار ايران را كاملا در اختيار داشت ، نفت ايران را به تاراج ميبرد و صاحب منابع ايران بود.

 پس از انقلاب شكوهمند اسلامي دست امريكا از بهره برداري از منابع ايران كوتاه شد و همين مساله از مهمترين دلايل شروع دشمني ايالات متحده با ايران بود. عليه ايران تحريم و تهديد و جنگ بكار رفت تا سلطه امريكا و ساير ابر قدرت ها به منابع ايران برگردد كه تا كنون اينطور نشده و زين پس هم نخواهد شد.
دليل ديگر دشمني امريكا با ايران را شايد بتوان در رفتار جمهوري اسلامي جستجو كرد. رژيم پهلوي علاوه بر انكه دست امريكا براي رسیدن به منافعش را باز ميگذاشت ، بلكه تامين كننده ي منافع منطقه اي و جهاني ايالات متحده هم بود.

رژيم پهلوي كه دژبان امريكا در منطقه ناميده ميشد سبب تامين امنيت اسراييل و موجب خاطر جمعي امريكا از سلطه بر غرب اسيا بود ؛ ليك با ظهور انقلاب اسلامي ، جمهوري اسلامي نه تنها دست امريكا را از سلطه بر ايران كوتاه كرد كه سلطه همه جانبه امريكا بر غرب اسيا هم ازبين رفت.

انچه تحت عنوان موضع دفاع از مظلوم جمهوري اسلامي _ از قبيل كمك به حزب الله و نيروهاي جهادي و سوريه _ و سياست هاي ضد استكباري مطرح است كه از ايران ابر قدرتي در شرايط منطقه ساخته از يك سو ، و هجوم ايدئولوژيك ايران به دست نشاندگان امريكا در منطقه كه تحت تاثير ان موجهاي بيداري اسلامي به ثمر نشست از سويي ديگر امريكا را به اين نكته رساند كه با حضور نظام جمهوري اسلامي منافع امريكا با خطر جدي مواجه خواهد شد از همين سبب بر ان شد تا با هجوم همه جانبه به اين نظام نوپا ، تنها عامل مزاحم اهداف خود را از پا در اورد.

خواسته امريكا چيست؟

ايالات متحده امريكا كه بعد از حمايت همه جانبه از صدام در حمله نظامي به ايران شکست خورد، اینک با دولتي مقتدر از نظر نظامي مواجه شده خوب ميداند ، شروع جنگي دوباره با ايران چه خسارات عظيمي را به بار اورده و چه تهديد عميقي براي منافع امريكا در منطقه و حتي جهان است. بحثي مفصل نياز است تا اثبات شود ظرفيت موشكي ايران چگونه مي تواند با هدف گيري منافع امريكا در منطقه اقتصاد امريكا را تا مرز فلج شدن پيش ببرد اما همين نكته است كه باعث شده حتي فكر حمله نظامي به ايران با وجود همه تهديدات از ذهن دولتمردان امريكايي خطور نكند.

راهكار امريكا براي مقابله با اين نظام نوپا بر طبق دو تاكتيك پيش مي رود. تاكتيك اول كه از آن با نام استحاله نظام نام برده مي شود در صدد است تا با تغيير رفتار ايران ، از جمهوري اسلامي تنها صورتي اسلامي باقي گذارد و سيرت آن را نابود كند. حداقل خواسته امريكا در مورد ايران تغيير جهت عملكرد سياست خارجه جمهوري اسلاميست تا با تغيير ماهيتي آن ، ايران را به كشوري مانند عربستان تبديل كند كه علي رغم ظاهري اسلامي ، كاملا در جهت منافع امريكا فعاليت نمايد. حد اعلاي آرزوي امريكا براي ايران كه البته هرگز محقق نخواهد شد آن است كه به مدد قرار دادن مردم مقابل نظام ، حتي صورت اسلامي را هم برچيند و جمهوري اسلامي را از ريشه بر اندازي نمايد. ايالات متحده  امريكا از هر فرصتي براي تدارك براندازي نظام استفاده ميكند ، روزي از جهالت عده اي مغرض يا نادان در حمله به كوي دانشگاه ، روزي به بهانه تقلب در انتخابات مردم را عليه نظام تحريك مي كند و حالا هم به دنبال قرار دادن مردم مقابل نظام بابت شرايط اقتصادي است.

ابزار امريكا براي استحاله يا براندازي نظام چيست؟

طبق آنچه گفته شد تاكتيك هاي براندازي و استحاله به طور همزمان توسط امريكا دنبال مي شود و براي تحقق اين خواسته ها از دو ابزار فرهنگ و اقتصاد استفاده مي گردد.
ايالات متحده با بهره گيري از شبكه هاي اجتماعي ، اينترنت و شبكه هاي ماهواره اي ، با تغيير باور ها و فرهنگ مردم ، اعتقادات را مورد هدف قرار مي دهد ، روحيه جهاد را در جوان ها مي كشد تا قوت نظامي ايران كاهش يابد ، روحيه تنبلي و بيكاري را گسترش مي دهد تا جلوی پيشرفت هاي چشمگير كشور را گرفته و نظام را تضعيف كند ، مردم را به حربه هاي مختلف مقابل نظام قرار مي دهد تا راه براندازي را تسهيل بخشد ، باور هاي مردم را تغيير مي دهد تا مردم را به راي دادن به دولت غير انقلابي تشويق كرده و راه استحاله را تقويت كند .

 اما ابزار دوم ايالات متحده نقطه ضعفيست كه توسط خودمان بر خودمان تحميل شده است.

اقتصاد! پاشنه آشيل جمهوري اسلامي كه به مدد چند دهه ناكارامدي مسئولين وضعيت اسف باري دارد.
اقتصاد براي امريكا حكم ابزاري چند جانبه دارد كه به وسيله آن كار هاي بزرگي قابل انجام است. اگر اقتصاد ايران ضعيف گردد و معيشت مردم با سختي بيشتري مواجه شود احتمال قرار گيري مردم مقابل نظام افزايش يافته و از دید استکبار ، احتمال براندازي ان تقويت مي شود. از طرفي مردمي كه اوضاع اسف ناك اقتصادي دارند روحيه ضعيف تري براي مقاومت داشته و ناخواسته به روي كار آمدن دولت غير انقلابي هم كمك مي كنند.
امريكا براي رسيدن به خواسته هاي خود به خوبي از ابزار اقتصاد و بالاخص وسيله اي به نام تحريم استفاده مي كند. تحريم با وجود معضل تك محصولي بودن اقتصاد ايران به بهترين شكل اقتصاد ايران را مورد هجوم قرار مي دهد .
بعد برجام دو تاكتيك استحاله و براندازي به طور همزمان توسط امريكا در حال انجام است. ايالات متحده پس از برجام عمده تحريم هاي اصلي كه شامل تحريم هاي بانكي بود را به نخوي حفظ كرد كه انتفاع ايران از رفع تحريم نتواند تاثير چنداني روي شرايط بد اقتصادي مردم بگذارد و وضعيت معيشت مردم روز به روز بدتر شده و راه براي قرار گيري مردم مقابل نظام و براندازي هموار شود. از طرفي امريكا با زيركي بخشي از تحريم ها همچون تحريم هواپيمايي را به نحوي رفع كرد كه دولت غير انقلابي بتواند از آن براي تبليغات در انتخابات استفاده كرده و امريكا با پيروزي جويان غير انقلابي زودتر به هدف استحاله نظام برسد!

مدير ناكارامد در خدمت براندازي ؛ مدير غير انقلابي در خدمت استحاله

طبق انچه گفته شد ، هر چه مديريت ناكارامد تر باشد و به تبع ان اوضاع اقتصادي وخيم تر گردد ؛ از نگاه دشمن، شرايط لازم براي قرار گرفتن مردم مقابل نظام آسان تر می شود. حضور يك مدير ناكارآمد ، نا لايق و غير متخصص به خوبي امريكا را به هدف خود در مورد بر اندازي نظام مي رساند. از طرفي مديريت غير انقلابي با عدم باور به آرمان هاي انقلابي نظام اسلامي ؛ و با تغيير حهت فعاليت خود ، مقاومت مقابل دشمن را تصعيف كرده و راه دستيابي به استحاله نظام را فراهم مب كند. از طرفي مدير غير انقلابي را امضاي توافقات قاجاري همچون اي پي سي را هموار كرده و بدين شكل سلطه غرب بر منابع ايران را بازمي گرداند.

مديريت كارآمد انقلابي حلال مشكلات است

از آنچه تا كنون گفته شد ، اينطور بر مي آيد كه كشور ايران ظرفيت دستيابي به يك اقتصاد قدرتمند و رهايي از فشار اقتصادي را داراست و دستيابي به اين مهم نيازمند مديريتي كارآمد و انقلابي است. مديريت كارامد و انقلابي با پياده سازي برنامه هاي اقتصاد مقاومتي به خوبي مي تواند با فعال سازي ظرفيت حقيقي كشور ، مردم را از رنج و فشار نجات دهد.

توجه شود آنچه رهبري معظم تحت عنوان دولت موفق كه سبب پيشرفت كشور خواهد شد مطرح مي كنند عبارت است از دولتي انقلابي ، كه كارامد هم باشد. يعني علاوه بر داشتن تعهد ديني و انقلابي ، تخصص لازم براي حل مشكلات اقتصادي كشور را هم داشته باشد. و الا اگر بنا باشد دولتي روي كار بياييد كه علي رغم شعار هاي انقلابي ، عملكرد ضعيف و نامارامدي داشته باشد و زمينه تخريب چهره انقلابيون و روي كار امدن دوباره غير انقلابي ها را فراهم نمايد ( مانند دولت دهم )  ، آسیب های متعددی برای کشور خواهد داشت .

٥٩ روز تا انتخابات فرصت باقيست و هر انكس كه ميخواهد قدمي براي پيشرفت اين مرز و بوم بردارد بايد تلاش كند شاخصه هاي مدير كارامد و انقلابي را براي همگان تشريح كند و راي مردم را به آن سمت هدايت نمايد. هر راي سرنوشت افرين است.