شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۲:۰۵

پشت پرده تخریب حرمین عسکریین(ع)

جدا از عقاید وهابیان درباره مراقد اولیای الهی به لحاظ سیاسی، هدف اصلی رژیم صهیونیستی و سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا وآمریکا، برافروختن جنگ میان پیروان مذهب امامیه و اهل سنت و ایجاد وضعیت خطرناک جامعه دوقطبی بر اساس تضاد مذهبی است.
کد خبر : ۳۵۰۶۹۴
صراط: جدا از عقاید وهابیان درباره مراقد اولیای الهی به لحاظ سیاسی، هدف اصلی رژیم صهیونیستی و سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا وآمریکا، برافروختن جنگ میان پیروان مذهب امامیه و اهل سنت و ایجاد وضعیت خطرناک جامعه دوقطبی بر اساس تضاد مذهبی است.

به گزارش شبستان، سوم اسفند در تقویم برای شیعه روزی تلخ و دردناک است چراکه در این روز تکفیری ها حرمین شریف عسکریین(ع) را با کارگذاری بیش از دویست کیلوگرم تی.ان.تی در مرکز گنبد، تخریب کردند.

از این رو، به مناسبت فرا رسیدن سالروز تخریب حرمین عسکرین(ع) با دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به گفت وگو نشسته ایم. وی از محققان حوزه فِرق اسلامی است و تاکنون آثار متعددی را در این حوزه به رشته تحریر درآورده است. در ادامه حاصل این گفت وگو را می خوانید:

علت تخریب حرم عسکریین(ع) چه بود؟ بسیاری معتقدند این انفجار در پی اختلافات قومی قبیله‌ای میان مسلمین بوده است، برخی نیز این می‌گویند این جریان از سوی تکفیری‌ها صورت پذیرفت، حقیقت این جریان چه بود؟

تخریب حرم عسکریین(ع) - حضرت امام هادی و حضرت امام حسن عسکری (علیهما‌السلام) – و نیز حملات تروریستی که متوجه زوّار آن می‌شود؛ هم به لحاظ فکری و هم اقدام عملی ناشی از عقیده وهابیّت است؛ امّا باید آن را در ذیل نقشه‌های راهبردی غرب در سرزمین‌های اسلامی موردتوجه قرار داد.

نگاه راهبردی غرب به جهان اسلام در امتداد بیانیه بالفور (1917م)، جهت تضعیف مسلمانان و حفظ امنیت اسرائیل است که در سال‌های اخیر با توسل به ایجاد جنگ‌های مذهبی میان مسلمانان دنبال می شود. البته این بدان معنا نیست که در میان عوام مسلمین تنش‌هایی رخ نداده باشد؛ در سامراء سابقه تاریخی هم دارد، چنان که در دوران اقامت میرزای بزرگ شیرازی در سامراء، احتمال وقوع برخوردهایی در آن شهر می‌رفت که با فراست و تدبیر میرزای بزرگ شیرازی و علمای اهل سنت آن شهر، مشکلات حل شد. لازم به ذکر است که شجره فقهی غالب علمای تقریبی معاصر مذهبِ امامیه به میرزای شیرازی بازمی‌گردد.

این را نیز باید افزود که اهمیت وحدت اسلامی از دیرباز موردتوجه علمای دین و حتی سلاطین قاجاریه خصوصاً ناصرالدین‌شاه بوده است. ناصرالدین‌شاه به‌خوبی متوجه این موضوع شده بود که جامعه‌ای که دچار تضاد و جنگ مذهبی شود، سرانجامی جز نابودی ندارد. کافی است تا فرمان ناصرالدین‌شاه قاجار درباره تألیف کتاب ارزشمند «نامه دانشوران ناصری» موردتوجه واقع شود که ازجمله می‌نویسد: «زینهار صنادید اصحاب و تابعین و بزرگان ملّت و دین و حنفاء خلفاء راشدین به کلمات ناشایست و القاب ناپسند یاد نکنید» و یا او در فرمانی که به مناسبت تألیف کتاب ارزشمند «المأثر و الآثار» صادر کرده است، تأکید دارد که جامعه را باید از توهین به مقدسات مذاهب اسلامی و رواج قصه‌های مجعول؛ مانند «قصّه مجعوله بابا شجاع» دور کرد. دیگر کتاب‌ها (مانند فارس نامه ناصری) و فرمان‌های مشابه در دوران قاجاریه بسیارند و بیان آن‌ها در این مجال اندک نمی‌گنجند. مراد آنکه این توجه از دیرباز علاوه بر علمای اعلام در نزد سیاستمداران نیز وجود داشته است.

در تاریخ وهابیّت، تمامی گروه‌های وهابی که به دنبال تأسیس حکومت بوده‌اند؛ همانند آل سعود، تکفیر و خشونت علیه مسلمانان را سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده‌اند. خشونت آنان به‌قدری به یکدیگر شباهت دارد، که اگر بدونِ اشاره به نام‌ها و قرائن تاریخی، شرحی از اقدامات خشونت‌بار آنان را بازگو کنیم؛ هیچ مشخص نمی‌شود که آیا در حال وصف آل سعود در جنگ‌های دهه 1920 میلادی هستیم و یا در وصف القاعده و داعش و جبهه النصره سخن می‌گوییم. نکته مهم و مشترک در کارنامه تمامی آنان تخریب اماکن مقدس اسلامی هست. تلاش برای انهدام مزار ائمه اطهار (علیهم‌السلام) سبک و شیوه خاص گروه‌های تکفیری وهابی است که هم شیعه را نشانه رفته‌اند و هم اهل سنت را.

چه اندیشه‌ای پشت پرده حملاتی نظیر آنچه در مورد حرم عسکرین(ع) شاهد بودیم، وجود دارد؟

جدا از عقاید نادرست وهابیان درباره زیارت و مراقد اولیای الهی که بحث مستقلی را می‌طلبد؛ به لحاظ سیاسی، هدف اصلی رژیم غاصب صهیونیستی و سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا و ایالات‌متحده آمریکا، برافروختن آتش جنگ میان پیروان مذهب امامیه و اهل سنت و ایجاد وضعیت خطرناک جامعه دوقطبی بر اساس تضادِ مذهبی است. تقویت خشونت کور مذهبی مورد استقبال اشغالگران آمریکایی در عراق بود و آنان به تقویت جایگاه گروه‌های تکفیری پرداخته و می‌پردازند. در کوران رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا، مقامات آمریکایی از جمله رئیس جمهور کنونی آمریکا صراحتاً به نقش آمریکا در سازمان‌دهی گروه‌های تروریستی اعتراف کردند که البته برای آگاهان مسائل منطقه موضوع جدیدی نبود.

استعمارگران به‌خوبی می‌دانند که ایجاد تضادِ پایدار درونی در میان مسلمانان به‌مراتب مؤثرتر از تهاجم مستقیم نظامی آنان به مسلمانان است؛ بنابراین از دیرباز کوشیده‌‌اند تا زمینه‌های مستعد درگیری را در جهان اسلام را ایجاد کنند و یا به‌ آن دامن بزنند.

چه شیعه باشیم و چه سنی، به‌هرحال باید از بزرگان این دین دفاع کنیم، وقتی بارگاه دو تن از ائمه(ع) آن‌گونه تخریب شد. آیا زمان آن نرسیده است حداقل به نام دفاع از فرزندان پیامبر(ص)، جهان اسلام بیدار شود؟ به نظر شما وظیفه امروز مسلمین در برابر جریان‌های تکفیری چیست؟

اوّل آنکه باید متوجه این معنا باشیم که دشمن اصلی جهان اسلام رژیم غاصب صهیونیستی و متحدانش هستند. مبارزه با جریان‌های تکفیری و افراطی در منطقه بخشی از مبارزه ما با استعمار و اسرائیل است.

دوم آنکه به تعبیر مرحوم آیت‌الله علّامه سید هبة الدین حسینی شهرستانی (در رساله فغان اسلام یا کشتی نجات مسلمین) یکی از دلایل مهم شکست‌های مسلمانان «سمع بی‌احساس مسلمانان» است؛ یعنی مسلمانان نسبت به مسائل مهم جهان اسلام بی‌درد و بی‌احساس شده‌اند. در چنین وضعیتی «ایجاد سؤال» و بیدار کردن وجدان‌ها مهم‌ترین رسالت ما خصوصاً در مبارزه با خطر جریان‌های تکفیری است. ما باید دائماً با طرح سؤالاتی درباره ماهیتِ عقاید، اندیشه‌ها و عملکردهای وهابیان، آنان را به چالش بکشیم.

خطرِ بی‌دردی امت اسلام کمتر از خطر جریان‌های افراطی و تکفیری نیست. مرحوم آیت‌الله علّامه شهرستانی اشاره داشت که باید سلوک صادقانه دائمی در میان مسلمانان برقرار شود؛ اهل صفا همّت کنند و اهل همت باصفا شوند تا بتوان به میدان آمد؛ یعنی در قدم اوّل باید خودمان را بسازیم.

سوم آنکه باید مراقب بود که مسئله را مُبدل به نزاع شیعه و سنی نکرد. تکفیرهای وهابی اماکن مقدس اهل سنت از مساجد تا قبور بزرگان ایشان را نیز تخریب کرده و می‌کنند؛ و صرف‌نظر از سیر تاریخی وقایع، هیچ تفاوتی ندارد که بگوییم قبر جناب عثمان بن عفان، توسط آل سعود تخریب شد یا توسط داعش و یا النصره. بنابراین، باید مسئله را اسلامی مطرح کنیم.

و خاطرنشان می‌شود که علمای دارالافتاء مصر جنایت انهدام بخشی از بارگاه مقدس و نورانی حضرت امام هادی و حضرت امام حسن عسکری (علیهما‌السلام) را به‌شدت محکوم کردند و آن را به مثابه جرمی ننگین دانستند که نه شرع آن را می‌پذیرد و نه عقل سلیم و فطرت خدادادی آن را قبول می‌کند. در بیانیة دارالافتاء مصر آمده است: «آنکه مرتکب چنین عملی شده باشد، می‌خواهد هر که باشد، مُجرم و گناهکار است و مستحق عقاب خدا و عقاب مردم است و سخنی را با امت در میان می‌گذاریم و آن اینکه ما به مراجع شیعه و علماء و بزرگان آن‌ها افتخار می‌کنیم که در فتوای صریحی بیان داشتند که تعرض به مساجد اهل سنت در حکم تعرض به مرقد آن دو امام (علیهماالسلام) است».