شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۵

شهرداری پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند

در تهران متاسفانه شورای شهر هر سال عوارض را افزایش می‌دهد و شهرداری نیز تا می‌تواند از مردم به عناوین مختلف پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند، اما هنگامی که نوبت به نظارت و ایمن‌سازی می‌رسد، کارها چنان لنگ است که فاجعه‌ای مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو رخ می‌دهد. آیا زمان مسئولیت‌پذیری فرا نرسیده است؟
کد خبر : ۳۴۵۲۹۰
صراط: در سرمقاله روزنامه «جمهوری اسلامی» آمده است: واقعه تأسف‌بار آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکو و فرو ریختن آن، یک حادثه معمولی نیست که بتوان بی‌تفاوت از کنار آن گذشت. حساسیت نشان دادن نسبت به این حادثه نیز نباید سیاسی و خطی و جناحی باشد. از لحظه وقوع حادثه عده‌ای درصدد بر آمدند آن را به انتخابات آینده مرتبط کنند و این نکته را گوشزد نمایند که در این واقعه عدم کفایت شهرداری به اثبات رسیده است.

مسائل مهم‌تری وجود دارد که فکرها و همت‌ها باید به آنها معطوف شوند تا ریشه حوادثی از قبیل فرو ریختن ساختمان پلاسکو خشکانده شود. از قضا یکی از عوامل بی‌توجهی به مسائل ریشه‌ای و معطل ماندن بسیاری از کارهای اصلی در کشور ما همین است که فکرها و ذهن‌ها بیشتر به انتخابات و رقابت‌ها معطوف می‌شوند و از برنامه ریزی دقیق برای در مسیر صحیح قرار گرفتن امور کشور غافل می‌مانند.

در حادثه ساختمان پلاسکو سوالات اساسی اینها هستند که چرا نظارت صحیح و دقیقی بر استواری و پایداری این ساختمان صورت نمی‌گرفت! چرا اجازه داده شد در این ساختمان موادی نگهداری شوند که زمینه ساز فاجعه‌ای در اندازه آتش‌سوزی طولانی و فاجعه‌ساز بودند؟ چرا با توجه به وضعیت ناپایدار ساختمان، در مورد صاحبان فروشگاه‌ها و کسانی که در ساختمان پلاسکو مشغول کار بودند به اخطار اکتفا شد و به صورت قطعی برای تخلیه ساختمان پیش از آنکه چنین فاجعه‌ای پیش بیاید اقدام نشد؟ شهری با وسعت تهران و با توجه به جایگاه سیاسی مهمی که دارد چرا فاقد امکانات پیشرفته اطفاء حریق است؟

اینها سؤالاتی هستند که نشان می‌دهند جامعه ما در بخش برنامه‌ریزی و اقدامات اساسی برای در مسیر صحیح قرار گرفتن امور کشور دچار عقب ماندگی است. این عقب ماندگی از اینجا ناشی می‌شود که وقت بسیاری از مسئولان صرف امور حاشیه‌ای می‌شود، امکانات معطل می‌مانند، استعدادها به هدر می‌روند و برنامه ریزی‌ها متوجه امور غیراساسی می‌شوند. وقتی چنین فاجعه‌ای رخ می‌دهد، دلسوزی‌هائی برای آتش نشان‌ها می‌کنیم، در تعریف و تمجید از شهامت و فداکاری آنها از همدیگر سبقت می‌گیریم، این و آن را ملامت می‌کنیم و «باید»‌های زیادی می‌گوئیم، اما همین که آتش خاموش شد همه چیز فراموش و رقابت‌های سیاسی و پرداختن به حواشی از سرگرفته می‌شود.

راستی در این قبیل حوادث مهم که ده‌ها نفر جان خود را از دست می‌دهند و اموال زیادی تلف می‌شود، هیچکس مقصر نیست و کسی نباید خود را ملامت کند و استعفا بدهد؟ حالا که در کشور ما هیچکس حاضر نیست خود را مقصر بداند و همه حق به جانب و درستکارند، چرا نظارت دقیقی وجود ندارد که واقعیت‌ها را روشن کند و با برخورد جدی، راه را بر بی‌مسئولیتی‌ها ببندد و مانع تکرار این قبیل حوادث ناگوار شود؟ بعد از آنکه ده‌ها نفر از آتش نشان‌ها در این واقعه جان باختند، دلسوزی‌ها و تعریف و تمجیدها برای آنان که سرمایه‌های کشورند، چه سودی دارد؟ تا چه وقت قرار است به روش بی‌خاصیت و حتی مضر فراموشکاری ادامه داده شود و کشور در تمام زمینه‌ها از عدم نظارت و خسران‌های ناشی از آن رنج ببرد؟

حادثه بزرگ و تأسف‌بار فرو ریختن ساختمان پلاسکو را مبداء یک تحول در نوع نظارت بر اوضاع مدیریتی کشور قرار دهیم و راه را برای تغییر روش نخ‌نما شده مسئولیت‌ناپذیری باز کنیم. در کشوری که با نظام اسلامی و انقلابی اداره می‌شود نباید جان و مال انسان‌ها بی‌ارزش باشد و سهل‌انگاری تا آنجا گسترش یابد که حوادث تلخی مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن ده‌ها آتش نشان و تلف شدن آن همه اموال مردم و وارد شدن ۱۵۰۰ میلیارد تومان خسارت پیش بیاید و در عین حال آب از آب تکان نخورد!

در تهران متاسفانه شورای شهر هر سال عوارض را افزایش می‌دهد و شهرداری نیز تا می‌تواند از مردم به عناوین مختلف پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند، اما هنگامی که نوبت به نظارت و ایمن‌سازی می‌رسد، کارها چنان لنگ است که فاجعه‌ای مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو رخ می‌دهد. با این وضع که در تهران وجود دارد، معلوم نیست اگر زلزله‌ای بیاید چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا زمان مسئولیت‌پذیری فرا نرسیده است؟